پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
بازدید : 497
نویسنده : حسین

احمدی‌نژاد لباس ما را می‌پوشید!

 

 

 

به گزارش نکات پرس به نقل از برای مردم، مصطفی-ش 50سال سن دارد و رفتگر شهرداری است با آن لباس نارنجی و جاروی چوبی دسته بلندش هر روز 30کیلومتر راه را با موتور می آید تا به محل کارش برسد. مصطفی از کار و زندگی اش اینگونه برایمان میگوید که "من اصالتا اهل دولت آبادم، هر روز کیلومترها راه می آیم تا شهر شما را تمیز کنم و این برایم یک افتخار است، اینکه مملکت خودمان را تمیز می کنم"

او میگوید که از رزمندگان دفاع مقدس است و آن روزها را اینگونه توصیف میکند "آن روزها درست است سخت بود، نان نبود، ماشین نبود، خانه نبود، امنیت نبود و.. اما آدم ها باهم مهربان‌تر بودند، صاف‌تر بودند؛ این همه بلایی که سرمان می آید، این همه خشکسالی و... همه بخاطر همین است. ما آدم ها خودمان به هم رحم نمیکنیم، دشمن هم شده ایم، دروغ میگوییم، خب اینها همه مکافات دارد. اما زمان جنگ بهتر بود، مخصوصا توی جبهه ها"

مردم ایران هموره از دوران دفاع مقدس به عنوان یک دوران طلایی و نوستالژیک در تاریخ یاد میکنند که مظهر غرور ملی، همبستگی مردمی و معنویت عمومی در جامعه بوده است و این را می توان به وضوح در نوع فیلم ها و یا روایتگری های تاریخ انقلاب اسلامی مشاهده کرد.

وقتی از مصطفی درباره کارش میپرسم، درد دلش باز می شود که "چی بگم، کار ما خیلی سخت است، سرما و گرما، توی برف و توی آفتاب، باید بیاییم و شهر را تمیز کنیم! کمردرد و زانو درد کمترین مشکلی است که برایمان پیش می آید، مردم هم که رعایت نمی کنند، آشغال‌هایشان را روی زمین می‌ریزند! بدون اینکه فکر کنند جمع کردن اینها چقدر سخت است. آن وقت نه حقوق خوبی داریم و نه امکانات و مزایای خاصی، حتی مرخصیمان دست خودمان نیست، هرسال 10 روز خودشان مرخصی بهمان میدهند و مابقی آن را سوخت می‌کنند، حتی اضافه کاری مابقیش را نمی دهند، از وقتی شرکتی شدیم خیلی اذیتمان می‌کنند، اما جرات اعتراض نداریم، چون بیکار می‌شویم"

در گذشته‌ی جامعه‌ی ایران، شغل رفتگری یک شغل پست به شمار می آمد اما در سالهای گذشته با فرهنگ سازی های انجام شده از طریق برخی مقامات دولتی و سینماگران خوبمان، مردم بیشتر متوجه اهمیت و شخصیت این شغل شده اند، مصطفی در این‌باره می گوید "نه! از شغلم خجالت نمی کشم، دارم نیاز مملکتم را برطرف میکنم،ایران هم دکتر می خواهد هم رفتگر! من این لباسم را با کت و شلوار این وطن فروش ها که میروند نوکری آمریکا را میکنند عوض نمیکنم، با مثل آن بنی صدر خائن"

موضوع را عوض میکنم و از خانواده اش می‌پرسم، اما او انگار همچنان درد دل دارد، از پسر کوچکش می گوید که آرزو کرده پدرش تصادف کند و همسرش که داغ یک زیارت مشهد بر دلش مانده، می گوید "زندگی شیرین است چون آدم میداند آخرتی هست و خداییوجود دارداما بعضی چیزها جگرم را میسوزاند! یکبار پسر کوچکم به مادرش گفته بود: ای کاش پدر امروز تصادف کند تا مرخصی بگیرد و یک ماه درخانه بماند. وقتی مادرش برایم این را گفت، انگار دنیا برسرم خراب شد؛ یا خود همسرم تا به حال چند بار گفته که دوست دارد باهم برویم مشهد اما هنوز نتوانسته ام، یعنی حدود 15سال است که نتوانستم"

برایم جالب است که او داریوش مهرجویی را نمی شناسد و فیلم "نارنجی پوش" را هم ندیده اما میگوید "من این فیلمی که شما میگویید را ندیدم، یعنی اصلاوقت نمیکنم، سینما هم که گران است و اصلا بدرد ما نمیخورد، اما هر که هست دستش درد نکند، کاش کمی هم مشکلات ما را نشان داده باشد، خدا خیرش دهد"

 

به او میگویم چرا دنبال حقوقتان را نمی گیرید؟ دولت از شما حمایت میکند! آهی میکشد و دوباره حرفهایش رنگ و بوی سیاسی می‌گیرند. از سیاست های احمدی نژاد شروع میکند و به دلهره های آینده اش میرسد.

مصطفی میگوید "احمدی نژاد خوب بود، مثل خودمان بود، درد ما را می فهمید، حتی من یک عکس از او دیدم که لباس ما را تنش کرده بود، احمدی نژاد خیلی به فکرمان بود، همین [یارانه] هدفمندی که میداد میدانی چه اثری داشت؟ من اجاره خانه ام را با آن میدهم! برای همه خوب بود، منِ بی پول می‌توانستم خرید کنم و نان شبم را تهیه کنم، خب این پول را به کی میدادم، به مغازه دار، اونهم کاسبی اش خوب می‌شد، مغازه دار چکار میکرد؟ پول را میداد به کارخانه دار، خب کارخانه دار هم وضعش خوب میشد. کارخانه دار چکار می کرد؟ پول را میداد به کارگرهای بیچاره کارخانه، کارگر هم یک نانی سر سفره میبرد. همه سود می‌کردند، همه!"

اما آقا مصطفی به همین جا قناعت نمیکند و نقدی هم بر نظریه توسعه با زبان ساده‌ی خودش دارد "اما قبل از احمدی نژاد اینطور نبود! آن‌ها پول‌های مملکت را میدادند به کارخانه دار، او هم میرفت خانه بزرگ می‌خرید، بچه هاش می‌رفتند خارج، ماشین خارجی سوار می‌شد، برای زنش طلا میخرید و... آخر سر اگر چیزی تهش می‌ماند، می‌داد به کارگرش! ما ندارها هم که هر روز ندارتر می شدیم، من میترسم، میترسم دوباره همین کارها را بکنند، احمدی نژاد می گفت که میخواهد [یارانه حاصل از] هدفمندی را بکند 250 هزارتومان، اما نشد..."

تحلیل ساده افرادی چون این رفتگر زحمتکش شهرمان، اشاره به نظریه اقتصادی دولت عدالت دارد که در مقابل نظریه سرمایه داری و توسعه محور قرار داشت. امروزه بسیاری از اقتصاددانان بزرگ، راهبرد "توزیع ثروت از پایین" را راه حل مناسبی برای گردش صحیح مالی در جامعه و کاهش فاصله طبقاتی عنوان میکنند که در گذشته با اقداماتی چونهدفمندی یارانه ها، پرداخت سهام عدالت، حق دارو و غیره انجام می پذیرفته است.

در آخر می خواهم از این پیرمرد خدوم چند عکس برای گزارشم تهیه کنم که موافقت نمی کند و می گوید "برایم درد سر میشود، نانم را میبرند، بیخیال"


:: موضوعات مرتبط: احمدی دلاور , ,
:: برچسب‌ها: احمدی نژاد , رفتگر , مردمی , خادم , رئیس جمهور ,



ماجرای چسب زخم و دست‌های احمدی نژاد...
نوشته شده در سه شنبه 18 تير 1392
بازدید : 769
نویسنده : حسین

چند تا سفر بود که پس از مراسم استقبال می‌دیدم بچه‌های حفاظت (ریاست‌جمهوری) دنبال چسب زخم برای دکتر می‌گردند: نخستین سفری که این مورد پیش آمد گفتم حتماً اتفاق خاصی افتاده که دکتر احتیاج به چسب زخم پیدا کرده و لزومی نداره که بپرسم اما وقتی ماجرا، توی چند تا سفربعدی هم تکرار شد کنجکاو شدم و از فرمانده حفاظت پرسیدم موضوع چسب زخم چیه!گفت : دکتر در طول مسیر هیچ موقع نمی‌شینه و درعین حال سعی می‌کنه با دست خودش هم نامه‌های مردمی اطراف ماشین رو جمع کنه و هم به احساسات مردم با دست دادن به اونها جواب بده وقتی هم ما دخالت می‌کنیم که مثلاً فاصله رعایت بشه از دست ما ناراحت میشه و اجازه نمیده چنین کاری بکنیم اما همیشه وقتی به آخر مسیر و جایگاه سخنرانی می‌رسیم می‌بینیم که دست‌های دکتر از شدت فشار و ابراز احساسات مردم زخمی شده و داره خون میاد اخه هر کدام از مردم دوست دارن هرطورشده دکتر رو از نزدیک ببینند.

توی همین ابراز احساسات هم، مردم مشتاق ناخودآگاه ناخنهاشون به دست رئیس‌جمهور کشیده میشه و به دست دکتر کمی آسیب می‌رسه... سردار، هرچی از ابراز احساسات این مردم شریف می‌گفت کم گفته بود من خودم به چشم دیده بودم که چگونه ذوق و شوق خودشون رو نشون میدن،دربسیاری از سفرها بودند افرادی که حتی نتوانسته بودند نامه خودشون رو به‌دست آقای رئیس جمهور برسونند اما خوشحال بودند وقتی دلیلش رو می‌پرسیدیم این‌گونه می‌گفتن: «همین که رئیس جمهورمون به میان ما میاد و از نزدیک او رو می‌بینیم و او هم مشکلات ما رو از نزدیک می‌بینه برای ما کافیه...»
ایمیل گروه سیاسی
Iran.diplomatic@yahoo.com

 


:: موضوعات مرتبط: احمدی دلاور , ,



دستت نمك نداشت
نوشته شده در یک شنبه 16 تير 1392
بازدید : 539
نویسنده : حسین
نکات پرس- محمد رحمانی/ ساعت نزدیک 11 بود که همه خبرنگاران و عکاس‌ها مقابل نهاد ریاست جمهوری صف کشیده بودند تا سفر پروژه ای ریاست محترم جمهور به قم را پوشش رسانه‌ای دهند. از همان دور که می‌آمدم یکی از همکاران را دیدم که  مدت‌ها است در یکی از خبرگزاری‌های کشور و پیش از آن در روزنامه کیهان مشغول به کار بوده است؛ همین امر بهانه ای شد تا در تمام راه به سمت قم یک بحث داغ شکل بگیرد از اخلاق رسانه‌ای تا انحراف، اقتدارگرایی، روحیه تکفیری و ... آنقدر بحث‌ها بالا گرفته بود که دیگر راننده هم صدایش درآمده بود اما حریف اهالی رسانه نمی‌شد. پیاده که شدیم یکی از افرادی که در خودرو هیچ نمی‌گفت و تنها نظاره گر ما رسانه‌ای‌ها بود دست من را کشید و گفت واقعاً به موجب مصاحبه ایشان امیری فر بیش از یک ماه در انفرادی بوده؟! گفتم بله... لبش را گاز گرفت و سر به افسوس تکان داد.

 خلاصه آن که رسیدم قم و خود را رساندیم به کارگاه مترو قم. هر چند خبری از ماشین دوم که با هم از تهران حرکت کرده بودیم نبود؛ در زیر سه تیغ آفتاب کمی دور محوطه چرخیدیم و دستگاه‌ها را نگاه کردیم ولی طافت نیاوردیم و بی خیال شدیم و به زیر سایه ای پناه بردیم، حال آن که زیر همین آفتاب مهندسان و کارگران در حال کار و فعالیت بودند.
 
٭احمدی نژاد قهرکرد، کلید را آوردند
دقایق و ساعت‌ها می‌گذشت و می‌گذشت و خبری از رئیس جمهور نبود که نبود که تازه فهمیدیم ای بابا احمدی نژاد رفته است به حرم حضرت معصومه(س) و ما را باز هم نبردند؛ اگرچه خبرنگاران ناراحت بودند که از حاشیه‌ها محروم شدند اما عکاسان و فیلم برداران همین طور به خودشان می‌پیچیدند که ای بی‌معرفت‌های (... ) چرا ما را از ثبت تصویر آخرین زیارت رئیس دولت دهم محروم کردید .
 
اگرچه از همراهی با رئیس جمهور بازماندم، ولی از اکثر عکاسان که همراه دکتر به حرم رفته بودند و چند زائر و خادمین حرم جویای حاشیه‌ها شدم تا حال که ما را از حاشیه‌نویسی مستقیم محروم کردند، دیگر ما مخاطبان‌مان را از حاشیه‌نویسی محروم نکنیم . به شهادت جمع، وقتی احمدی نژاد به حرم می‌رود می‌بیند قسمتی از آن را برای ایشان قرق کردند و اجازه حضور مردم را ندادند که بلافاصله رئیس جمهور شاکی می‌شود که "بابا من مردمی بودم و هستم اگر بخواهید مردم را از زیارت محروم کنید و حرم را برای من قرق کنید من نیستم!" که به علت این اعتراض درها باز می‌شود، اما باز هم کمی جلوتر که می‌رود می‌بیند هنوز ورودی روبرو را بسته‌اند تا فشار جمعیت زیاد نشود که دکتر راهش را منحرف می‌کند و می‌گوید "ما نیستیم" که می‌گویند این در هم باز شد ... بنده خدا این خدام که نمی‌دانند چه کار کنند، قبلی صبح می‌آید کل حرم را باید با کلید قفل کنند! این یکی می‌آید قهر می‌کند که زود باشید کلید را بیاورید در را باز کنید ...
 
 
٭ یک خادم و هزاران ارباب داریم
به هر حال رئیس جمهور به پروژه مترو یا همان قطار شهری قم سر زد، از کارگاه‌ها دیدن کرد و در جریان دقیق  و مشکلات مسیر 14800 متری مترو قرار گرفت؛ مسیری که با دو شیوه مکانیزه و سنتی در حال حفاری است .
 
دکتر وقتی می‌خواست سوار ماشینش شود دوباره مهندس رهنما را صدا کرد و گفت "هر چه سریع‌تر کار را تمام کنید دولت پشتیبان شما است اجرتان با حضرت معصومه (س)..."
 
بلافاصله بدون لحظه ای درنگ پریدیم پشت ماشین با تمام سرعت خودمان را رساندیم به بیمارستان 120 تخت خوابی امام رضا(ع) قم؛ همه چیز نو بود و تنها چند ده بیمار بیشتر در بیمارستان بستری نبودند و عملاً تمامی قسمت‌های بیمارستان به صورت کامل  تکمیل شده بود.
 احمدی نژاد نگاهش به بیمارستان به مانند نگاه پدری بود که فرزند خود را با هزاران زحمت و مشقت بزرگ کرده و حالا قد و قامتش را نگاه می‌کند و دلش غنج می‌رود. با دکتر به همه جای بیمارستان سرکشیدیم؛ از اتاق عمل و ریکاوری تا بخش اصلی، البته به بخش زنان راهمان ندادند!
 
رئیس جمهور از فرصت استفاده کرد و به بیماران هم سر زد؛ از جوانی که بستری شده بود به مانند یک پزشک شرح حال خواست که جوان چه شده؟ آخر سر وی را بوسید و شاخه گل و جعبه شیرینی به وی اهدا کرد و رفت. در طول مسیر به همراهش آرام چیزی را می‌گفت خودم را نزدیک‌تر کردم، گوشم را تیز کردم دیدم دارد می‌گوید خدا را شکر در این 8 سال دو قم جدید در قم متولد شده اما باز هم کم است باید تلاش بیشتر کرد؛ مسئول بیمارستان هم داشت توضیح می‌داد این بیمارستان مخصوص تأمین اجتماعی و کارگران است که احمدی نژاد  بلافاصله گفت عیبی ندارد اما همه مردم را بدون تبعیض پذیرش کنید... 
 
گویا تازه موتور احمدی نژاد به حداکثر دور خود رسیده بود. بلافاصله باز هم سوار بر خودروها شدیم و این بار خودمان را رساندیم به خط شروع منوریل یا همان قطار هوایی؛ همان که کم کم دارد تبدیل می‌شود به نقطه تمایز قم در حمل و نقل عمومی کشور؛ این روزها هر کس به قم رفته باشد پایه‌ها و ستون‌های منوریل را دیده است؛ ستون‌هایی که به دست متخصصان ایرانی ساخته شده است. مسئولان تاکید داشتند که فاز اول مجموعه 92 درصد پیشرفت فیزیکی داشته است، مسئول طرح هم که می‌گفت" واگن‌ها را خریداری کردیم و در راه قم است". گویا همه چیز برای قمی‌ها مهیا شده است. البته وی گلایه هم داشت که دکتر به وی اطمینان داد تا دقیقه آخر زمان ریاست جمهوری‌اش و دولتش پشتیبان این طرح خواهد بود. البته کمی آرام‌تر در همان جمع محدود گفت: "قدیم‌ها می‌گفتند مملکت یک حاکم دارد و هزاران خادم. حالا برعکس شده؛ یک خادم دارد و هزاران حاکم و هر حاکم هم ساز خودش را می‌زند..."
 
٭آیا رئیس جمهور دوپینگ می کند؟!
مرد بهاری ما با همان کاپشن همیشگی خود سوار بر خودرو شد و بلافاصله خود را به استانداری رساند.  ما که بریده و خسته در گوشه‌ای از نمازخانه استانداری ولو شدیم و به گمانه‌زنی پرداختیم. یکی می‌گفت حتماً دکتر دوپینگ می‌کند و آمپول تقویتی در مسیر می‌زند وگرنه نمی‌شود سرپا ایستاد، دیگری می‌گفت نه! انگیزه که داشته باشی کار می‌کنی. از آن سمت یکی فریاد زد "بابا چند روز دیگر باید همه چیز را تحویل دهد چه انگیزه‌ای" و در این میان هر کس چیزی می‌گفت و جلسه کارگروه توسعه استان قم همین طور بدون لحظه‌ای استراحت در حال طی شدن بود.
 
جلسه تمام شد اما هنوز کار تمام نشده بود. همه ما خود را به مراسم افتتاح بزرگ‌ترین بلوار معنوی جهان اسلام رساندیم، یعنی بلوار پیامبر اعظم(ص) که بعد از 18 سال از شروع تصمیم به ساخت آن سرانجام افتتاح شد. مسیری که حرم حضرت معصومه را به مسجد جمکران متصل می‌کند؛ مسیری مستقیم که از بافت شهری هم عبور می‌کند و حالا این بلوار تنها یک مسیر رفت و آمد نیست بلکه بیش از مساحت بلوار در کنار این بلوار مراکز تفریحی اقامتی و فضای سبز و.. تدارک شده است.
 
٭سنگ تمام قمی‌ها برای احمدی نژاد
اما شاید زیباترین حاشیه‌های این برنامه به حضور خودجوش مردم باز می‌گشت. حضور پررنگ مردم بدون آنکه برنامه‌ای برای استقبال عمومی مردم تدارک دیده شده باشد. جمعیت قمی‌ها آنقدر زیاد بود که به راحتی می‌توان گفت هزاران هزار نفر به استقبال آمده بودند. دست‌نوشته‌های آنان روی مقواها اگر چه رنگ و لعاب نداشت اما آن قدر صمیمی بود که ارزش بارها خواند را داشته باشد.
 
استقبال مردم قم از احمدی نژاد
 
دختری جوان برگه‌ای به دست داشت که روی آن نوشته بود "من به عنوان یک شهروند قمی به خاطر نمک‌نشناسی خود عمار پندارهای این شهر با تمام وجود از شما عذرخواهی می‌کنم". مرد میانسال دیگری در دست‌نوشته خود می‌گفت "سوگند به روح قدسی روح الله؛ ما احمدی‌نژادیم". پسر جوانی هم یک کلام بیشتر ننوشته بود "دستت نمک نداشت". خوب که به این شعار فکر می‌کردی بغضت می‌گرفت مثل دکتر که با بغض می‌گفت "به خدا دوستتان دارم، خدا شاهد است که نوکری برای شما ملت را با آقایی به کل جهان عوض نمی‌کنم". اما جمعیت نمی‌توانست بغض خود را نگه ندارد و با تمام وجود و چشمانی اشک بار فریاد می‌زد "احمدی دوستت داریم."
 
شعارهای مردمی در سفر احمدی نژاد به قم
 
اگر روی صندلی‌ها می‌ایستادی شعارهای دیگری را هم در دست مردم می‌دیدی؛ یکی نوشته بود "سوگند به آیه آیه دفتر عشق؛ مظلوم‌ترین رئیس جمهور شدی". در دست  این جمعیت بیشتر از هر تصویر دیگری تصاویر احمدی‌نژاد در کنار رهبر انقلاب بود که در کنار شعار "احمدی دلاور پیرو خط رهبر" معنا می‌یافت. گویا میلیارد میلیارد هزینه برای ایجاد انشقاق بر این مردم اندک تأثیری را هم نداشته است.
 
مردم صبر و حوصله نداشتند. مدام شعار می‌دادند ما منتظر احمدی هستیم تا سخنرانان سخن خود را کوتاه کنند، این مردم گویا نمی‌خواستند دکتر را رها کنند. یکی نوشته بود "نو که بیاید به بازار کهنه دل آزار می‌شود اما برای ما تنها محمود احمدی نژاد نو است" جالب است که این مردم باز هم به احمدی نژاد امید داشتند و در این میان چند گونی نامه هم جمع شد!
 
راستی داشت یادم می‌رفت پیش‌تر شنیده بودم که برخی مدعی بودند احمدی نژاد در برخورد  با درخواست‌های مردمی از بیت‌المال حاتم‌بخشی می‌کند و توجهی به قانون ندارد. در سفر به قم یکی از مردم جلوی دکتر پرید و نامه‌ای به وی داد. دکتر که چند خط را خواند گفت برادر من! دولت که نمی‌تواند همین طور به تو خانه بدهد! باید درخواستت چارچوب داشته باشد و در حیطه قانون باشد. دکتر آنقدر برای مرد توضیح داد که طرف گفت من خانه نمی‌خواهم فقط بگویید همه مثل شما با احترام با ما برخورد کنند اما نامه را بخوان چیزهای دیگر هم نوشتم. دکتر نامه را به دست گرفت و از آن مرد جدا شد.
 
بعد از افتتاح بلوار پیامبر اعظم (ص) با شعار "یا زهرا(س) یا مهدی(عج)" توسط رئیس جمهور اگرچه قرار بود یک برنامه دیگر هم انجام شود ولی احمدی نژاد نزدیک بامداد جمعه به سمت تهران راهی شد اما گویا مردم نمی‌خواستند رئیس جمهورشان را رها کنند و با موتور و ماشین چندین کیلومتر در جاده همراهی‌اش کردند. دکتر نیز در پاسخ به محبت آنها از سقف خودرو بیرون آمده بود و با مردم عشق بازی می‌کرد. دیگر وقتی به عوارضی رسیدیم احمدی نژاد دستور داد تا خودرو  متوقف شود. از همه تشکر کرد و درخواست کرد که بیش از این زحمت نکشند چرا که مسیر خطرناک و دور می‌شود. دانه دانه مردم را قانع کرد و بوسید و به سمت پایتخت روان شد.
 

:: موضوعات مرتبط: احمدی دلاور , ,
:: برچسب‌ها: گفتمان دولت , فيلترينگ سايت هاي حامي دولت , حامي , حامي دولت , طرفداران احمدي , مشايي , حاميان احمدي نژاد ,



دستاوردهاي دولت هاي نهم و دهم
نوشته شده در شنبه 15 تير 1392
بازدید : 513
نویسنده : حسین



عدالت
نوشته شده در شنبه 15 تير 1392
بازدید : 545
نویسنده : حسین

احمدی نژاد باید مثل گالیله محاکمه شود!

مهم: دانلود جزوه «احمدی نژاد بدون روتوش» احمدی نژاد: سینه هایمان را برای سرنیزه ها آماده کرده ایم

احمدی‌نژاد: درباره هیچکس بد نگفته‌ام/دولت بدهی ندارد/میزان ذخیره ارزی بی‌نظیر است

 

 

 

دکتر الهام، در پاسخ به این شبهه که رقبای احمدی‌نژاد در سال 84 معتقد بودند که وی به درد ریاست جمهوری نمی‌خورد، خاطرنشان می‌کند: «آن‌ها روحیه تعامل احمدی‌نژاد با مردم را مورد تمسخر قرار می‌دادند. آن‌ها می‌گفتند احمدی‌نژاد به درد ریاست جمهوری نمی‌خورد! بگذارید تنها مسئول ملاقات‌های مردمی باشد.

 

 


:: موضوعات مرتبط: احمدی دلاور , ,



بازدید : 941
نویسنده : حسین

به نقل از مردمي نژاد

 

سخنی با جناب آقای پناهیان/حرام و حلال فقط اون چیزیه که شما میگوید؟

 

میدانم کمی این مطلب را دیر نوشتم ولی وقتی به این خبر ها دقت میکنیم بیشتر پی به ماهیت اینگونه افراد میبریم . خیلی راحت اینو اون رو متهم میکنن و انگ میزنن ، تازه حکم شرعی هم براش میدن. اما وای از وقتی که کسی جوابشونو بده ، اون وقت میشه مفسد و منحرف و حتما از مهندس مشایی پول گرفته و اصلا خود یکی از حلقه های انحرافیه !

آقای پناهیان اعلام کردند که شخصی مثل آقای قالیباف چون اهل تخریب نبود رای نیاورد؟!



اتفاقا آقای قالیباف توی چند سال اخیر بیشترین تهمت ها و تخریب ها بر علیه دکتر احمدی نژاد رو زده.


جناب پناهیان ، یادمان نرفته که آقای قالیباف چند سال قبل در جلسه ای اعلام کردند :
-افرادی در کابینه این دولت شراب خوار هستند.
-یکی از وزرای دولت کثافت کار است.
-مبارزه احمدی نژاد با آمریکا شوخیست ، او با ذلت دنبال رابطه با آمریکاست.

همچنین در برنامه ای که به  مناسبت هفته دفاع مقدس بود ، طبق سند روزنامه ایران :

-آقای قالیباف رئیس جمهور وقت مملکت را دزد خطاب کردند.


یا همین چند روز پیش سایتی که جهت حمایت از آقای قالیباف در انتخابات تاسیس شده طی مطلبی با عنوان "سر نوشت احمدی نژاد بعد از ریاست جمهوری؟ " اینگونه نظرات توهین آمیز و زشت به رئیس جمهور را در سایتش تایید میکند:

(پیشاپیش از تمامی دوستان محترم به خاطر نمایش این توهین ها عذر میخواهیم .)



 

رئیس جمهور را دزد ، پناهنده سیاسی ، نابود کننده و قهر کن ، تاریخ مصرف گذشته ، هیچ عددی نیست ، تخریب چی ، خانه خراب کن ، کم عقل و ... که از نوشتن همین ها هم دستمان به لرزه افتاد خطاب کردند .

 

" ناگفته نماند این سایت حامی جناب قالیباف با زرنگی بعد از چندین روز نمایش این نظرات توهین آمیز ابتدا این نظرات را پاک و سپس در گام بعدی خود خبر را پاک کرد ، که البته خیال خام است و ما تمام این نظرات و خود صفحه را سیو شده در اختیار داریم و سندی خواهد بود بر رسوایی این سایت . "


البته این ها گوشیه ای از این کتاب قطور و چند جلدی توهین به دکتر محمود احمدی نژاد رئیس جمهور وقت کشور است .

آقای علیرضا پناهیان ، بنا بر تحقیق آقای عبدالرضا داوری انتقادات آقای روحانی فقط در ایام انتخابات کمتر از 30 درصد انتقادات آقای قالیباف به دولت است. به عبارت دیگر قالیباف 3 برابر روحانی نسبت به عملکرد دولت انتقاد کرده است آن هم فقط در همین دوره انتخابات در گفتارها، سخنرانی ها و مناظرات انتخاباتی.

پس اگر میزان تخریب ملاک است چرا مردم به کسی رای دادند که یک سوم تخریب ها را در زمان انتخابات بر علیه دولت کنونی انجام داده؟

جناب آقای پناهیان شما این توهین ها به ریس جمهور وقت را از سال 88 تا 92 دیدید یا ندیدید؟
اگر ندیدید که هیچ ولی اگر دیدید این حرف چه معنایی دارد؟


البته ما پیشبینی میکردیم که وقتی افراد مورد تایید این ها رای نیاورد دیواری کوتاه تر از دکتر احمدی نژاد پیدا نخواهند کرد. چرا که فقط اوست که همه حرف ها را در راه انقلاب و رهبری به جان میخرد و سکوت میکند، و الا اگر جراتی بود به دیگران این حرف ها را بزنند باید نیمی از عمر خود را در راه روهای دادگاه و مجتمع های قضایی سپری میکردند ...


آقای پناهیان واقعا این عنوان دو روز مانده به انتخابات 92 درست بود، چرا که مردم دروغ ها و تهمت ها و سیاه نمایی هایی که علیه این دولت توسط برخی ها زده شد را تحمل نکردند ، کسی را برگزیدند که حداقل در "ظاهر" کمتر محمود کشی میکرد و حداقل از طرف دیگر مانند برخی "ادای" محمود را هم در نمیاورد (!) 

 

آقای پناهیان که اگر رسانه هایی با شما الان مصاحبه میکنند و توجه دارند به خاطر حرف هایتان در سال 88 است ، شما که برای آقای قالیباف از دین هم خرج کردید و حکم شرع دادید آخر چرا به جناب سعید جلیلی رای دادید؟؟ ما ها به کجای حرف شما گوش کنیم؟

 

راستی تا یادم نرفته آقای پناهیان ، حکم تهمت و دروغ و فحش دادن اگر آقای جلیلی و یا آقای قالیباف رئیس جمهور کشور میشدند از دید شما چه بود؟ چون شما در همه امور دست دارید گفتم بپرسم شاید حکم شرعی چیزی داشته باشد و ما ندانیم.


این قصه و غصه تخریب ها علیه مردمی نژاد ما سر دراز که چه عرض کنم روی واژه "دراز" را هم کم کرده دارد ...


:: موضوعات مرتبط: احمدی دلاور , ,
:: برچسب‌ها: پناهيان , قاليباف , جليلي , دكتر احمدي نژاد ,



مخالفان احمدي نژاد
نوشته شده در دو شنبه 27 خرداد 1392
بازدید : 452
نویسنده : حسین
مخالفان عصبانى و زخم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خورده هستند. مطمئناً اینها در این دوره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى چهارساله، در مقام معارضه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى با دولت برخواهند آمد.

( مقام معظم رهبری در مراسم تنفیذ حکم دهمین دوره ریاست جمهورى- 12 مرداد 88 )


 
 
 
 
 

 

و چه مظلومانه آمدی و چه مظلومانه تر رفتی ، تنها آمدی و تنها رفتی ... و چه خون دل ها خورد علی (ع) از دست این جماعت سر به سجود آیه خوان به ظاهر متدین ...

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 


روحانیانتون مبارک


انتخابات تمام شد اما تا ابد یادمان نخواهد رفت که شورای محترم نگهبان شرایطی را درست کردند که در هیچ دوره ای بعد از انقلاب شکوهمند اینگونه نبود که دولت وقت نماینده ای در انتخابات نداشته باشد . دولتی که پر مخاطبترین دولت تاریخ انقلاب بود، دولتی بیست و پنج میلیونی. شاید نظیر این اتفاق در دنیا بی سابقه بود.


هیچ دوره ای در طول انتخابات اینگونه نبود که مردم بعد از دیدن سه مناظره 4-5 ساعته مابین نامزدها و پخش چندین ساعت برنامه و فیلم تبلیغاتی بازم نتوانند نامزدی را انتخاب کنن .

این شرایط و احساس در هیچ دوره ای نبود ، چرا چون مردم خلائی احساس میکردن ، احساس میکردن این حرف ها با اون گفتمانی که هشت سال باهاش اونس گرفته بودن و عادت کردن فرق دارد، متفاوت است.

این حالت گونه ای بود که بسیاری از مردم حتی تا شب برگذاری انتخابات پرسان پرسان و پیامک و زنگ و ایمیل به آشنا میپرسیدند آخر به چه کسی رای بدهیم؟

این همون شاهکاری بود که حتی با ده ها ساعت برنامه و نقد تلویزیونی هم نتوانستند پوشش بدن، این جریان شک و دو دلی تا آنجایی ادامه داشت که حتی خیلی ها بعد از دادن رای هم هنوز خالی نشدند و متوجه نشدند که داستان چه شد!

 

لکه ای که با میلیون ها لیتر آب کر تطهیر نخواهد شد


ماجرا در اینجا هم ختم نشد و کار به جایی رسید که شب انتخابات از وهن افزایش رای اصلاح طلبان شبانه شورا تشکیل دادند که مبادا رای نیاورند.


حذف گفتمانی که میلیون ها دل را توی ایران و جهان به تسخیر خودش در آورده بود تبعات بسیار سنگین تری دارد که مسولین نظام در آینده ای بسیار نزدیک متوجه آن خواهند شد.

آری شاید خفقان و سکوت برخی از همین مسولین نظام در این روز های پایانی انتخابات در تایید این عرایض ما باشد ، سکوتی دردآور که ملت هنوز نمیتوانند ابعاد درد آن را تحمل کنند .

 

افراد محترم رده بالای نظام که با حذف گفتمان عدالت از حول حلیم افتادن توی دیگ و به خیال خود پیش دستی کردند ، رودستی خوردند که با میلیون ها لیتر آب کر هم قابل تطهید نخواهد بود .

 

مقصر ماییم و این جریان تا ابد لکه ننگی بر گردن " ما احمدی نژادی ها " خواهد ماند که از تاریخ درس بگریم تا عبرت دیگران نشویم .

 

در آخر هم مسولین محترم نگهبان، این کلید رو تقدیم شما میکنیم ، باشد که برای درهای قفل شده پیش رو حداقل وسیله ای جهت کلنجار و بازی داشته باشند، لااقل دست خالی نباشند...

 


اما افسوس که این قفل ها در قلب ماست...

 

لکه ای که با میلیون ها لیتر آب کر تطهیر نخواهد شد

 

 

:: موضوعات مرتبط: احمدی دلاور , ,
:: برچسب‌ها: مردمی نژاد , احمدی نژاد ,



كتاب هاي جالب
نوشته شده در دو شنبه 20 خرداد 1392
بازدید : 593
نویسنده : حسین

آن‌چه می‌خوانید سخنان رهبر انقلاب در ۴سال گذشته است که فعالان سیاسی و رسانه‌ای را به اخلاق و انصاف دعوت کرده است. حرف اصلی ما این ‏است که طبق دیدگاه‌های رهبر، سیاسیون، رسانه‌ها، نامزدهای انتخاباتی و هوادارانشان چه کارهایی نباید بکنند؟ البته اگر ادعا دارند ولایت‌مدارند‎…‎

دانلود لینک مستقیم «نسخه پی دی اف» جزوه در 24 صفحه و با حجم یک مگابایت

 

 

 

 

گزیده‌ای از بیانات و توصیه‌های حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا «كتابچه‌ی انتخاباتی» منتشر شد.

این كتابچه چهارده فصل دارد. «ویژگی های نامزد اصلح، نقاط قوت و ضعف دولت نهم و دهم، شنبه‌ی بعد از انتخابات، پایبندی به سیاست‌های كلی نظام، نقش رئیس‌جمهوری در تحقق برنامه‌ی پنج ساله، ریاست جمهوری و چشم‌انداز ۲۰ ساله، وظایف شورای نگهبان در انتخابات، تاكتیك‌های دشمن، تجربیات انتخابات ۸۸، اصول رقابت سیاسی، اهمیت شورای نگهبان، بایدها و نبایدهای رسانه‌ها در انتخابات، وظیفه مردم در انتخابات و اهمیت انتخابات ریاست جمهوری».

«پایگاه خبری تحلیلی رئیس جمهور ما» با انتشار این كتابچه تلاش دارد در چهارده بخش ضمن معرفی شاخص‌های نامزد اصلح از نگاه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، تاكتیك‌ها و اهداف دشمن برای این انتخابات را شناسایی كند و با ارائه‌ی دستورالعمل‌هایی به مخاطبینش، به عنوان یك دفترچه راهنما، عبور از امتحان انتخابات را تسهیل كتد.


دانلود لینک مستقیم کتاب انتخاباتی یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری با حجم 7 مگابایت

 

دانلود لینک مستقیم کتابچه انتخاباتی چهارمین انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا با حجم 4 مگابایت

 

نگاهی به کتاب بازسازی و سازندگی/نقد خاطرات سال1368هاشمی رفسنجانی

نوشتن خاطرات روزانه در بین سیاستمداران بسیاری از کشورها وجود داشته و دارد و آنها سعی می کنند در زمان مقتضی و با چاپ این خاطرات، به تاریخ سازی و بیان وقایع مهم در کشورشان بپردازند. در جمهوری اسلامی نیز آقای هاشمی از کسانی است که از سال 1360، خاطرات خود را به صورت روزنوشت به رشته تحریر درآورده و در ده سال گذشته سعی نموده با چاپ این خاطرات، به بیان مسائل تاریخ جمهوری اسلامی از نگاه خود بپردازد

دانلود لینک مستقیم بولتن با حجم 6.5 مگابایت

 

این ویژه نامه سعی دارد با نگاهی به تاریخ صدر اسلام و از منظر محققین تاریخ اسلام، گره از برخی ابهامات سیاسی و تهمت هایی که به مالک اشتر زمان دکتر احمدی نژاد در یکی دوسال اخیر زده شده بگشاید .

ویژه نامه راوی به سردبیری حسن قاسمی با بهره از مطالبی از آیت الله جعفر سبحانی، آیت الله محمد علی جاودان، حجت الاسلام بهمن شریف زاده، حجت الاسلام پناهیان، سعید امیری، علی ونایی، مرتضی سیف اللهی و... در 72 صفحه منتشر شد.

این ویژه نامه سعی دارد با نگاهی به تاریخ صدر اسلام و از منظر محققین تاریخ اسلام، گره از برخی ابهامات سیاسی و تهمت هایی که به مالک اشتر زمان دکتر احمدی نژاد در یکی دوسال اخیر زده شده بگشاید .

دانلود لینک مستقیم فایل پی دی اف این ویژه نامه با حجم 31 مگابایت .

 

 


:: موضوعات مرتبط: احمدی دلاور , آزاد راه گمشده , ,
:: برچسب‌ها: كتاب , جزوه , انتخاباتي ,



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 12 صفحه بعد