پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
ویژگی‌های گفتمان احمدی‌نژاد
نوشته شده در یک شنبه 5 خرداد 1392
بازدید : 524
نویسنده : حسین
 
 
نگاهی به چینش فعلی 8 نامزد قطعی انتخابات ریاست جمهوری یازدهم نشان می‌دهد که گفتمان حامیان دولت فاقد هرگونه نماینده‌ای در این عرصه است. گفتمانی که مولفه اصلی آن داعیه‌داری قشرهایی از جامعه بود که حضرت امام روح‌الله آنان را ولی‌نعمتان اصلی این نظام و انقلاب خوانده بودند.
 
 
 
گفتمان حامیان دولت در سال‌های 84 و 88 با اجماعی که نه در سطح سیاسیون و کانون‌های قدرت و ثروت، بلکه با اجماعی که در طبقه قشرهای متوسط و مستضعف جامعه شکل گرفت، به رأس قوه مجریه راه یافت. اما در دو سال اخیر هجمه رسانه‌ای و غیر‌رسانه‌ای وسیعی علیه حامیان گفتمان دولت و حلقه اصلی تشکیل دهنده آن با طراحی بازی‌ای دقیق و برچسبی به نام انحرافی شکل گرفت. انتخابات مجلس نهم، نخستین عرصه عملی کردن این سیاست بود و در پروسه‌ای بی‌سابقه، این دولت‌های نهم و دهم بودند که برخلاف دولت‌های سازندگی و اصلاحات، هیچ نماینده‌ای را در انتخابات پایان دوره خود برای نمایندگی از طرف گفتمان غالبشان نداشتند! حال سوالی که در این میان پیش می‌آ‌ید، این است که آینده گفتمان حامیان دولت چه خواهد شد؟

ویژگی‌های گفتمان احمدی‌نژاد
دکتر حمیدرضا اسماعیلی می‌گوید: در پاسخ به پرسش شما باید بگویم گفتمان آقای احمدی‌نژاد و دولت‌‌های نهم و دهم چه ویژگی‌هایی دارد و براساس آن حالا چه کسانی وجود دارند و چه کسی قرابت و چه کسی فاصله دارد. این پژوهشگر و کارشناس مسائل سیاسی در گفت‌وگو با با بیان این که من نام گفتمان دولت‌های نهم و دهم را گفتمان «پسا اصلاحات» می‌دانم، خاطرنشان می‌کند: یکی از ویژگی‌های این گفتمان، آن است که به لحاظ تاریخی بعد از دولت اصلاحات توانست کرسی ریاست جمهوری و دولت را به دست بگیرد. نکته مهم دیگری هم که وجود دارد، واکنشی است که به لحاظ گفتمانی در واکنش به گفتمان اصلاحات شکل گرفت.
وی در تشریح گفتمان دولت می‌گوید: این واکنش لزوماً به معنای انکار تمام مولفه‌های گفتمان اصلاحات نبود و از آن‌طرف ضمن آن‌که به بخشی از گفتمان اصولگرایی انتقاد داشت، بخشی از گفتمان اصولگرایی را نیز به همراه داشت. لذا از این جهت ما می‌توانیم بگوییم گفتمان حامیان دولت که با دکتر احمدی‌نژاد در سپهر سیاسی ایران ظهور کرد، یک جریان و گفتمان سوم بود، یعنی نه گفتمان اصولگرایی محض بود و نه اصلاح‌طلبی محض، بلکه در واکنش به این دو ظهور کرد. دکتر اسماعیلی با بیان این‌که به جرات می‌توانیم بگوییم که گفتمان آقای احمدی‌نژاد، در دولت‌های نهم و دهم به معنای واقعی یک گفتمان بود، خاطرنشان می‌کند: یعنی کاملاً انسجام داشت. صدر و ذیل این اندیشه با هم انطباق داشت و آقای احمدی‌نژاد را در این وادی می‌توانیم یک انسان پیشرو بدانیم. فردی که با آمدنش یک تئوری جدیدی در عالم سیاست ظهور کرد.
نویسنده کتاب «شورش اشرافیت بر جمهوریت» در تبیین ویژگی‌های این گفتمان می‌گوید: اولاً این را بگوییم که پایگاه اجتماعی گفتمان حامیان دولت را بخشی از نیروهای مذهبی جامعه تشکیل می‌دادند که در طول سال‌های پس از انقلاب هم از جریان راست سنتی روی‌برگردان شده بودند و هم از جریان اصلاحات! در واقع پایگاه اجتماعی که هم خود آقای احمدی‌نژاد و هم گفتمانشان به آن تعلق داشت و شامل طبقه متوسط و طبقه پایین جامعه می‌شد.
دکتر اسماعیلی در‌خصوص مولفه‌های گفتمانی دولت احمدی‌نژاد که بر پایه عدالت استوار شده است، تصریح می‌کند: یک بخش از مولفه‌های گفتمانی احمدی‌نژاد عدالت است که شامل عدالت قضایی، عدالت اجتماعی، عدالت سیاسی و عدالت اقتصادی می‌شود.

مقاومت در عین گفت‌و‌گو
به گزارش ایران وی «مقاومت در عین گفت‌و‌گو» را یکی دیگر از مولفه‌های این گفتمان می‌داند و می‌گوید: در عرصه سیاست خارجی کشور برخی اساساً مولفه مقاومت و استقامت را سعی می‌کنند به کناری بگذارند. برخی دیگر وقتی صحبت از گفت‌و‌گو می‌شود، انگار صحبت از سخن ناروایی به میان آمده است. اما ما می‌بینیم در گفتمان حامیان دولت یا پسا‌اصلاحات بر گفت‌و‌گو در عین مقاومت تاکید شده است.
دکتر اسماعیلی به موضوع هولوکاست اشاره و خاطرنشان می‌کند: آقای احمدی‌نژاد هولوکاست که گرانیگاه و نقطه ثقل رژیم صهیونیستی بر روی آن استوار بود را نشانه گرفت و حریف را چنان آچمز کرد که نه راه پیش داشت و نه راه پس! و به جای شعار دادن، بدون آن‌که هزینه اقتصادی سنگینی هم داشته باشد، یک عملیات روانی را در دنیا علیه این رژیم منحوس به کار گرفت.

ایستادگی در مقابل گروه‌های انحصارطلب داخلی
نویسنده کتاب «شورش ایرانیت بر جمهوریت» ایستادگی در برابر قدرت‌های انحصارطلب را از دیگر مولفه‌های موجود در گفتمان حامیان دولت می‌داند و می‌گوید: این گفتمان و حامیان آن در برابر قدرت‌های انحصارطلب داخلی هم حاضر به امتیاز دادن نیست، چرا که شما باید برای هرچه مردم‌سالار کردن نظام سیاسی کشور تلاش کنی تا امروز ما از دیروز، و فردای ما از امروز بهتر شود. لذا باید ساز‌و‌کارها و ساختار سیاسی کشور طوری طراحی شود که به قول حضرت امام‌(ره) مستضعفان و پابرهنگان، تعیین‌کننده این باشند که تحولات کشور به چه سمتی پیش می‌رود نه گروه‌های ذی‌نفوذ و صاحب قدرت و ثروت. وی در ادامه می‌افزاید: لذا یکی از ویژگی‌های گفتمان حامیان احمدی‌نژاد این است، کسانی که به دنبال این هستند که قدرت را انحصاری کنند و مانند یک توپ به یکدیگر پاسکاری بکنند و در برابر ساختاری که نمی‌خواهد متن مردم را ببیند و رویش حساب کند، مقاومت می‌کند.

مصداقی برای گفتمان دولت نداریم!
دکتر اسماعیلی در پاسخ به این سوال که نماینده گفتمان حامیان دولت در چینش فعلی چه جایگاهی دارد، می‌گوید: آن چیزی که به نظر می‌رسد، این است که در واقع گفتمان حامیان دولت در این انتخابات فقط یک نماینده را داشت که آن هم احراز صلاحیت نشد! لذا کسی که بتوانیم بگوییم دقیقاً مصداق این گفتمان است، فعلاً وجود ندارد! اما این‌که در بین نامزدهای فعلی کدام‌ها نزدیک‌تر هستند و کدام‌ها فاصله بیشتری دارند، قابل بحث است.
وی با بیان این‌که همه این هشت نامزد را می‌شناسیم، خاطرنشان می‌کند: مواضعی که در حال حاضر اتخاذ می‌کنند، نشأت گرفته از مواضعی است که در حیات سیاسی سابقشان نیز وجود داشته است. اگر موضعی که اتخاذ شده با موضع قبلی تفاوت دارد، آن موقع دیگر می‌توانیم بگوییم که نوعی گفتمان‌سازی صورت گرفته است که با هویت سابقش انطباق ندارد.
این کارشناس مسائل سیاسی به مولفه مقاومت در برابر انحصارطلبان اشاره می‌کند و می‌افزاید: شاید یک نماینده‌ای باشد که به لحاظ گفتمانی در ظاهر با آقای دکتر احمدی‌نژاد انطباق یا مشابهت داشته باشد اما من از خودم می‌پرسم آیا این نامزد ریاست جمهوری در برابر گروه‌های ذی‌نفوذ داخلی هم به سمت مقاومت پیش خواهد رفت یا نه؟ این پرسشی است که هنوز در بین کاندیداها به پاسخش نرسیدیم! دکتر اسماعیلی با بیان این که قطعاً هیچ دو نفری شبیه هم نیستند، تصریح می‌کند: اما بحث این است که آیا رکن سوم که همان مقاومت در برابر انحصارطلبان داخلی است را در وجود خود می‌بیند یا نه. این برای جامعه و افکار عمومی و طرفداران آقای احمدی‌نژاد فوق‌العاده مهم است. آیا گروه‌های ذی‌نفوذ مورد خطاب این نامزد در ریاست جمهوری هم هستند؟

 

 

 

تمام شدن گفتمان احمدی‌نژاد اشتباه محض است!
این پژوهشگر مسائل سیاسی درخصوص پیش‌بینی خود از آینده این گفتمان می‌گوید: واقعیت این است که شاید یک عده تصور می‌کنند که تاریخ مصرف این گفتمان تمام شده! اما این تفکر و استنباط اشتباه محض است. این گفتمان، گفتمانی است که تازه متولد شده و در واقع بعید است از جامعه حذف شود، چرا که همیشه وجود داشته است و چیزی که ریشه در جامعه دارد، به این راحتی کسی نمی‌تواند آن را حذف کند.
دکتر اسماعیلی با بیان این که شاید بر فرض در این انتخابات هم این گفتمان نماینده‌ای نداشته باشد، تصریح می‌کند: اما در روزهای آینده بسیاری از جریان‌های مذهبی کشور، جبهه انقلاب و دوستداران انقلاب به این گفتمان نیاز پیدا خواهند کرد. نه تنها به این گفتمان که به شخص آقای احمدی‌نژاد نیز نیاز دارند و این نیست که فکر کنیم همه چیز تمام شده است. وی به یک نکته در این خصوص اشاره می‌کند و می‌گوید: در بین نامزدهای موجود، قطعاً هیچ کدام وزنه‌ای ندارند که بتوانند به تنهایی این سنگینی را پیدا کنند و پیروز انتخابات شوند! به نظر می‌رسد استفاده از گفتمانی که در بین این 8 نفر نماینده ندارد در روزهای آتی ایجاد خواهد شد.

نویسنده کتاب «شورش اشرافیت بر جمهوریت» با اشاره به کسانی که سعی در جذب آقای احمدی‌نژاد به نفع خویش دارند، تاکید می‌کند: از این به بعد تحولات نوینی را شاهد خواهیم بود و آنچه را که آقای احمدی‌نژاد گفتند مبنی بر این که صبور باشید و منتظر، واقعاً باید جبهه انقلاب با این خویشتنداری جلو برود و به آن عمل کند و نباید عجله کند و احساساتی عمل نماید. باید منتظر آرایش سیاسی روزهای آینده بود.


:: موضوعات مرتبط: جامعه , سیاست , احمدی دلاور , آزاد راه گمشده , ,
:: برچسب‌ها: مشاور رئیس جمهور , امام زمان , انقلاب اسلامی , رئیس دبیرخانه جنبش عدم تعهدد , اسفندیار رحیم مشایی , مشایی , امام عصر , ولایت فقیه , گفتمان احمدب نژاد ,



نامه مهندس مشايي به استاد عزت الله انتظامي
نوشته شده در چهار شنبه 1 خرداد 1392
بازدید : 509
نویسنده : حسین

به نام خدای مهربان
استاد عزیزم جناب آقای انتظامی
با سلام و ادب و احترام
از این فرصت استفاده کرده ارادتم را تجدید می کنم. از وضعیتی که پیش آمد خیلی متاثر شدم. روا نیست که در پی یک عمر تلاش خاطرتان مکدر شود. برایتان سلامتی و سرزندگی آرزو می کنم و بارانی را که هم اکنون شروع به باریدن گرفته است ، به فال نیک می گیرم.
دوستدار و مشتاق دیدار
اسفندیار رحیم مشایی

 


:: موضوعات مرتبط: جامعه , سیاست , آزاد راه گمشده , ,
:: برچسب‌ها: نامه به استاد , مشايي , مهندس مشايي , عزت الله انتظامي ,



ماجرا چه بود؟
نوشته شده در شنبه 28 ارديبهشت 1392
بازدید : 304
نویسنده : حسین

ساعاتی قبل، سایت فارس سومین دروغ بزرگ انتخاباتی اش را کلید زد. اینبار، استاد عزت الله انتظامی طعمه دروغ پردازان این سایت است.
به گزارش شبکه ایران، فارس از نامه ای که آن را به استاد انتظامی منسب کرده، از قول وی داستانی را نقل کرده که مضمون آن "عدم اطلاع استاد از ماجرای حضورش در وزارت کشور به هنگام ثبت نام مهندس مشایی" است.

این سایت خبری که با عملکرد خود به اتاق عملیات دروغ سازی علیه دولت و حامیان دکتر احمدی نژاد تبدیل شده است، در ادامه رویه دو ساله خود، طی یک هفته اخیر نیز با انتشار دو دروغ بزرگ رسانه ای قصد تخریب بیش از پیش حامیان مهندس مشایی را داشته است. اولین دروغ بزرگ این سایت، جعل نامه ای به عنوان 7456حقوقدان برای ردصلاحیت مشایی بود که البته تیتر اول روزنامه کیهان هم شد. دومین دروغ بزرگ انتخاباتی فارس، جعل خبر تماس تلفنی احمدی نژاد با هاشمی و خاتمی برای تعویق زمان انتخابات بود. این خبر به نقل از حجت الاسلام ذوالنور منتشر شد.

کذب بودن هر دوی این اخبار پس از ساعاتی مشخص شد.

امروز اما، این خبرگزاری، سومین دروغ بزرگ انتخاباتی خود را منتشر کرد. 
ماجرا چه بود؟

ساعاتی پیش خبرگزاری فارس نامه ای منتسب به عزت ا.. انتظامی که در آن از همراهی با اسفندیار رحیم مشایی و دکتر احمدی نژاد در آخرین روز ثبت نام کاندیداهای ریاست جمهوری، اعلام برائت کرده بود را منتشر کرد.
این نامه همزمان در قالب ایمیلی که حاوی یک فایل متنی و یک فایل تصویری بود برای تعداد زیادی از اصحاب رسانه ارسال شد و به سرعت توسط سایت های مخالف دولت، بازنشر داده شد.

این رسانه ها که همه چیز و حتی هنرمندان این مملکت را در انحصار شخصی خود می خواهند، همراهی یکی از پیشکسوتان بازیگری با رییس جمهور به شدت برایشان گران آمده بود. از همین رو یک هفته ای می شد که به دنبال یافتن پاسخی مبنی بر دلایل حضور انتظامی با رییس جمهور می گشتند و انگار این نامه هم همان پاسخی را می داد که آنها دنبالش بودند.

فایل متنی: 836 کلمه/سند: 86 کلمه
ذوق زدگی ناشی از خواندن این خبر جعلی آن قدر بود که مجریان قرق رسانه ای علیه دولت، حتی به خود فرصت این را ندادند که با نگاهی نکته سنجانه ایمیلی که این نامه حاوی آن بود را مورد کنکاش قرار دهند و گاف بزرگ موجود در خبر فارس و ایمیل ارسالی را بفهمند البته شاید هم این گاف را فهمیدند اما ترجیح دادند خود را به ندیدن بزنند.
در این خبر از قول انتظامی طوری نقل شده است که هر آنچه در جریان همراهی اش با رییس جمهور رخ داده، برآمده از قرارگیری در وضعیتی غیرقابل پیش بینی بوده و یک فایل تصویری هم به خبر الصاق شده که مثلا بنا بود سندی باشد بر نامه ای که انتظامی نوشته بود!
اما جالب اینجاست که از کل 836 کلمه ای که در فایل متنی این خبر به انتظامی نسبت داده شده است تنها 86 کلمۀ آن در تصویر این نامه وجود داشت و آن هم شامل بخش نهایی نامه که نه ربطی به همراهی با رییس جمهور دارد و نه برائت از مشایی!

این 86 کلمه فقط مرتبط بود با بنیاد فرهنگی و هنری انتظامی در قالب این چند جمله:

«مردم سرزمینم!
من برای شما همیشه همان عزتم، همانی که از سیزده سالگی در تماشاخانه های لاله زار با تشویق های شما بزرگ شده ام... همانی که همراه شما با درد های ایران بسیار گریسته ام و با شادی هایش لبخند ها زده ام... برای شما من همیشه همان عزتم... بچه ای از سنگلج...
بنیاد فرهنگی و هنری یادگاری است از من برای جوانان و مردم سرزمینم... آرزومندم این میراث ماندگار را همراه شما بنا کنم...
عزت اله انتظامی
جمعه، 27 اردی بهشت ماه 1392
تهران
»

این همان ایمیلی است که یک فایل متنی(word) شامل 836 کلمه و تصویر یک دست خط 86 کلمه ای ضمیمه آن بود

استاد دستش می لرزید و ذهنش یاری نمی داد!
طبیعی است در چنین شرایطی ذهن مخاطب به سمت این موضوع می رود که چرا کل دست نوشته عزت ا.. انتظامی اسکن نشده است. یافتن پاسخی بر این سوال ما را بر آن داشت به سراغ همان کسی برویم که ایمیلی با عنوان «دل نوشته عزت سینمای ایران"عزت ا.. انتظامی" خطاب به مردم شریف ایران» را برای اصحاب رسانه ارسال کرده بود.
هنگامی که از این فرد که برای حفظ حرمت او را آقای ب. می خوانیم علت این امر را پرسیدیم وی ادعا کرد: «آقای انتظامی هم کهولت سن دارند و هم توانایی نوشتن را ندارند. این متن را خواندند و ما تایپ کردیم. بخشی از آن را نوشتند و ما از ایشان پرسیدیم که آیا نمی توانند کل متن را برایمان بنویسند و ایشان پاسخ دادند هم دستم می لرزد و هم ذهنم یاری نمی دهد و ایشان هم یک پاراگراف را نوشتند و به ما دادند.»
فایل صوتی گفتگوی خبرنگار شبکه ایران با این فرد موجود است و در صورت لزوم منتشر خواهد شد
.

تکمیلی

بر اساس آخرین گزارش ها، جریان قرق رسانه ای و شارلاتانیسم خبری در تلاش است با فشار بر استاد انتظامی، وی را ناچار به پذیرش دروغ هایی کند که در متن خبر جعلی فارس به وی منتسب شده است.


:: موضوعات مرتبط: جامعه , سیاست , ,
:: برچسب‌ها: دروغ , فارس , خبرگزري فارس ,



10 میلیارد تومان را توصیف کنید
نوشته شده در پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392
بازدید : 299
نویسنده : حسین
امروزه اگر یک خانواده 1 میلیون تومان درآمد ماهانه داشته باشد میتواند در حد معمول گذران زندگی داشته باشد و این میلغ میتواند برای امرار معاش یکماهه یک خانوار کافی باشد. اگر چه امروزه بخش زیادی از خانوارها با مبالغی کمتر از این و حتی کمتر از نصف این هم زندگی سپری میکنند. ولی ما همان 1 میلیون تومان را خرجی یکماهه یک خانوار قبول میکنیم.

با این حساب خرج این خانوار در فاصله های زمانی مختلف به شکل زیر خواهد بود :

- در 1 سال 12 میلیون تومان

- در 80 سال حدود 1 میلیارد تومان

- در 800 سال حدود 10 میلیارد تومان

یعنی 10 میلیارد تومان را اگر بدون اینکه در تجارت وارد کنیم و از آن سود بدست بیاوریم ، راکد نگه داشته و در یک انباری بریزیم و هر ماه یک میلیون تومان از آن برداریم وخرج کنیم 800 سال طول میکشد تا تمام شود. یعنی 10 نسل یک خانواده از آن ارتزاق میکنند. اما میدانیم که خانوارهای کم در آمد حدود 500 هزار تومان در ماه درآمد دارند یعنی نصف این مبلغی که ما در نظر گرفتیم! بنابراین یک خانواده ی کم درآمد با این پول میتواند دو برابر زمان محاسبه شده یعنی 1600 سال خرجی خود را تامین کند. یعنی اگر یک خانواده که 200 سال قبل از اسلام میزیسته است این مقدار پول در اختیار داشت تا امروز هم تمام نشده بود.

از نگاه دیگر :

این مقدار پول اکنون متعلق به یک نفر است .

این مقدار پول بخش کوچکی از دارایی های اوست .

فقط خانه ی او 10 میلیارد تومان است .

این شخص در ایران زندگی میکند.

او خود را مسلمان میداند!

او خود را شیعه امام علی میداند!

او فرزند یکی از مسئولین نظام اسلامی است.

او فرزند یکی از مسئولین رده بالای نظام اسلامی است.

او فرزند کسی است که میخواهد عدالت را در جامعه پیاده کند.

پدر او بیش از 20 سال در نماز جمعه در باره عدالت اجتماعی برای مردم صحبت کرده است.

پدر او خود را آیت الله میداند.



کاش او نمیدانست که چند نفر در کشور فقیر هستند.

کاش او آمار معتادان را نمیدانست.

کاش او وجود بیکاران را در جامعه منکر میشد.

کاش او از زلزله آذربایجان بیخبر بود.

پدر او خود را امیر کبیر زمان میداند.

پدر او از محل آموزش دادن به بچه مسلمانها سود کلان میگیرد.

پدر او میداند که پدر اغلب دانشجویان برای تامین شهریه ی دانشگاه آزاد فرزندان خود به جان کندن افتاده اند .

پدر او کاش نمیدانست که بسیاری از دانشجویان برای تامین سود ایشان به فساد تن میدهند.

پدر او کاش میدانست که خانه ی 10 میلیاردی به چه قیمتی به دست فرزندش رسیده است.

کاش خانه ی پدرش کمتر از 10 میلیارد ارزش داشت.

کاش پدرش از پسرش بدش می آمد.

کاش پدرش معنی حلال و حرام را نمیدانست.

کاش پدرش کلمه ی بیت المال را نشنیده بود.

کاش نمیدانست که پول سود تن فروشی دختران دانشگاه آزاد چه طعمی میدهد.

او و پدرش این پول ها را خیلی راحت میخورند. آنها به مسائل حاشیه ای زیاد فکر نمیکنند.

آنها به توسعه می اندیشند. توسعه ی ثروت ، توسعه قدرت ، توسعه تزویر.

آنها دوست دارند ستون انقلاب باشند ، ستونی با قطر 10 میلیارد که داخلش پر از دلار باشد.

پدر او همچنان از امام علی صحبت میکند و میگوید که باید به مردم اهمیت داد و به حرف مردم گوش داد.

اینها خانواده ای هستند که میخواهند نظام اسلامی را به جرم ظلم به مردم سرنگون کنند.

اینها خود را مدافع حقوق مردم میدانند. همان مردمی که جان میکنند و حاصل دسترنج خود را به جیب اینها سرازیر شده میبینند.

آنها تقلب در انتخابات را دوست ندارند .

آنها طرفدار مردم هستند.

آنها آدمهای خوبی هستند.


:: موضوعات مرتبط: جامعه , سیاست , احمدی دلاور , ,
:: برچسب‌ها: مهندس مشایی , احمدی نژاد , عناد , دشمنی , خصم , کینه , محور عدالت , گفتمان عدالت , مدرک تهمت زنی , یاران دولت ,



بازدید : 373
نویسنده : حسین

برخی علما، اول فاسق می نامند بعد غیبتش را حلال می شمارند / غرب اسلام انسانی را هدف قرار گرفته است / برای تشخیص انحراف اول باید صراط را بفهمیم / تهمت سحر و جادو سخن غیرمعقولی است، دنیا به این شیوه انتقاد می خندد / برخی نمی توانند درک کنند که ممکن است یک مجتهد اجتهادش صحیح نباشد / نباید مردم غیرمسلمان را کافر و مرتد حساب کرد بت پرستان هم خدا را می پرستیدند

شبکه ایران / رویکرد فرهنگی دولت­ها از موضوع‌های بسیار مهم در عرصه حکومتداری است که تاثیر آن، مرزهای ملی را نیز درمی‌نوردد. رویکرد دولت احمدی‌نژاد اهمیت این موضوع را دوچندان کرده است. جهانی شدن، مدیریت مشترک جهانی، همگرایی بین مذاهب و چگونگی حرکت جهان به سمت همگرایی از مباحثی بودند که در دولت دهم، بویژه از سال 1390 مطرح شدند. 

این مباحث که هدف از طرح آنها، نزدیک شدن به آرمان‌های متعالی انقلاب اسلامی است، با راهکارهای آقای مشایی، شکل عملیاتی‌تری به خود گرفتند. در فضای سیاسی کنونی که توهین‌ها و تهمت‌ها، جای خود را به مطالعه کامل اندیشه‌های ایشان و بررسی درست صحبت‌هایشان داده است، سایت خبری تحلیلی روشنایی در گفت‌وگویی مفصل با «حجه الاسلام والمسلمین دکتر محمد مهدی تسخیری » به تبیین دیدگاه ها و جهت گیری های فرهنگی دولت پرداخته است.
جناب تسخیری به عنوان اولین سوال بفرمایید که چه ضرورتی دارد که ما موضوع انسان را در دستور کار اقدامات فرهنگی و حتی سیاسی خود قرار بدهیم؟ آیا وظیفه دولتمردان توجه دادن نخبگان و مردم به موضوع انسان به عنوان محور آفرینش و بیدار کردن فطرت الهی انسان هاست؟

پیامبران برای بیدار کردن فطرت انسان ها مبعوث شده اند
تاریخ انبیا و هدف از بعثت انبیا راباید بررسی ‌کنیم - از آنجا که ایشان نماد انسان‌های کامل در بین بشریت هستند- اگر بحث اصلاح‌طلبی مطرح شود، می‌بینیم که ایشان سرور اصلاح‌طلبان هستند؛ اگر بحث تغییر به میان آید، متوجه می‌شویم که آنها پرچمدار تغییر هستند.

در بحث توسعه، رشد فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و... در هر زمینه دیگری نیز چنین است. پیامبران در رساندن پیام الهی، یا به تعبیر دیگر در بیدار کردن فطرت انسانی، حلقه وصل میان انسان‌ها و خالق هستند. دلیل تأکید بر عبارت « بیدار کردن فطرت انسانی» از آن رو است که به باور عده‌ای، پیامبران هیچ فرمانی نیاورده و هر آنچه بیان کرده‌‌اند، برای بیدار کردن فطرت نهاده شده از سوی خداوند در انسان بوده است. حضرت علی(ع) در نهج‌البلاغه می‌فرمایند:«... و یثیروا لهم دفائن العقول»
یعنی نقش پیامبران آن است که مخزونات اندیشه‌ها را به عرصه ظهور و بروز برسانند. منظور از مخزونات اندیشه‌ها همان مخزونات فطرت است. قرآن نیز می‌فرماید:«و لقد بعثنا فی کل امةٍ رسولا ان اعبدوا الله و اجتنبو الطاغوت فمنهم من ....»
براساس این آیه شریفه، رسالت همه انبیا در دو کار خلاصه می‌شود: خدا را بپرستید و از طاغوت دوری کنید. همین آیه نشان می‌دهد که فرمان داده شده به انبیا یکی است و در این زمینه، میان حضرت آدم و پیامبر خاتم(ص) تفاوتی وجود ندارد. خداوند در قرآن می‌فرماید: ما پیامبر را « للناس کافه» قرار دادیم؛ یعنی برای همه بشریت مبعوث کردیم.

حضرت محمد(ص) زمانی که دعوت خویش را آغاز کرد، فرمود: «قولوا لا اله الا الله تفلحوا». ایشان مسئله نفی عبودیت دیگران و تثبیت عبودیت خدا را عامل فلاح و پیروزی معرفی کرد و حتی بحث توحید را قبل از پیامبری خویش مطرح کرد. انسان با پذیرش«لا اله الا الله»، یعنی خدا را معبود خود قرار دادن، خود به خود پیامبر را هم می‌پذیرد؛ به عبارت دیگر، پذیرش پیامبری، انبیا زیرمجموعه نفی هرگونه معبودی جز خدای یگانه است. پذیرش پیامبری حضرت رسول اکرم (ص) نیز زیرمجموعه پذیرش پیامبری انبیای پیش از ایشان است:
«یومنون بما انزل الیک و ما انزل من قبلک و بالاخرة هم یوقنون»هرچه برای تو نازل شده و هرچه برای دیگران، آنچه حق است نازل شده.
روح حرکت قرآنی، روح اسلام و تربیت انسان در پذیرش این موضوع است. تمام رنجش شیطان پس از خلقت انسان برای این بود که آدم خلیفه‌الله شد؛ یعنی جانشین خدا در زمین شد. این جایگاه والا از آن رو به انسان داده شد که قدرت لایزال الهی در او متجلی می‌شود.
این مقام جانشینی انسان از طرف خدا بر زمین، شامل کدام یک از صفات الهی می‌شود؟
در اومانیسم انسان پرستش می‌شود؛ اما در بحث خلیفة‌اللهی، خدادر حدیث قدسی آمده است:«عبدی اطعنی اجعلک مثلی تقول للشیء کن فیکون... »

همچنین در آیه‌های آخر سوره یاسین می‌خوانیم:
«انما امره اذا اراد شیئاً ان یقول له کن فیلکون ...» 

این مثال‌ها نشان می‌دهد که قدرت انسان برگرفته از قدرت خدا است. هیچ پیامبر و عبد صالحی خود را مستقل از خدا نمی‌داند. زمانی که همه وجود انسان برگرفته از خدا باشد، بحث جانشینی خدا بر زمین نیز با انسان‌محوری مطرح شده در غرب (اومانیسم) که در آن خداوند در نظر گرفته نمی‌شود، تفاوت بسیار پیدا خواهد کرد. در انسان‌محوری غربی به جای خدا و یا بت، انسان پرستش می‌شود؛ اما در بحث خلیفة‌اللهی، خدا پرستش می‌شود. انسان تجلی قدرت خدایی است. هر آنچه قدرت خدایی است، به شکل تکوینی و تشریعی به انسان عطا کرده است.
درباره تجلی قدرت خدا در انسان بیشتر توضیح بدهید
انسان برای اثبات خدا و قدرت او خلق شده است

درباره تجلی وجود خداوندی در وجود انسان که دارای صفاتی است، تفسیرها متعدد است. عده‌ای آدمی را موجودی ناشناخته، برخی موجودی منتخب و بعضی موجودی منطقی (حیوان ناطق) خواندند. هرکس این موجود را به نوعی تفسیر کرده است؛ اما کسانی که به حقیقت وجودی انسان پی برده باشند و در حقیقت مصداق آیه «من عرف نفسه فقد عرف ربه» شده باشند اندک‌اند. به عبارتی، آنهایی که خدای خودشان را شناخته‌اند، کم هستند. شناخت انسان نسبی است.
اندک‌اند آنهایی که حقیقت انسان را شناخته‌اند. در میان این تعداد اندک هم سلسه مراتبی وجود دارد؛ یعنی همگی به یک اندازه، از این شناخت بهره‌مند نیستند. چنان‌که انبیا هم سلسله مراتب دارند؛ شاید نادر است آن‌ پیامبری که تا نزدیک عرش رفته باشد (اینکه عرش چیست، چگونه است، حرکت عروجی چیست و... مباحثی است که عقل بشری - که ترکیبی از ماده است و افزون بر این ماده، غباری نیز آن را در بر گرفته و خلوص فکر مادی را هم از بین برده است - توانایی درک کامل آن را ندارد).

بنابراین در بحث مقام انسان در زمین و جانشینی خدا می‌توان به این سخن اشاره کرد که خداوند متعال می‌فرماید: برای اینکه قدرت خودم را به اثبات برسانم، انسان را آفریدم؛ چون در واقع تجلی قدرت خدایی در انسان است. زمانی که چنین هدفی برای خلقت انسان در نظر گرفته شده است، پس:ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری 

مقصد تکامل، خدایی شدن انسان است
یعنی تمام امکانات را خداوند متعال برای رشد و تکامل انسان فراهم کرده است. هیچ هدفی بالاتر از رشد و تکامل انسان وجود ندارد. تکامل انسانی، خود وسیله‌ای است برای رسیدن به هدف عبودیت خدا؛ یعنی خدایی شدن. انسانی که خدایی شود، دیگر هیچ مانع، حجاب و عامل جلوگیری‌کننده‌ای برای رسیدن به آن مطلق بر سر راهش وجود نخواهد داشت. اگر همه پیامبران و اولیا گرد هم آیند، هرگز اختلافی میانشان وجود نخواهد داشت؛ چون هدف یکی است. برای رسیدن به هدف واحد، یک پیام مطرح می‌شود. آنچه در این میان ممکن است تفاوت کند، نوع لحن بیان، زبان‌ و گویش‌ است؛ ولی هرگز این گونه نیست که منی در برابر او قرار بگیرد یا در راستای او.
بنابراین تکریم انسان به معنای بریده شدن از خداوند نیست. در واقع تفاوت اومانیسم با تکریم انسان در اسلام در همین موضوع است.
کسانی که بحث اومانیسم را همراه بحث خدایی شدن و خلیفة‌اللهی شدن تلقی می‌کنند، نه فهمی از خلیفة‌اللهی دارند و نه از اومانیسمکسانی که بحث اومانیسم را همراه بحث خدایی شدن و خلیفة‌اللهی شدن مطرح می‌کنند، نه فهمی از خلیفة‌اللهی دارند و نه از اومانیسم. زمانی که کلیسا در تبیین دین خدا عاجز شد، عده‌ای در برابرشان ایستادند؛ اما آنها نیز توانمندی تبیین دین را نداشتند. با این حال این عده دینی را که اصحاب کلیسا معرفی می‌کردند، نمی‌پذیرفتند. دینی که به انسان دستور می‌دهد تفکر، تعقل، آزادی، اختیار و منطق نداشته باشد، دین نازل شده از سوی خدا نیست.
در ذهن انسان، منطقه‌ای به نام منطقه لاشعور وجود دارد؛ یعنی منطقه‌ای که در آن، بحث حس و ادراک و این قبیل چیزها مطرح نیست؛ بلکه بالاتر از این حرف‌ها است. منطقه لاشعور یعنی انسان از راه حواس پنج‌گانه چیزی را درک نمی‌کند و حتی از راه شهود هم نیست. بلکه منطقه‌ای در کنه و عمق فطرت انسانی است؛ مثلاً انسان با کسی ملاقات می‌کند، احساس می‌کند دویست، سیصد سال است با این فرد آشنا است.

بعضی وقت‌ها هم انسان با کسی سی سال زندگی می‌کند، اما هنوز هم نمی‌تواند او را هضم کند. این منطقه جایی در وجود انسان است که به انسان می‌گوید، این مسئله پذیرفته نیست و آن پذیرفته است.
اومانیسم انسان را بریده از خدا و محور عالم معرفی کرد
بنابراین وقتی کلیسا دستوراتی صادر و فرامینی را به نام خدا جعل می‌کرد و تحویل مردم می‌داد، مخالفین نمی‌پذیرفتند؛ زیرا دریافته بودند که انسان موجودی است که قدرت تدبر دارد و تا اندازه‌ای بد و خوب را می‌شناسد. کور نیست، بلکه بینا است، ولی به چراغ‌هایی نیاز دارد.

برای روشن شدن موضوع دو مثال را بیان می‌کنم؛ گاه انسانی می‌خواهد در یک ورزشگاه بزرگ فوتبال بازی کند که به حدود 300- 200 پروژکتور نیاز دارد و زمانی دیگر در یک کوچه در حال حرکت است و با تعداد محدودی لامپ که در آنجا قرار داده‌اند، می‌تواند حرکت کند و مشکلی هم پیش نمی‌آید. این انسان‌ها به این درک رسیده بودند و می‌دیدند که این آقایان می‌خواهند مدام با چراغ خاموش حرکت کنند. از این‌رو، این روش را نمی‌پسندیدند.
بنابراین با توجه به آنچه بیان شد، مردم در برابر کلیسا و داده‌های کلیسا به شکل مستقیم ایستادگی و مقاومت کردند و گفتند تمام حرف‌های شما باطل است. هرچه ما تشخیص دهیم، همان درست است. حال ممکن است آنچه ما تشخیص می‌دهیم، ندای فطرت باشد و ممکن است ندای فطرت نباشد. لذا آمدند انسان را به عنوان ملاک و محور قرار دادند و او را بریده از خدا معرفی کردند.
تفکر امروز جامعه تا حدودی نسبت به انبیا و صلحا تغییر کرده، این امر از کجا نشأت می‌گیرد؟
موضوع انسان در دستور کار انبیاست
رهبری به این است که بتواند جامعه را رهبری کند و به پیش ببرد. هدف انبیا، انسان است؛ هدف ایشان، رساندن انسان نوعی به کمال است، نه انسان فردی. نوع انسان باید به کمال برسد. انسان هرچه فکر کند و بیندیشد و هرچه در ارتباط با او است، رو به رشد است؛ از این رو هرچه هست، مثبت می‌بیند. هدف انبیا این است که انسان را به مقصد برسانند. لذا ما می‌بینیم به طور طبیعی هر پیامبری هم که مبعوث می‌شود، از یک دایره بخصوصی یعنی از قوم خودش شروع به تبلیغ می‌کند و بعد به شهروندان ودیگران می‌رسد. طبیعت کار همین است.

اگر فرد ناشناخته ای بر قله بام تهران بایستد و فریاد بزند ای مردم تهران، شما من را می‌شناسید؛ من فرد صالحی هستم و برای هدایت شما آمدم؛ با این حال باید چندین نفر شهادت دهند؛ وگرنه این فرد را به جرم اینکه مجنون و دیوانه است، دستگیر کرده و به زندان می‌اندازند.

بنابراین پیامبران از جایی شروع می‌کنند که کسی منکر آنها نشود. لذا یک پیامبر برای نشر دین خود، از یک خانواده و از یک گروه شروع می کند؛ ولی آیا هدف،همین ها است و یا هدف، کل بشریت است.
اگر بخواهیم سلوک انبیاء را در همین نظام جمهوری اسلامی پیاده سازی بکنیم باید از کجا شروع بکنیم؟
پیامبر برنامه « مهر جهانی» داشت
در جمهوری اسلامی ایران شاهدیم که یک دیدگاه بسیار خوبی مطرح شده و فعالیت خود را آغاز کرده است و آن اینکه در ایران، تعداد زیادی پیرو اهل بیت هستند؛ باید کوشید کل محبان اهل بیت را تقویت و آنها را گرد یکدیگر جمع کرد؛ سپس در یک دایره گسترده‌تر و به منظور گفت‌و‌گوی مذاهب با یکدیگر، مذاهب گوناگون را سازمان داد؛ حال چه آنها که به طور رسمی پذیرفته شده‌اند، چه آنها که پذیرفته نشده و به خطا رفته و کتاب خاصی ندارند. 

باز در یک دایره گسترده‌تر، به سراغ ادیان ابراهیمی اعم از: یهود، مسیحیت، زردشتی و اسلام می‌رویم. فراتر از این، به سراغ ادیان غیر‌ابراهیمی مثل کنفوسیوس، بودا، هندو و... می‌رویم و در یک مساحت بسیار گسترده‌تر، کل بشریت را در نظر می‌گیریم؛ چنان­که در توصیف پیامبر می‌گویند که ایشان برای همه مردم مبعوث شده است. 

او «رحمةٌ للعالمین» است و یا به تعبیری بهتر و امروزی تر « مهر جهانی». برای رسیدن به چنین هدفی، باید از یک جا شروع کرد؛ برای مثال اگر می‌خواهم حرکت کنم، باید از یک آموزشگاه یا دفتر یا مؤسسه یا نهادی حرکت کنم تا بتوانم خواسته خودم را به دنیا عرضه کنم.
نباید مردم غیرمسلمان را کافر و مرتد حساب کرد/ بت پرستان هم خدا را می پرستیدند
بنده در یکی از کنفرانس‌ها حضور داشتم که با اعتراض یک نفر در آن کنفرانس روبه‌رو شدم. ایشان به من گفت اگر شما ادیان ابراهیمی و آسمانی را در نظر بگیرید، یک‌سوم بشریت را شامل می‌شود، دوسوم مرتد و بی‌دین را چگونه می‌خواهید هدایت کنید؟ در همان جلسه به آن فرد معترض گفتم که چرا آن دوسوم بقیه را مرتد و بی‌دین می‌دانید! آنها هم خداپرستند؛ اما آن خدایی که من قبول دارم و می‌پرستم، او نمی شناسد. 

سخن او این است که همان خدایی را که خودش پذیرفته است، قبول دارد. حال ممکن است از لفظ خدا استفاده نکند؛ ولی از آنچه قبول دارد، یک بت درست می‌کند و آن را می‌پرستد. از کسانی که در زمان پیامبر‌(ص) بت می‌پرستیدند، سؤال می‌کردند که چرا بت می‌پرستید و آنها در پاسخ می‌گفتند که آن را وسیله‌ای قرار داده‌ایم تا ما را به خدا نزدیک کند. در واقع آنها هم خدا را می‌پرستند، اما به بیراهه رفته بودند.
شعار سلفی­ها در دعوت به اسلام چیست؟

در واقع اسلام­گرایی امروز به معنای بنیادگرایی است که با قتل و خشونت و ترور مترادف شده است. یک لفظ سیاسی است که این گونه شناخته می‌شود. اسلام‌گرایی امروز به معنای گسترش دین اسلام نیست. گسترش اسلام به روش زور و خشونت، در رسانه‌های غربی به معنای اسلام­گرایی ترویج شده است. به نظر شما، اسلام­گرایی سلفی که با این عناوین می­کوشند اسلام را گسترش ‌دهند، می­تواند ادیان و مذاهب را به همگرایی دعوت کند؟
کسی که در برابر ما قرار گرفته، می‌داند ما چه می‌خواهیم؛‌ یعنی می‌داند که اسلام، واقعاً برای نجات بشریت آمده است.

منظورتان نظام سلطه است؟ 

بله، چون این درگیری‌ها اصلاً مذهبی و دینی نیست؛ بلکه سیاسی است. اگر کسی غیر ازاین را ادعا کرد باور نکنید؛ چون طبیعت بشر، تنوع و اختلاف را می‌پذیرد. اگر تنوع و اختلاف را نمی‌پذیرفت، زن با شوهرش در یک خانه با هم زندگی نمی‌کردند و فرزند در کنار پدر و مادرش نمی‌ماند. تنوع و رنگارنگی، زیبایی خاصی به جامعه می­دهد و می­توان دامنه آن را در ابعاد متفاوت زندگی جمعی انسان مشاهده کرد؛ تنوع افکار، ادیان، مذاهب، اندیشه‌ها، اشکال و قومیت‌ها، نشانی از این حضور گسترده است. خداوند در قرآن خدا فرموده است:
«یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ...»
ما شما را گوناگون آفریدیم. این گوناگونی در قبایل، ظرفیت‌ها، اندیشه‌ها، برداشت‌ها، استنباط‌ها، نبوغ‌، استعدادها و ... مشاهده می­شود. یک فرد آکروبات‌باز، حواس بسیاری را متوجه خودش می‌کند؛ اما خود او مبهوت علم دانشمند فیزیک می‌شود و این دو از تماشای بازی فوتبالیست حرفه‌ای لذت می‌برند. همین مثال نشان می­دهد که هیچ فردی نمی­تواند در همه علوم و فنون سررشته داشته باشد. تنوع در میان بشر مانند دسته گلی از گل‌های گوناگون مثل رز، مریم، محمدی و ... است. در اصل خداوند انسان را برای اختلاف و تنوع آفریده است. اسلامی که ما به دنبالش هستیم، نجات بشریت را مقصود و هدف خود می‌داند.
از سوی دیگر، گروه‌هایی وجود دارند که اسلامی را در نقطه مقابل این اسلام عرضه می‌کنند. شاخصه‌های اسلام: فرهنگ، تمدن، انسان، محبت، رشد، پیشرفت در زمینه‌های گوناگون، ارتباط و ایجاد منظومه‌های منسجم اقتصادی، سیاسی، امنیتی و اجتماعی است. اسلامی که در آیه «ربِّ اشرَح لی صدری و یَسِّرلی امری ...» معرفی شده است، اسلامی است که می‌خواهد همه انسان‌ها را دربر بگیرد؛ چه مسلمان و چه غیر‌مسلمان.
نظام سلطه ، ‌از اسلام چهره‌ای خشن ارائه می‌دهند و آن را اسلام حقیقی معرفی می‌کنند
در کشورهای اسلامی، کلیساهای هزار ساله و حتی 1500 ساله همچنان پابرجاست؛ ولی در کشورهای اروپایی، مسجدی صد ساله پیدا نمی‌شود؛ چون همه را خراب کرده‌اند. همین موضوع، بی‌ظرفیتی جوامع مدعی تمدن و مدعی پیروی از ادیان را نشان می‌دهد. آنها به دلیل همین بی‌ظرفیتی، ‌از اسلام چهره‌ای خشن ارائه می‌دهند و آن را اسلام حقیقی معرفی می‌کنند؛ برای نمونه افراد تندرویی را نشان می‌دهند که سخنگوی شیعیان یا اهل سنت هستند و در مقابل، صاحبان اندیشه‌های معتدل و متوازن را در پس پرده قرار می‌دهند و اگر هم از این افراد سخنی بر زبان آورند، کلامشان به متهم کردن آنها خلاصه می‌شود؛ درواقع به آنها تهمت ضد اسلام، ضد تشیع و ضد تسنن می‌زنند.

کار آنها مصداق فرمایش امام علی‌(ع) است که «لبس الاسلام کلبس الفرومقلوبا». جلیقه‌ای که از پوست درست می‌شود، ظاهر و نقش و نگارهای بسیار زیبایی دارد؛ به گونه‌ای که آدمی با دیدن آن جذبش می‌شود. در کنار این زیبایی و جذابیت، انسان با پوشیدن آن گرم می‌شود؛ یعنی هم ظاهرش زیباست و هم باطنش مفیدوگرما بخش است. اما اگر آن را برعکس به تن کنیم،‌ نه تنها زیبایی‌اش‌ را از دست می‌دهد و حالت زشتی پیدا می‌کند، بلکه اثر خودرا ازدست خواهد داد.
غرب اسلام انسانی را هدف قرار گرفته است
امیر مؤمنان علی‌(ع) می‌فرماید که عده‌ای اسلام را برعکس پوشیده و آن جنبه‌هایی را نشان داده‌اند که تداعی خشونت می‌کند. مثلا قرآن درباره قصاص می‌فرماید: «و لکم فی‌القصاص حیوةٌ یا اولی الالباب». این موارد برای زمان‌هایی مطرح شده که مسئله نجات در میان است و به ندرت نیز اتفاق افتاده است. این‌ درحالی است که امروز در جهان غرب، صدها برابر آنچه در اینجا اتفاق می‌افتد، در حال اتفاق است. ترورها، گروه‌های تروریستی، باندهای قاچاق و مافیای مختلفی که در دنیا وجود دارد، کشتار و... در بین غربی‌ها به راحتی شکل می‌گیرد. به عبارتی همه اینها در قالب تمدن غرب جای گرفته است. 

اما آنها می‌کوشند همه آنچه را خود دارند، در قالب اسلام به دنیا معرفی کنند و چهره زشت و خشنی از اسلام نشان دهند. هدف آنها از این کار، ضربه زدن به آن اسلام خودساخته نیست؛ بلکه آنها اسلامی را هدف گرفته­اند که انسانی است؛ اسلامی که تمدنی است و می­خواهد بشریت را هدایت کند. آنها به دنبال ضربه زدن به این اسلام هستند، ولی از راه آن چهره­ای که خود از اسلام ارائه می­کنند. کار آنها مانند استعمار است.
مانند واژه استعمار. «استعمار» واژه­ای است با معنای بسیار زیبای آبادسازی؛ اما استعمارگران در زیر پوشش آبادسازی، ثروت­های طبیعی، فکری، تمدنی و میراثی جوامع را به غارت برده و از آن خود کرده‌اند؛ از این رو «استعمار» در اصطلاح، چپاول کردن ثروت جوامع در پوشش آبادسازی است. اکنون سلفیت و اسلامی که آنها نشان می­دهند، با هدف ضربه زدن به آن اسلامی است در حال تسخیر که دل­ها است.
این موج بسیار نیرومند پس از پیروزی انقلاب اسلامی، حرکت خود را آغاز کرد و کل جهان اسلام را فراگرفت. حرکت‌هایی که اکنون در جهان اسلام دیده می­شود، نتیجه آن است که البته باید حدود بیست، سی سال گذشته رخ می­داد. اما قدرت استکبار آن را به تأخیر انداخت. استکبار با استفاده از توانمندی‌های اقتصادی، تبلیغاتی و فرهنگی نیرومند خود و حاکمیت‌های مزدوری که به فرمان آن بودند، توانست این تحولات را به تأخیر اندازد. اکنون نیز این قدرت از تلاش خود دست برنداشته است و به روش دیگری عمل می‌کند تا تحولات پدید آمده در جهان اسلام را به انحراف بکشاند. نمود این تلاش را در اقدامات « اخوان‌المسلمین » می­توان دید. 

این گروه هفتاد سال به دنبال این بودند که قدرت و حکومتی را به جهان بشریت معرفی کنند؛ اما پس از اینکه به قدرت رسیدند، بر اثر فشارها و روش‌هایی که استکبار در برابر آنها در پیش گرفت، به بیراهه ‌کشانده شدند؛ به گونه­ای که به جای امیدواری به نتایج مفید اتحاد با نظام جمهوری اسلامی ایران و سایر دولت‌های اسلامی، نه تنها از جمهوری اسلامی دور شوند، بلکه نسبت به این ارتباط و اتحاد، کراهت داشته باشند؛ برای مثال اگر در گذشته، نظام حاکم بر مصر با جمهوری اسلامی مشکل داشت، اکنون تلاش می­شود از راه اختلافات مذهبی، این مشکلات را به شکاف میان دو نظام مبدل کنند و با رواج این شایعه که ایران قصد دارد مصر سنی را شیعه کند، علما را به میدان اختلافات مذهبی بکشانند.

آنها چنین ترویج می­کنند که هدف ایران، ورود به مصر است و برای این کار می­خواهند قانون ویزا میان دو کشور برداشته شود و روابط اقتصادی و فرهنگی گسترش یابد.
هدف نظام جمهوری اسلامی ایران، اسلام است؛ آن هم اسلام انسانی 
در این شایعه، هدف نهایی ایران از این تلاش­ها، توسعه امپراتوری فارسی در جهان معرفی و اسلام و گسترش آن فقط شعار این کشور شمرده می­شود و این در حالی است که قضیه برعکس است؛ زیرا هدف نظام جمهوری اسلامی ایران، اسلام است؛ آن هم اسلام انسانی. نظام سلطه این موضوع را می‌داند؛ اما به مردم مصر چنین القا می­کند که هدف ایران «نژادپرستی»، «پان‌ایرانیسم» و گسترش امپراتوری فارسی در جهان است. استکبار با این کار برای مصر یک دشمن فرضی می­سازد تا دشمن واقعی را که صهیونیسم است، به فراموشی بسپارند.
آیا شما قبول دارید که عبارت «اسلام‌گرایی» در زمان کنونی ابداع شده است؟
«اسلامیزه کردن» و «اسلام‌گرایی» دو معنا دارد. گاه منظور از اسلامیزه کردن جهان و اسلام‌گرایی، گسترش اسلام، یعنی همان دینی است که برای همه بشریت است و گاهی به معنای استفاده از زور و خشونت برای قبولاندن دین اسلام.
ما از این عبارت، معنای حقیقی اسلام را مستفاد می‌کنیم؛ ولی نظام سلطه و رسانه‌های خبری دنیا در جهان غرب، برای مرعوب کردن دولت‌ها و ملت‌ها، از همین عبارت استفاده می­کنند.
شرق­شناس­های غربی در کتاب‌هایشان می­نوشتند که اسلام به زور شمشیر بر بشریت حاکم شد
بله، آنها می‌کوشند ما را که داعیه اسلام‌گرایی داریم، به دنبال القای اجباری کردن دین اسلام به تمام بشریت نشان دهند تا بگویند ما می­کوشیم بشریت را به زور تحت یک آیین درآوریم. ما تا مدت­ها حتی در زمینه تبلیغ اسلامی هم مشکل داشتیم. شرق­شناس­های غربی سال­ها در کتاب‌هایشان چنین می­نوشتند که اسلام به زور شمشیر بر بشریت حاکم شد و اگر غزوه‌های متعدد نبود، هرگز اسلام نه به اروپا می‌رسید و نه به چین می‌رفت.
در تاریخ واقعیت‌هایی ثبت می‌شود؛ ولی در بسیاری از منابع تاریخی هم واقعیت تحریف شده و به گونه­ای دیگر بیان شده است؛ چون تاریخ را معمولاً نویسندگان سلاطین و به تناسب ذوق و میل آنها نوشته­­اند. گاه نیز بعضی نویسندگان مطالبی می‌نویسند که به خیال خود به اسلام خدمت می­کنند؛ درحالی­که در حقیقت به اسلام خیانت می‌کنند
مخالفان دولت رئیس جمهور و بطور خاص مهندس مشایی را به دلیل تاکید بر مفاهیم و گزاره های فطری برای انتقال مفاهیم متعالی اسلام به انحراف از صراط حق و اسلام ناب متهم می کنند. آیا شیوه ای که اکنون دولت برای انتقال آموزه های اسلام و انقلاب برای جهان بشریت در پیش گرفته است تباینی با اسلام ناب دارد؟ آیا انحرافی در مبانی اعتقادی رخ داده است؟
برای تشخیص انحراف اول باید صراط را بفهمیم
در بحث انحراف پیدا کردن یا نکردن باید دید که صراط و انحراف چیست. پس از اینکه صراط مشخص شد، می‌توان بررسی کرد که آیا این گفته‌ها و این نوع روش و تعامل به صراط نزدیک است یاخیر؟ صراطی که مشخص شده، همان راه پیامبران است. برای این کار باید ببینیم که پیامبر اکرم (ص) چگونه عمل می‌کردند و برای نمونه ایشان با کفار و اهل کتاب چگونه سخن می‌گفتند و تعامل برقرار می‌کردند. برای این منظور می‌توان به عهدنامه مدینه اشاره کرد که در آن، حضرت رسول (ص) همان حقوقی را برای آنها در نظر گرفت که شهروندان مسلمان از آن بهره‌مند بودند و حتی ممنوعیت‌هایی برای مسلمانان نسبت به تعرض به آنها قرار داده شد.
نکته جالب آن است که ایشان به عهدنامه‌های آنها با دیگران نیز پایبند بودند؟

 پیامبر اهل کتاب را به اشتراکات دعوت کرد نه اینکه به اسلام فرمان دهد
بله، به هر عهدنامه‌ای؛ حتی به صلح حدیبیه و عهدنامه‌هایی که مشرکان در گذشته داشتند، احترام می‌گزارد. در قرآن آمده است: «قل یا اهل الکتاب تعالوا ...»؛ پیامبر به اهل کتاب فرمان نداد که مسلمان شوند؛ بلکه فرمود: بیایید ما مشترکاتمان را در نظر بگیریم. وقتی که مشترکات در نظر گرفته شود، می‌بینیم چقدر با هم مشترک هستیم و چقدر با هم اختلاف داریم. در آنجایی که با هم مشترک هستیم، به همکاری با هم رو می‌آوریم و موارد اختلافمان را در عرصه های آکادمیک بررسی می‌کنیم یا همدیگر را قانع می‌کنیم یا همدیگر را می‌بخشیم یا عذر همدیگر را نسبت به این قضایا می‌پذیریم یا برای نظر دیگری احترام قائل می‌شویم.
مانند همان شیوه‌ای که در نظام اسلامی وجود دارد؟ 

نه فقط عذر را بپذیریم بلکه باید احترام نیز بگذاریم
رشیدرضا می‌گوید: «بیایید درباره متفقات با هم همکاری کنیم و در مورد اختلافات، «ان یَعذُرُ یَعضنُا الاخر» باشیم. ولی ما می‌گوییم نه فقط «یعذر بعضنا الاخر» بلکه «یحترم بعضنا الاخر» هم باشیم؛ یعنی نه تنها عذر او را بپذیریم، بلکه برای گفته او احترام قائل شویم؛ چون تلاش کرده است. یک مجتهد دو گونه اجر دارد: مجتهدی که مصیب است ـ یعنی نظرش صواب و درست است- دو اجر دارد؛ یکی به خاطر اجتهادش و دیگری به دلیل به حقیقت رسیدنش. اما مجتهدی که به حقیقت نرسد، یک ثواب می‌برد؛ آن هم به خاطر اجتهادش. گرچه وی به حقیقت نرسیده، ولی تلاش خود را کرده است و از این ثواب بهره‌مند می‌شود و این با وضع فرد معاند تفاوت دارد.
کافری را که برای نبود خدا استدلال دارد، نباید جهنمی خواند
ممکن است فردی بگوید: من نه نماز را قبول دارم و نه قبول دارم که خدا ما را به ادای آن مکلف کرده، نه اینکه در قرآن آمده و نه پیامبر اسلام آن را آورده و نه امامان و اصحاب به آن عمل کرده‌اند. از او می‌پرسیم برای این ادعای خود دلیل بیاور، او می‌گوید: دلیل نمی‌خواهد؛ من خودم به این نتیجه رسیدم، این فرد لجباز است. اما اگر او بتواند برای این گفته‌اش دلیل بیاورد، باید به نظر او احترام گذاشت. به همین دلیل بعضی از علما معقتدند کافری که برای نبود خدا استدلال دارد و کسی نتوانسته است او را قانع کند و به استدلال‌هایش ایراد بگیرد، نباید جهنمی خواند.
شیوه بحث پیامبر(ص) با مشرکان
پیامبر اسلام (ص) با مشرکان هم منطقی و زیبا بحث می‌کرد و می‌فرمود: «لا تسئلون عمّا اَجرَمنا و لا نُسئَلُ عما تعملون». حضرت به زیبایی فرمودند: از شما نمی‌پرسند که ما چه جرمی را مرتکب شدیم، از ما هم نمی‌پرسند که شما چه کردید؛ درحالی‌که قائده برعکس است و باید بگوید: از ما نمی‌پرسند که شما چه جنایتی کردید، از شما هم نمی‌پرسند که ما چه کار کردیم؛ درواقع پیامبر (ص) با این شیوه کلام می‌خواهد این گروه را جذب کند؛ از این رو در بخش اول کلام، خودش را متهم به جرم می‌کند و کار آنها را بری از هرگونه خطا می‌داند تا در بحث کم‌کم به آنجا برسد که به این گروه بفهماند که شما جرم کردید و من کارم طبیعی بوده است.

 در تبیین حق باید مثل حضرت ابراهیم(ع) مماشات به خرج دهیم
در تعامل با پیروان مذاهب گوناگون نباید با روشهای لعن، سب، تهمت انحراف، از خدا دور شدن، اومانیسم، بی‌دینی، شرک، جهل، جن‌گری، خرافات و سحرو... رفتار کرد. اگر به تاریخ بنگرید، متوجه می‌شوید انسان‌هایی که منطق ضعیفی دارند، به دیگران تهمت زده‌اند و آنها جن‌زده، ساحر یا شیطان دانسته اند. اینها نشان‌دهنده منطق ضعیف است. فردی که منطق داشته باشد، از سند مدعای فرد مقابلش می‌پرسد و به اعتبار سندش دقت می‌کند. سند یا معتبر است یا نیست. ممکن است این سند نزد شما معتبر نباشد، اما نزد من معتبر است. در این حالت شما باید من را ببخشید، مگر اینکه بیایید اثبات کنید که این سند نامعتبر است و یا برداشت مطلب نادرست بوده است.

اگر من نپذیرفتم، باز باید من را ببخشید. راه ما، راه پیامبران است. پیامبران اینگونه با مشرکان، کافران، اهل کتاب، بت‌پرستان و انسان‌های بی‌دین رفتار می‌کردند. رفتار و گفتار حضرت ابراهیم (ع) در بحث ستار‌گان و خورشید به معنای آن نیست که ایشان آن ادعاها را پذیرفته بود؛ بلکه نشان می‌دهد که قدرت مماشات در تبیین حق را داشت.
اگر اندیشه ای را نمی‌پذیریم، باید به صاحب اندیشه احترام گذاشت نه اینکه تهمت انحراف و سحر زد
در فلسفه، نخست بحث انکار خدا با آن همه عظمت مطرح می‌شود. بحث وجود و عدم وجود و ماهیت مطرح می‌شود؛ چه رسد به انسانی که من نظر، استنباط و اندیشه‌اش را نمی‌پذیرم. اگر من اندیشه شما را نمی‌پذیرم، لااقل احترام بگذارم. اما عده‌ای به جای احترام، شروع می‌کنند به تهمت‌ ، انحراف، سحر، جادو، خرافات و ... البته عده‌ای هم رأی و نظری ندارند؛ یک روز با آن دولت بودند؛ اما بعد شروع کردند به انتقاد از آن و دولت بعدی را تأیید کردند. در واقع این افراد صاحب نظر نیستند و استقلال فکری ندارند.
مذهب ما که داعیه جهانی شدن را دارد با چه مکانیسمی می تواند به سرعت در دنیا برای خود جا باز کند؟ روش جهانی شدن اندیشه ناب اسلامی چیست؟
برای جذب قلوب باید بر مشترکات تکیه کرد
امروز بحث اندیشه انسانی، یک اندیشه جهانی است. مسلمانان در مقایسه با انسان‌های روی زمین در اقلیت هستند و شیعیان در مقایسه با مسلمانان در اقلیت هستند؛ اما داعیه رهبری جهان را دارند. اما پرسش این است که با چه منطقی می‌خواهند بر مردم جهان ولایت کنند؟ با منطق زور و فحش و تهمت نمی‌توان دل‌های مردم را جذب کرد. برای جذب مسلمانان باید منطقی را در پیش گرفت که مشترکات مسلمان‌ها را به آنها نشان داد. در این صورت است که می‌توانیم روی مشترکات کار کنیم و اختلافات را به بحث بگذاریم. بسیاری از منابع تاریخی ما آلوده است و بسیاری از آنها به میل سلاطین و به قلم میرزانویس‌های سلطان‌ها نوشته‌ شده‌ است و نمی‌شود آنها را مسلماتی همانند اصول دین در نظر گرفت.
شما نمی‌توانید هم اقلیت باشید و هم خواهان حاکمیت بر اکثریت بشر، آن هم به سلیقه خودتان
یک گروه اقلیت زمانی می‌تواند بر اکثریت، حاکمیت پیدا کند که ایده روشن، خوب، شفاف و انسانی داشته باشد. به یاد می‌آورم که روزی با یکی از تلویزیون‌های ال.بی.سی (LBC ) مصاحبه کرده بودم. یکی از بحث‌های این مصاحبه درباره ولایت فقیه بود. سؤال شد که نظام ولایت فقیه در ایران به فرض بر همه مسلمانان ولایت پیدا کند؛ آیا این نظام به کار مسیحیت هم می‌آید؟ من در پاسخ گفتم: بله، ولایت فقیه برای دنیای مسیحیت هم مفید است. زیرا که ما می گوییم ولی فقیه باید مدیر، مدبر، حکیم، آشنا به زمانه، شجاع، اهل مدارا و گفت‌وگو، عالم به ادیان و ... باشد. اینها شرایط ولی فقیه و ویژگی‌های اوست. اگر ولی یکی از این ویژگی‌ها را نداشته باشد، از ولایت ساقط می‌شود. 

آیا در جامعه مسیحیت مردم یک ولی فقیه مسلمان آشنا به دین مسیحیت آن هم با همه صفات شجاعت، سیادت و ... را که خواهان استقلال جامعه باشد نمی‌پذیرند؟ در پاسخ گفتند: اگر این گونه باشد که شما می‌گویید، ما خواهان ولایت فقیه هستیم. هنوز این گفت‌وگو در امریکا و کانادا شنونده دارد. ما اگر بتوانیم طرح خوبی ارائه دهیم، می‌توانیم به آرمان‌هایمان برسیم. شما نمی‌توانید هم اقلیت باشید و هم خواهان حاکمیت بر اکثریت بشر، آن هم به سلیقه خودتان. محال است که ما این کره زمین را داخل تخم‌مرغ کنیم؛ چون نه می‌توانیم تخم‌مرغ را بزرگ کنیم و نه کره زمین را کوچک. این کار محال عقلی است.
جهان اسلام تجربه ای عظیمی به نام مکتب امام صادق(ع) را پشت سر گذاشته است، رفتار و منش رئیس این مکتب با مذاهب و مکاتب گوناگون چکونه بوده است و برخورد حضرت با عقاید و اندیشه های مخالف به چه شیوه ای بوده است؟
ما باید سعه صدر داشته باشیم؛ «رب اشرح لی صدری؛ خدایا سینه‌ای گشاده به من عطا کن». در این صورت است که می‌توانیم همه را بگنجانیم. بعضی از اصحاب امام صادق (ع) گاه در مباحثه‌هایشان عصبانی می‌شدند. در این هنگام از آنها می‌پرسیدند که شاگرد چه کسی هستند. زمانی که آنها خود را شاگرد و پیرو مکتب امام صادق (ع) معرفی می‌کردند، افراد مقابل تعجب می‌کردند ] و می‌گفتند شما از شاگردان محض و راستین ایشان نیستید [ زیرا در پای منبر ایشان، پیروان مذاهب و ادیان دیگر و ملحدان نیز حضور داشتند و ایشان حتی از توهین‌های این عده رنجیده خاطر نمی‌شدند و با منطق پاسخ آنها را می‌دادند، اما شما با شنیدن دو کلمه به سرعت خشمگین می‌شوید. هنر امام جعفر صادق (ع) این بود که ضمن دفاع از هویت عالم تشیع، به زبان همه مذاهب سخن می‌گفت؛ یعنی پیروان همه مذاهب پای منبر ایشان می‌نشستند.

تهمت سحر و جادو سخن غیرمعقولی است، دنیا به این شیوه انتقاد می خندد
این شیوه سخن گفتن، با منطق لعن، تحقیر، استخفاف، استهزاء و تهمت زدن‌های بی‌دلیل تفاوت دارد؛ تهمت اینکه فلانی بی‌سواد و جن‌زده است و دکمه کنترلش در دست دیگری است. اگر سخن غیرمعقول ما را کسی باور کند، بدانید که او عاقل نیست.
زمانی که فردی با برنامه و گروه مشخص، ریاست‌جمهوری ملت را بر عهده می‌گیرد و سپس عده‌ای می‌گویند که فلانی او را تحریک می‌کند؛ فلانی است که به او می‌گوید این فرد را از مقامش عزل و دیگری را به جای او بگذار، این سخنان خنده‌دار است و در دنیا، همه به اینگونه انتقاد کردن می‌خندند. انتقاد باید اصولی باشد؛ برای مثال می‌شود گفت که ما به برنامه اقتصادی نقدهای زیادی داریم؛ اما اگر بگویید که تمامش را قبول نداریم، سنگ روی سنگ بند نخواهد شد.

عده‌ای به دولت خرده می‌گیرند و می‌گویند در این هشت سال، به جای اینکه فلان بودجه را صرف طرح‌های عمرانی یا هسته‌ای کند، در بخش دیگری هزینه کرد. باید از آنها پرسید که اگر همه این کارها نادرست بود، پس چگونه پیش رفت. اینهمه فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌ها و حوزه‌‌ها فرزندان همین سرزمین‌ هستند و آنها با انتقاد خود، درواقع به ملت ایران توهین می‌کنند و می‌گویند همه مردم ایران درک ندارند و نمی‌فهمند که چنین رئیس‌جمهوری بدون منطقی بر سر کار آمده آورده اند.
انتقاد غیرعاقلانه است و درواقع این منتقدان مبالغه می‌کنند. همان گونه که بسیاری از ما زمانی که از فردی خوشمان می‌آید، او را تا عرش خدا می‌بریم و قدیس تلقی می‌کنیم. در این زمینه هم بعضی از منتقدان زیاده‌روی کرده‌ و از آن سوی بوم افتاده‌اند. براساس احکام شرع، فرد خطاکار را باید به میزان خطایش، مجازات کرد؛ برای مثال حکم کسی که مرتکب قتلی شده قصاص است و نباید به او ناسزا گفت. به فرض اگر من خلافی کرده‌ام که جریمه‌اش صدهزار تومان است، باید همان مبلغ را بپردازم و نباید مرا مادام‌العمر محروم کنند.
ریشه این مبالغات در انتقادات و مخالفت ها در چیست؟
برخی برای اثبات حرفشان دنبال آیه و حدیث می گردند
این رفتارها از آن رواست که ما به اسلام به شکل کامل و جامع نمی‌نگریم. گاه ما به ابعادی از اسلام نگاه می‌کنیم که به نفعمان است؛ برای مثال بعضی‌ وقت‌ها ما برای تقویت اندیشه‌ای که در ذهنمان است، حدیث و آیه‌ای را نقل می‌کنیم و گاه نیز با این هدف از احادیث، آیات و اقوال علما و صالحان استفاده می‌کنیم تا به نتیجه‌ای خاص برسیم. زمانی که شما اندیشه‌ای در ذهن دارید و به دنبال موید هستید، «حب الشیء یعمی و یصم» است.

چون شما این اندیشه را دوست دارید. آیات، اخبار و احادیث را گزینش می‌کنید و با این کار می‌خواهید بگویید که آنها از من تبعیت می‌کنند، نه اینکه من از قرآن تبعیت می‌کنم. اینها کسانی هستند که آیات الهی را ارزان می‌فروشند. در این حالت من اندیشه‌ای دارم که خودم هم می‌دانم مشکل دارد یا در این باره شک دارم؛ اما در هر حال می‌دانم که اندیشه‌ام، ساخته و پرداخته خیال خودم است؛ بنابراین به دنبال اثبات کردن آن برمی‌آیم. 

این تهمت ها گناه اجتماعی است و به راحتی بخشوده نمی شود
باور کنید در چالش‌های سیاسی موجود، بسیاری از افراد از روی علم صحبت نمی‌کنند. آیا می دانید چرا قرآن می‌گوید «ان بعض الظن اثم .... و اجتنبوا کثیراً من الظن». چون می‌داند که این گمان‌ها، خانه‌خراب‌کن است. تهمت‌هایی می‌زنند، اما بعد از هشت یا ده سال حلالیت می‌طلبند. ممکن است آن فرد تهمت‌ زنندگان را حلال کند؛ اما بسیاری از این تهمت‌ها بر زندگی او، فرزندان و خاندانش و حتی مملکت، آثار وضعی دارد. گناه اجتماعی هزار برابر از گناه فردی بدتر است. 

البته این سخن، ثواب اجتماعی را هم در برمی‌گیرد؛ یعنی ثواب اجتماعی نیز از ثواب فردی، هزار بار برتر است. این ماجراها را من به چشم خود دیده‌ام. در مراسم معارفه، تودیع یا جلسه‌ای خاص فردی می‌آید و عذرخواهی می‌کند؛ حال آنکه او با تهمت‌هایش یا کارهایی که انجام داده، چندین نفر را بدبخت و بیچاره کرده و آبرویشان را برده است. این رفتارهای اشتباه با ببخشید حل نمی‌شود و خدا را نمی‌شود با این کارها فریب داد. اکنون عده‌ای به تهمت‌های انحراف و بی‌دینی دست برده‌اند.
بسیاری از دینداران و مومنان جامعه با استناد به بعضی از صحبت‌های افرادی که در جامعه مرجع فکری هستند، بعضی افراد را تخریب می‌کنند. وقتی از آنها علت را جویا می شویم می‌‌گویند: مگر فلان آیت‌الله دروغ می‌گوید؛ یعنی استنادشان به صحبت فلان آقاست و عقل خودشان را تعطیل کرده‌اند؟
از همین رو است که می‌گویند: وقتی انسان به کلام گوینده‌ای گوش می‌کند، او را پرستش می‌کند. منظور این نیست که آن فرد را خدای خودش قرار می‌دهد؛ بلکه کلام او را ملاک قرار می‌دهد و براساس آن رفتار می‌کند. اندک هستند کسانی که مجتهد بودن، مرجعیت و متفکر بودن فردی را به معنای درست بودن همه سخنانش ندانند. آدمی ملاک دارد؛ برای مثال ملاک من، رهبری ، قرآن و سنت و عقل خودم است.
برخی نمی توانند درک کنند که ممکن است یک مجتهد اجتهادش صحیح نباشد
متأسفانه گاهی در جامعه ما، عامه مردم نمی‌توانند درک کنند که مثلا این آقای مجتهد، اجتهاد کرده و ممکن است اجتهادش صحیح نباشد. اکنون اگر مجتهدین در برابر یکدیگر قرار گیرند، چه می‌کنید؟ کدام را ترجیح می دهید؟ باید یک ملاک باشد، به نظر من ملاک ما رهبری است. با کمال تأسف در جهان اسلام چنین مسئله‌ای مشاهده می‌شود؛ برای نمونه قرضاوی از علمای بزرگ اهل سنت حکم به قتل بوطی یکی دیگر از علمای اهل سنت می دهد؛ درحالی‌که او فقیهی با نود سال سن است و پیشینه بسیار خوبی در جهان اهل سنت دارد. او که از نظر اهل سنت، شخصیتی است عریق، خونش حلال اعلام می‌شود.
امیرالمومنین(ع) در دوره خانه‌نشینی‌شان با وجود حوادثی که روی داد، پیشنهاد بعضی از شخصیت‌ها را که شمشیرشان را در اختیار حضرت (ع) قرار دادند، نپذیرفتند و با اینکه خلافت مسئله‌ای مهم بود، اسلام را بالاتر از این حرف‌ها دانستند و آن را فدای خلافت، که منصبی حاکمیتی هرچند از سوی خدا است، نکردند.
س: سلوک مقام معظم رهبری با متفکران، روحانیان و عالمان مذاهب اسلامی و ادیان دیگر مذاهب به همان شکلی است که ما در تلویزیون مشاهده می‌کنیم. براساس آنچه ما دیده‌ایم، حضرت آقا با روی باز و گشاده و سعه صدر به حرف‌های آنها گوش می‌دهد و اعتقاد دارد که باید سخنان آنها و نظرهای اختلافی‌شان را شنید؛ اما بعضی از آقایان می‌گویند ما حق هستیم و دیگران باطل؛ یعنی به هیچ روی قصد ندارند با کسانی که با ما اختلاف فکری دارند، تعامل برقرار کنند.

امام صادق (ع) می‌فرماید: اگر مردم سخنان خوب ما را بشنوند، پیرو ما خواهند شد
به باور ما برای تحقق رهبریت جهان اسلام باید همان روش ائمه اطهار علیهم‌السلام و امام صادق (ع) را که پیش از این بیان کردیم، در پیش گرفته شود. امام صادق (ع) می‌فرماید: اگر مردم سخنان خوب ما را بشنوند، پیرو ما خواهند شد و دیگر دلیلی ندارد که با او بدرفتاری کنید.

شک ندارم که مقام معظم رهبری برای همه مراجع احترام قائل‌اند. ایشان بسیار بزرگوارند و به موقعیت‌های مختلف در صحنه این چنین رفتار می‌کنند. معظم‌له دنیا را از نزدیک می‌بینید و به حوادث آن اشراف دارد و می‌داند که طرح‌های کلان، طرح اختلاف مذهبی و دینی نیست. ایشان هیچ گاه نگفته است که از ائمه و اهل بیت (ع) پیروی نمی‌کند. امام خمینی (ره) نیز می‌فرمود: افتخار من این است که پیرو این امامان هستم، با این حال همیشه مردم را به وحدت و عزت اسلام دعوت می‌کرد.

پرهیز از ناسزاگویی به ادیان و مذاهب دیگر تاکتیک نیست بلکه از تشریعات است
در آیین و روشی که حضرت امیر (ع) برای آن به خون بغلطد و شخصیتی مثل امام حسین فدای آن شود، فرد معنا پیدا نمی‌کند؛ از این رو تأکید بر بدرفتاری نکردن با پیروان ادیان و مذاهب دیگر و پرهیز کردن از ناسزاگویی به آنها تاکتیک نیست؛ بلکه به دلیل آثار تخریبی بدرفتاری و ناسزاگویی، این رفتار در شرع و نزد ائمه اطهار (ع) رد شده است.


:: موضوعات مرتبط: جامعه , احمدی دلاور , ,
:: برچسب‌ها: مهندس مشایی , احمدی نژاد , عناد , دشمنی , خصم , کینه , محور عدالت , گفتمان عدالت ,



بازدید : 316
نویسنده : حسین

تلاش ملت ایران تا یأس کامل و شکست دشمنان ادامه خواهد داشت/دولت بدنبال انتخاباتی پرشور و شکوه و حداکثری با نهایت سلامت است
رییس جمهور در پیام نوروزی به مناسبت حلول سال 1392 با تبریک فرا رسیدن بهار و سال جدید به ملت سرافراز ایران و مقام معظم رهبری با بیان اینکه سال 92 سالی سرشار از عزت و برکت خواهد بود و روند سازندگی و پیشرفت همه جانبه کشور با سرعت بیشتری ادامه خواهد یافت اظهار داشت: تلاش ملت ایران تا یأس کامل و شکست دشمنان و رسیدن به قله¬های آرمانی و تحقق عدالت جهانی ادامه خواهد داشت و این ملت با پرکردن نقاط ضعف خود و با درایت ، تلاش و همبستگی، مسیر رو به کمال را در همه عرصه‌ها با شتاب بیشتر ادامه خواهد داد .

بمتن کامل پیام نوروزی رییس جمهور به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه والمستشهدین بین یدیه

فرا رسیدن بهار عزیز و نوروز سرافراز را به بهار حقیقی انسان ها، امام عصر(ع)، رهبری معظم انقلاب،‌ ملت بزرگ ایران در هر کجای جهان که هستند، ‌خانواده گرانقدر شهیدان و ایثارگران، همه مردان و زنانی که در حوزة‌ جغرافیای نوروز و ایران فرهنگی زندگی می کنند و بالاخره به جامعه بشری صمیمانه تبریک عرض می‌نمایم.

سال 91 سالی مهم و سرشار از شادکامی ها و شیرینی ها و پیروزی ها برای ملت و جامعه بشری و در برخی موارد هم همراه با تلخکامی ها بود.

حرکت پرشتاب ملت در عرصه های گوناگونِ علمی، صنعتی، کشاورزی، فنآوری، سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و ورزشی ادامه پیدا کرد و هر روز دستآورد جدیدی در اختیار ملت ایران قرار گرفت. برای اولین بار موجود زنده به فضا فرستاده شد و صدها ابتکار و نوآوری ثبت شد، که انشاء‌الله گزارش پیشرفت ها را در وقت مناسب تری به استحضار شما مردم عزیز خواهم رساند.

جایگاه و عظمت ملت شایسته ایران که سهم اول را در خلق تمدن و فرهنگ جهانی دارد ارتقاء پیدا کرد و یک بار دیگر بر مسئولیت تاریخی او در تحولات جهانی و برای استقرار عدالت و صلح تاکید شد.

در نقطه مقابل، بدخواهان ملت ایران با یک هماهنگی آشکار از خارج و داخل و به دلیل ایستادگی ملت و دولت بر حقوق اساسی، آنها را تحت فشار کم نظیر اقتصادی و جنگ روانی قرار دادند تا پیروزی¬ها و دستاوردهای تاریخی در دوره دولتهای نهم و دهم را مخدوش کنند.

از یک سو با اقدامات یک جانبه سیاسی و اقتصادی و ایجاد محدودیت های گسترده در مبادلات خارجی کشور و تحمیل شوک های متعدد، به تصور خام خود تلاش کردند انسجام اقتصادی کشور را بر هم بزنند و از سوی دیگر با تبلیغات گسترده عامل مشکلات را خود ملت و دولت برآمده از ملت معرفی نمایند.

گرچه فشارهای سنگین و کم سابقه به بخش هایی از اقتصاد کشور و برخی از اقشار عزیز اجتماعی وارد شد لیکن بدخواهان نیز به اهداف غیرانسانی خود نرسیدند. با ایستادگی و هوشمندی ملت و تلاش شبانه روزی خادمان آنان در دولت ریشه های اقتصاد کشور مستحکم تر شد و با غلبه بر محورهای اصلی برنامة دشمنان، برنامه پیشرفت کشور مسیر اصلی خود را بازیافت. بدخواهی ها ادامه دارد و البته تلاش ملت نیز تا یأس کامل و شکست دشمنان و رسیدن به قله های آرمانی و تحقق عدالت جهانی ادامه خواهد داشت. بدون شک پیروزی از آن ملت بزرگ خواهد بود.

در عرصه بین المللی نیز تحولات به نفع ملت ایران در حرکت است. بیداری عمومی و عدالت خواهی جهانی رو به گسترش است و ملت ایران هر روز والاتر و عزیزتر می¬شود.

به فضل الهی و ایمان و پاکی ملت، سال 92 سالی سرشار از عزت و برکت خواهد بود و روند سازندگی و پیشرفت همه جانبه کشور با سرعت بیشتری ادامه خواهد یافت. ملت با پرکردن نقاط ضعف خود و با درایت و تلاش و همبستگی، قله¬های علمی، فنآوری و اقتصاد و فرهنگ و سیاست را یکی پس از دیگری فتح خواهد کرد.ملت بزرگ مسیر رو به کمال را در همه عرصه ها با شتاب بیشتر ادامه خواهد داد و رودخانه زلال ملت به اقیانوس نزدیک تر خواهد شد.

دولت نیز تا آخرین لحظه مسئولیت با همان تعهد و شتاب گذشته در جهت خدمت به مردم و به نتیجه رساندن طرحها و پروژه ها و رفع مشکلات تلاش خواهد کرد.

اینجانب از همه ملت عزیز به ویژه جوانان به خاطر بزرگواری، صبوری، هوشمندی و استقامت کم نظیر و لطف بی پایان به فرزندان و خادمان خودشان و از رهبری معظم انقلاب اسلامی و کسانی که رفاه و آسایش خود را وقف آسایش و رفاه مردم کردند سپاسگزاری می کنم. امسال یک فراز مهم از عزت آفرینی ملت ایران، عرصه انتخابات است. انتخابات صحنه اعمال اراده ملت و متعلق به ملت است که قانون اساسی به عنوان مهمترین میثاق ملی آن را به رسمیت شناخته است. کشور باید با تکیه بر اراده ملت اداره شود.کشور متعلق به ملت و میزان رأی ملت است.

انتخابات ریاست جمهوری بالاترین نماد مردم‌‌سالاری و نقطه اوج آن است. اراده آحاد ملت برای انتخاب یک نفر، به عنوان نماینده همه ملت، متجلی و متمرکز می شود.

یک انتخابات پرشور و با مشارکت نزدیک به صددرصدی و انتخاب یک رییس جمهور با رأی قاطع و بالای ملت است که همه معادلات داخلی، منطقه ای و بین المللی را به نفع ملت ایران و دیگر ملتها و به نفع عدالت و صلح و محبت و آزادی دگرگون خواهد کرد. از این جهت یک مسئولیت تاریخی و تعیین کننده بر عهده مردم و مسئولین است.

انرژی عظیم ملت که تجلی قدرت خداست به طور متحد و هدفمند آزاد می شود و همه مناسبات را اصلاح و موانع و فشارها و مشکلات را برطرف خواهد کرد. بطور طبیعی در نوع نگاه و برنامه و سلایق داوطلبان و گروههای مختلف تفاوت وجود دارد.

تصمیم گیر نهایی ملت است. همه سلایق و برنامه ها عرضه می شود، اما ملت تصمیم می گیرد و با انتخاب خود راه آینده را معین می کند.همه باید تابع تصمیم ملت باشند.

امام راحل عظیم الشأن فرمودند که فقط یک رأی دارند و حق انتخاب با ملت است. مقام معظم رهبری نیز فرموده اند که فقط یک رأی دارند و حق انتخاب با ملت است. همه باید به حق ملت احترام بگذارند. دولت به عنوان برگزار کننده انتخابات، بدنبال انتخاباتی پرشور و شکوه و حداکثری و نهایت سلامت است.

همه برای تحقق این هدف مسئولند و باید از یک سو انگیزه های سازنده را تقویت کنند و از سوی دیگر از هر سخن و اقدامی که موجب کاهش انگیزه آحاد ملت می¬شود به شدت اجتناب نمایند.

اینجانب شخصاً نهایت حساسیت را به کار خواهم برد و همچنان که بارها و بارها به مسئولین استانی و غیر استانی گفته ام از کوچکترین تخلفی اغماض نخواهم کرد.

من به آینده بسیار امیدوارم و مطمئنم که ملت بزرگ قله افتخار دیگری را فتح و عظمت خود را بار دیگر آشکار خواهد کرد.اما کلام آخر درباره بهار و نوروز است.

بهار آیت بزرگ خداوند و نشانی از حیات طیبه است. انسان برای زندگی بهاری و در بهار سرشار از زیبایی، بهار توحید و عبودیت و آزادی و بهار عدالت و عشق و کرامت خلق شده است.

همه پیامبران الهی و صالحان به دنبال شکوفایی حقیقت انسان و رساندن او به انسانیت اصیل و بالاترین مدارج هستی بوده اند.

متاسفانه تا کنون آنچه بوده عموما زمستان بی عدالتی و بداخلاقی و جهل و تحقیر انسانها بوده است.

بشریت هنوز طعم بهار انسانی را که در قامت بلند و نورانی انسان کامل، امام عصر(ع) متجلی است نچشیده اند. هر نوروز یک میعاد و تجدید میثاق موحدان و عاشقان با بهار، البته در سطحی بالاتر و افقی وسیع‌تر است. شادی همگانی و نرمی قلوب و جوشش محبت و عشق در لحظه تحویل سال بهترین نشانه از حضور و عنایت گل سرسبد هستی و عینیت عشق و محبت، یعنی امام زمان علیه السلام به همه نوروزیان و بهاریان و همه ملت¬ها، اقوام و نژادها است.

ملت ایران هزاران سال به دنبال بهار حقیقی بشریت بوده است و با برپایی جشن آسمانی و انسانی نوروز هر ساله در فضایی از ایمان و عطر گل نرگس و قرآن و عشق، عهد خود را با بهار و برای رسیدن به بهار تجدید می¬کند.

هفت سین ایرانی و رنگ و مشخصات پرچم ایران هم جلوه ای از بهار حقیقی و خواست تاریخی ملت ایران برای رسیدن به بهار است.

نوروز یک سرود است، سرود زیبائی. نوروز یک ترانه است، ترانه مهربانی . نوروز یک سروش است، سروش آسمانی . نوروز یک درود است، درود بر بهار انسانی:

سلام بر تو ای بهار انسان ها سلام بر تو ای خرّمی دوران ها

توسرآمدی، سَروَری، سَیّدی، سالاری چهار"سین" از هفت "سین" ایرانی

تو سبزی، تو سرخی، تو سپید تو خود بهار عشقی و هفت"سین" امید

"سین"، سبز، ریزش خزانه، رویش جوانه؛ در پایش زمینه، در زایش زمانه

"سین"، سپید، زلال جلوة "بود"؛ نمایش هَمایش هستی، عشوة "وجود"

"سین"، سرخ، روی گونه، پای لب؛ بوسة‌ یک جان عاشق، جسمِ تب

تو رنگِ سرخِ حسینی ، ترانة‌ وفا؛ سپید چو روی ماه، مدیحه‌ زهرا(س)

تو رنگ "علی" را دوست می داری؛ منم کنار سبزینة دلت جاری

توسرخی، سفیدی، سبز می مانی تورنگ رایت مردمان ایرانی

زمانه ترا صدا می کند بشنو! به قصیدة‌فریاد و غزل های پنهانی!

السلام علیک یا رَبیَع الاَنام و نَضْرَةَ الاّیام

بار دیگر فرا رسیدن نوروز دل انگیز باستانی را تبریک عرض می کنم. پاسداشت آئین الهی - انسانی نوروز، فریاد"زنده باد زندگیِ" ملت¬هایی است که در پرتو معرفت ایرانی، حقیت توحید الهی و مهر محمدی(ص) را جستجو می کنند. لحظة‌ تحویل سال، لحظة‌تجدید میثاق با تک سوار عشق و حقیقی-ترین بهار هستی، موعود امم و منجی بشر است. غریو بلندی که زمین و زمان از زمزمة‌ انسان پژواک می¬دهند که

" می آید بهار" که؛ زنده است یار، که؛ "زنده باد بهار"


 


:: موضوعات مرتبط: جامعه , احمدی دلاور , ,
:: برچسب‌ها: دکتر محمود احمدی نژاد , نوروز ,



بازدید : 308
نویسنده : حسین

هور با بیان این‌که «هنوز نفت ما به طور کامل ملی نشده است» گفت: ما باید به گونه‌ای برنامه‌ریزی کنیم که در ظرف 10 سال آینده به جایی برسیم که اصلا نفت خام صادر نکنیم.

شبکه ایران / رییس‌جمهور با بیان این‌که «هنوز نفت ما به طور کامل ملی نشده است» گفت: ما باید به گونه‌ای برنامه‌ریزی کنیم که در ظرف 10 سال آینده به جایی برسیم که اصلا نفت خام صادر نکنیم.

به گزارش ایسنا، دکتر محمود احمدی‌نژاد روز پنجشنبه در مراسم طرح بهره‌برداری از طرح افزایش ظرفیت و ارتقاء کیفیت پالایشگاه امام خمینی شازند اراک با تشکر از دست‌اندرکاران این پروژه اظهار کرد: انسان برای رسیدن به قله‌ کمال نیازمند عواملی است که از جمله‌ این عوامل، علم است.

وی با بیان این‌که «علم چراغ راهنماست و انسان منهای علم بی‌معناست» گفت: انسان برای حرکت نیازمند ایمان است، ایمان به خداوند و ارزش‌های متعالی و ایمان به فردای بهتر و ایمان به این‌که می‌توانیم فردای بهتری را بسازیم. انسان منهای ایمان بی‌معناست. البته این ایمان باید از روی آگاهی، علم و معرفت باشد.

وی با اشاره به این‌که «انسان نیازمند عمل صالح است» ادامه داد: عمل صالح انسان‌ها را در مسیر صراط مستقیم الهی قرار می‌دهد و البته همه‌ این‌ها زمانی به وجود می‌آید که در انسان عشق وجود داشته باشد. عشق به خداوند، به خوبی‌ها و ارزش‌ها و عشق به انسان‌ها.

رییس‌جمهور با بیان این‌که «هر عمل صالحی که در طول تاریخ رخ داده برآمده از قلب و روح عاشق است و اگر عشقی نباشد حیاتی نیست» گفت: برای افتتاح این پروژه خیلی از دوستان شبانه‌روز زحمت کشیدند و این تلاش‌های شبانه‌روزی به خاطر عشق است، عشقی که به مردم و کشور و پیشرفت کشور دارند.

وی با بیان این‌که «هر امر آسمانی یک تجلی زمینی و این دنیایی دارد» گفت: عشق به خداوند نیز یک تجلی این دنیایی دارد که آن را می‌توان در عشق به مردم و توده‌های مردم عنوان کرد. کسی تا عاشق نباشد شبانه‌روز تلاش نمی‌کند که کشور به خودکفایی برسد و پرچم این کشور به اهتزاز درآید.

وی با بیان این‌که «هرچه عشق عمیق‌تر باشد انسان نیز خدایی‌تر و متعالی‌تر است» گفت: باید با علم، ایمان و عمل صالح و عشق حرکت کنیم و راه آینده همین است.

احمدی‌نژاد با بیان این‌که «هر عملی که برخوردار از عشق نباشد پایدار نیست» گفت: هر آجری که روی آجر برای ساختن کشور گذاشته می‌شود باید همراه با عشق باشد و اگر این عشق وجود داشته باشد، اتفاقات بزرگی رخ می‌دهد و معجزه می‌شود.

وی با اشاره به اهمیت توجه به توانمندی‌های متخصصان کشورمان گفت: این یک دروغ بزرگ است که تمام توانمندی‌های عالم و علم عالم در دست عده‌ای است در بیرون از این آب‌ها، این دروغ بزرگ شیاطین است که علم فقط در دست آن‌هاست. شیاطین این مسائل را مطرح می‌کنند که انسان‌ها از حقیقت، توانمندی خود و عشق و محبت دور شوند و در واقع خود را فراموش کنند.

وی با بیان این‌که «عمل صالح محدوده‌ای ندارد» گفت: هرکس مشغول کاری است و اگر آن کار را برای خداوند، کمک به جامعه و پیشرفت جامعه انجام دهد آن عمل، عمل صالحی است.

رییس‌جمهور با بیان این‌که «ما نیازمند این هستیم که همدیگر را دوست داشته باشیم» ادامه داد: اگر مردم یک کشور و یک شهر همدیگر را دوست داشته باشند اتفاقات بزرگی رخ می‌دهد و این جامعه با جوامعی که افراد همدیگر را نمی‌شناسند،‌ همسایه همسایه را نمی‌شناسند و هر کس برای خود کار می‌کند، فرق می‌کند. افرادی که یکدیگر را دوست دارند به حقوق یکدیگر تجاوز نمی‌کنند، کم کاری نمی‌کنند و به اموال دیگران تجاوز نمی‌کنند.

وی با بیان این‌که «باید اتفاقات بزرگی در کشور رخ دهد و همه در مسیر سازندگی کشور حرکت کنیم» به ساخت مسکن مهر در کشور اشاره کرد و گفت: ما از سال 86 عملا ساخت مسکن مهر را در کشور آغاز کردیم و تا کنون نزدیک به 4 میلیون واحد مسکن مهر به مردم تحویل داده شده و مابقی نیز تا آخر همین دولت به مردم تحویل داده می‌شود.

وی با بیان این‌که «کارهای بزرگ محصول عشق، ایمان، علم و عمل صالح است» به توسعه‌ پالایشگاه شازند اشاره کرد و گفت: بیش از 70 سال نفت ما در دست بیگانگان بود و آن‌ها از آن استفاده می‌کردند.

احمدی‌نژاد با بیان این‌که «یکی از دلایل پیروزی متفقین در جنگ جهانی دوم استفاده آن‌ها از انرژی ارزان و مفتی بود که از چا‌ه‌های نفت ایران بیرون می‌کشیدند» گفت: ملت ایران بارها تلاش کرد که نفتش را در اختیار خود بگیرد و در این ارتباط تلاش‌ها و فداکاری‌های زیادی رخ داد.

وی با بیان این‌که «هنوز نفت ما به صورت کامل ملی نشده است»، ادامه داد: سال‌ها شاهد این بودیم که می‌آمدند با قیمت چندین برابر برای ما نفت را کشف می‌کردند و بعد از آن حفاری و بهره‌برداری می‌کردند و بعد از حفاری با هزینه‌های چند برابر پالایشگاه می‌ساختند و بخش عمده‌ای از پول ما این‌گونه می‌رفت و بعد از آن نیز در برابر نفتی که به آن‌ها می‌فروختیم کالا به ما می‌دادند که این کالاها بعضا چندان کیفیت مناسبی نیز نداشت و اکنون نیز بعضا این‌گونه است.

وی ادامه داد: در سال 85 ما حدود 75 میلیون لیتر روزانه مصرف بنزین در کشور داشتیم که حدود 30 میلیون لیتر آن را وارد می‌کردیم و اگر سهمیه‌بندی بنزین اجرا نمی‌شد، اکنون مصرف بنزین در کشور ما 130 میلیون لیتر در روز بود و ما مجبور بودیم که 85 میلیون لیتر در روز وارد کنیم که خوشبختانه با اجرای سهمیه‌بندی بنزین جلوی این موضوع گرفته شد؛ گرچه دشمنان از اجرای این موضوع ناراحت هستند.

رییس‌جمهور با اشاره به وابستگی برخی از کشورهای همسایه به کشورهای غربی در این زمینه گفت: ما حتی همسایه‌هایی داریم که نفت و گازشان را غربی‌ها از آن‌ها می‌خرند و در برابر آن‌ها می‌آیند برای‌شان ساختمان مثلا 800 متری می‌سازند و ما اکنون خدا را سپاسگزاریم که متخصصان ما با عشق و ایمان ایستاده‌اند تا حلقه‌های وابستگی را قطع کنند و ما اکنون در این این پالایشگاه مشاهده می‌کنیم که این حلقه‌های وابستگی در حال قطع شدن است.

وی با بیان این‌که «از لحاظ فنی و مهندسی در این پالایشگاه کارهای مهمی صورت گرفته است»، گفت: با اقدامات صورت گرفته ما اکنون در پالایشگاه‌سازی بی‌نیاز شده‌ایم و متخصصان ما می‌توانند خود پالایشگاه طراحی کنند و بسازند.

وی بار دیگر از تمام دست‌اندرکاران و مدیران این پروژه تشکر کرد و گفت: اکنون برای ما بنزین وارداتی معنایی ندارد مگر آن که اکتان آن بالا باشد که آن هم دیگر وارد نمی‌شود.

رییس‌جمهور با تاکید بر این‌که «ما نیاز داریم پالایشگاه بسازیم» گفت: باید توسط متخصصان ما یک پالایشگاه تمام ایرانی ساخته شود به نحوی که از صفر تا 100آن ایرانی باشد و باید روند به گونه‌ای باشد که دیگران در دیگر کشورها منتظر باشند تا متخصصان ما برای آن‌ها پالایشگاه بسازند.

وی با اشاره به تلاش دشمنان برای تحریم نفت ایران و با پررو خواندن آن‌ها، گفت: آنها به این محصول ما احتیاج دارند اما زور می‌گویند. در میدان سیاست به شما نیاز دارند ولی به گونه‌ای بیان می‌کنند که گویی شما به آن‌ها نیاز دارید و تازه منت نیز می‌گذارند.

وی گفت: ما باید به گونه‌ای برنامه‌ریزی کنیم که ظرف 10 سال آینده به جایی برسیم که اصلا نفت خام صادر نکنیم، البته اکنون در این راستا در حال حرکت کردن هستیم ولی باید سرعت‌مان را زیادتر کنیم.

احمدی‌نژاد گفت: وقتی نفت خام را در پالایشگاه‌های خودمان استفاده کنیم ، کف آن این است که بنزین و گازوئیل تولید می‌کنیم و می‌توانیم آن را به چهار برابر قیمت بفروشیم و سقف آن این است که محصولات پتروشیمی تولید می‌کنیم و می‌توانیم آن را 5 تا 10 برابر قیمت بفروشیم. و در واقع آن موقع است که می‌توانیم بگوییم نفت ملی شده است.

وی با بیان این‌که «آقای قاسمی (وزیر نفت) مرد عمل است، برای تحقق این مسائل یک عزم ملی ایجاد کرد»، گفت: با تحقق این موضوع تعداد پالایشگاه ما حداقل دو برابر و اشتغال ایجاد می‌شود.

وی با بیان این‌که «ما باید با تمام کشورهای همسایه‌ خود ارتباط سیمی، کابلی و لوله‌ای داشته باشیم، یعنی صادرات برق، گاز، نفت داشته باشیم» گفت: با توجه به توانمندی‌ها و پتانسیل‌هایی که داریم نیازهای خیلی از کشورهای اطراف‌مان را تامین کنیم و معنای آن ایجاد امنیت و دوستی و همکاری پایدار است.

رییس‌جمهور با اشاره به اهمیت تعامل با همسایگان گفت: باید با تارو پود سیم‌ها و لوله‌های گاز، نفت و برق این ارتباط را افزایش بدهیم؛ گرچه بدخواهان از این موضوع ناراحت می‌شوند، شما دیدید که در مورد خط لوله صلح ( خط لوله گازی بین ایران و پاکستان) چقدر سر و صدا کردند، آن‌ها دوست ندارند که ملت‌ها با هم دوست باشند و روی پای خود بایستند در واقع قدرت مانور دشمنان ایجاد فاصله بین دولت‌ها و در داخل کشورها ایجاد فاصله بین مردم است.

وی با بیان این‌که «باید ایران را بسازیم و ایران باید با حرکت مبتنی بر ایمان، عمل صالح و عشق ومحبت در جهان الگو باشد» گفت:‌ ایران باید در قله قرار بگیرد و پیشتاز باشد. این سخنان ناسیونالیسم نیست خداوند این توان را به ملت ایران داده است و ما باید از این توان استفاده کنیم.

وی با بیان این‌که «وقتی می‌گوییم ایران، عده‌ای فکر می‌کنند که آن‌ها حذف می‌شوند»، گفت:‌ ایران است که پای اسلام مانده است و از اسلام عزت گرفته و به اسلام عزت داده است و با اسلام ، پیامبر و خاندان پیامبر عجین شده است.

احمدی‌نژاد با بیان این‌که «استعداد و ثروت این سرزمین خدادادی است»، گفت: این وظیفه‌ ماست که ایران را روی قله قرار دهیم و آن را بالا ببریم و در واقع این یک ماموریت تاریخی است.

پیش از صحبت‌های رییس‌جمهور استاندار اراک، وزیر نفت، وزیر راه و شهرسازی و .... صحبت کردند در این مراسم با حضور رییس‌جمهور از متخصصان و کارکنان نمونه این پالایشگاه تقدیر شد و رییس‌جمهور به تمامی کارکنان این پالایشگاه وعده داد که پاداشی معادل حقوق و مزایای یک ماه به آن‌ها داده می‌شود.

در جریان سفر رییس‌جمهور به اراک از کنارگذر شمالی شهر اراک و همچنین 11 هزار و 200 واحد مسکن مهر در این استان بهره‌برداری شد.


:: موضوعات مرتبط: جامعه , سیاست , ,
:: برچسب‌ها: دکتر محمود احمدی نژاد , مجلس , سخنرانی , افتتاح , خودکفایی بنزین ,



سخنان وزیر اطلاعات
نوشته شده در جمعه 18 اسفند 1391
بازدید : 331
نویسنده : حسین

سخنان مهم وزیر اطلاعات درباره انتخابات ریاست جمهوری
فردی که دشمنان خارجی و ضد انقلاب دنبال کاندیداتوری‌اش هستند بدهی‌های زیادی به ملت ایران دارد / قصد دارند تمام تصمیمات دولت‌های نهم و دهم را زیر سوال برده و ناکارآمد جلوه دهند / مسکن مهر یکی از موفقیت‌های ناشی از گفتمان امام و رهبری توسط متعهدین به نظام بوده است

حجت‌الاسلام والمسلمین "حیدرمصلحی" صبح امروز در همایش "روحانیون‌سپاه" اظهار داشت: کشورمان علی‌رغم طراحی‌های سنگین و تحریم‌های شکننده در مقابله با نظام در حرکتی رو به جلو و مسیر تکاملی سیر می‌کند، البته در این میان برخی بی‌تدبیر‌ی‌ها، بداخلاقی‌ها و کج‌سلیقگی‌ها نیز وجود دارد که البته از ابتدای انقلاب بوده و باز هم خواهد بود ولی نکته مهم مسیر کشور است که در یک حرکت رو به جلو قرار دارد.

وی افزود: از لحاظ اقتدار ملی و بین‌المللی در سطحی قرار داریم که به رغم همه توطئه‌های استکبار و عواملش از جمله رسانه‌های استکباری، همه نقشه‌های آنان به واسطه تدابیر جمهوری اسلامی خنثی و بی‌نتیجه مانده است.

وزیر اطلاعات با اشاره به برنامه‌های شبکه‌های ماهواره‌ای هدف‌ آنها را تخلیه انرژی ارزشی مردم منطقه خواند و اظهار داشت: با همه این طراحی‌ها و توطئه‌ها، امروز کشور سوریه جانانه مقاومت کرده است.

وی ادامه داد: رؤسای برخی سرویس‌های اطلاعاتی منطقه‌ در دیدارهایی که با من داشته‌اند بارها به گرفتن انتقام از بشار اسد تاکید کرده‌اند، انتقامی که ناشی از حمایت بشار اسد از جریان مقاومت است و باید گفت اوضاع امروز سوریه انتقام غربی‌ها از جریان مقاومت است نه از سوریه.

حجت‌الاسلام والمسلمین مصلحی اقتدار کشورمان در مذاکرات هسته‌ای را ناشی از گفتمان انقلابی امام و رهبری خواند و تصریح کرد: این گفتمان در همه بخش‌های امروز ما حاکم است و پیشرفت‌های بسیار بزرگی که امروز پدید آمده و حتی بسیاری از آنها را از اعلام‌شان معذوریت داریم ناشی از همین گفتمان است.

وی ادامه داد: غربی‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که تحریم‌ها در ایران نمی‌تواند اقتصاد را از پای درآورد اگرچه ممکن است مشکلاتی را بوجود آورد و ما هم نباید بگذاریم اقتصادمان شرطی شود ولی به طور کلی مسیر خودش را خواهد رفت و این حرکت رو به جلو و جایگاه اقتدارآمیز حول محور کلیدی و اصلی ولایت فقیه می‌گردد.

وزیر اطلاعات اظهار داشت: امروز وقتی تحلیل‌گران غربی ساختار حکومتی ایران را مورد تحلیل قرار می‌دهند به صراحت اعلام می‌کنند که مدل ولایت فقیه یک نمونه بی‌بدیل است چرا که در این مدل مقوله عشق و دلدادگی وجود دارد.

حجت‌الاسلام والمسلمین مصلحی افزود: البته در طول انقلاب افراد بسیاری بودند که از این خط منحرف شده‌اند که این مساله هم طبیعی است.

وی با اشاره به انتخابات پیش رو اظهار داشت: در انتخابات 92 جریان فتنه در داخل، ضدانقلاب خارج نشین و غربی‌ها برنامه‌ریزی‌های سنگینی را انجام داده‌اند و چشم بسیاری به انتخابات است که تاکنون با توجه به بررسی‌های انجام شده 11 گفتمان دسته‌بندی شده است که مهمترین آن گفتمان مبتنی بر اسلام، انقلاب اسلامی، اندیشه‌های حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری است که گفتمان غالب ماست ولی نباید از گفتمان‌هایی همچون گفتمان فتنه و گفتمان گروه‌های التقاطی و سازش هم غافل شد؛ گفتمان‌های ترکیبی و نوظهور هم در این انتخابات به دنبال پیدا کردن جایگاه هستند که در برخی موارد با گفتمان ضدانقلاب ادغام می‌شوند و به یک نقطه مشترک می‌رسند.

وزیر اطلاعات یادآور شد: استراتژی تغییر نظام، امروز به استراتژی تغییر رفتار تبدیل شده است، دشمن هم برای این استراتژی از هر ابزاری استفاده می‌کند؛ گاهی اوقات برای تغییر رفتار برخی مسئولان با چند واسطه دست به کار می‌شوند بدون اینکه آن مسئول متوجه شود پشت این واسطه‌ها سرویس‌های اطلاعاتی قرار گرفته‌اند.

وی با اشاره به اینکه در انتخابات سال 88 دشمن هدفش پیاده‌سازی کودتای مخملین با تمسک به تقلب بوده است، گفت: البته دشمن بعد از 88 هم بیکار ننشست و در سال 90 تاکتیک تضعیف قدرت ملی و عدم مشارکت مردم را برای انتخابات پایه‌گذاری کرد ولی به دلیل هوشیاری مردم و انسجام بین دستگاه‌های مختلف کشوری این انتخابات به یکی از بهترین ادوار انتخابات تبدیل شد به طوری که این هماهنگی بین‌ دستگاه‌های اطلاعاتی، امنیتی و انتظامی آنقدر بی‌نظیر بود که کوچکترین درگیری و نزاع قومی که در دوره‌های قبلی انتخابات مجلس یافت می‌شد صورت نگرفت و حتی یک نفر هم در این انتخابات آسیب ندید.

حجت‌الاسلام والمسلمین مصلحی یکی از اهداف اصلی گفتمان‌های فتنه، اصلاحات و سازندگی را مقابله با رهبری خواند و گفت: آنها با هدف مقابله با رهبری و حضور در صحنه در حال ساماندهی خود هستند اما این حضور در صحنه چگونه امکان‌پذیر است وقتی که به طور مثال یکی از این افراد که همه شبکه‌های ضدانقلاب در داخل و خارج به دنبال کاندیداتوری وی هستند بدهی‌های زیادی به ملت ایران دارد و صرف سوابق مسئولیت وی در گذشته نمی‌تواند پرونده گذشته وی را به دست فراموشی بسپارد.

وزیر اطلاعات ادامه داد: اردوگاه و تیم این فرد چگونه سخن از فقدان انتخابات آزاد به میان می‌آورند در حالی که 8 سال صدارت دوم خردادی‌ها بر مبنای همین انتخابات صورت پذیرفته است، ای کاش امکان انتشار اسنادی مربوط به همین افراد از جلسه خصوصی‌شان وجود داشت که در این جلسه جسارت‌هایشان به ساحت امام راحل و سخره گرفتن اصل ولایت فقیه را توسط همین فرد برملا می‌شد که در جلسه می‌گوید امام هم تحت فشار مقوله ولایت فقیه را قبول کرد!!

وی با اشاره به این سوابق تصریح کرد: این افراد چگونه می‌توانند به خود اجازه دهند که با کمال پررویی ضربه‌هایی که در فتنه 88 به مردم و انقلاب زدند و باعث خسران بسیار شده‌اند را فراموش کرده و با کمال پررویی به دنبال کاندیداتوری هم باشند در حالی که اصل انتخابات در کشور را زیر سوال می‌برند.

وزیر اطلاعات با اشاره به پروپاگاندای رسانه‌هایی همچون بی‌بی‌سی و VOA درباره درخواست‌ها از کاندیداتوری یکی از افراد وابسته به ارودگاه فتنه اظهار داشت: بی‌بی‌سی با چه توجیهی برای این فرد رپرتاژ می‌رود؛ بی‌بی‌سی می‌گوید گروهی از نخبگان از این فرد دعوت به عمل آوردند که به انتخابات بیاید وقتی بررسی می‌کنیم می‌بینیم منظور از نخبگان در بی‌بی‌سی، داماد، اقوام نزدیک و هم‌پیالگان این فرد هستند، از طرف دیگر به فتنه‌گران زندانی خط داده‌اند که آنها هم مکاتبه کنند و بگویند شما حتی کاندیدا شوید و کاری به زندانی بودن ما نداشته باشید.

وی گفت: مدیرعامل اندیشکده واشنگتن به صراحت حرکت دوباره موج به اصطلاح سبز را یکی از فرصت‌های آمریکا می‌داند و می‌گوید که باید واشنگتن راهی برای کمک به فعالان سبز در ایران پیدا کند تا به واسطه آن رژیم را تغییر دهیم.

وزیر اطلاعات در بخش دیگری از صحبت‌های خود در همایش شهید "روحانیت‌سپاه" با اشاره به شناسایی شبکه رسانه‌ای ستاد عملیات روانی دشمن، ابراز داشت: طی یکسال و نیم اخیر بررسی‌های فراوانی صورت گرفت و مشخص شد که محور شدن یک خبر در رسانه‌های ضدانقلاب و برخی‌ روزنامه‌ها در داخل با یک شبکه هدایت می‌شود که تعداد قابل توجهی از اعضای تیم رسانه‌ای فتنه (در داخل و آنها که در مقطع فتنه فرار کرده‌‌اند)در آن فعال بوده‌‌اند و این شبکه از طریق چند نفر مستقیما با سرویس‌های جاسوسی ارتباط داشته است.

حجت‌الاسلام والمسلمین مصلحی افزود: یکی دیگر از ابزارهایی که دشمن به دنبال استفاده از آن است ناکارآمد جلوه دادن تصمیمات مسئولان نظام است به طور مثال قصد دارند تمام تصمیمات دولت‌های نهم و دهم را زیر سوال برده و ناکارآمد جلوه دهند؛ مثلا مسکن مهر یکی از موفقیت‌های ناشی از گفتمان امام و رهبری توسط متعهدین به نظام بوده است که نباید به خاطر برخی سوءتدبیری‌ها زیر سوال برود.

وی ادامه داد: یکی دیگر از مسائل مهمی که دشمن می‌خواهد انتخابات 92 را به چالشی بزرگ برای نظام تبدیل کند، وسعت دادن به فتنه احتمالی است؛ دشمن می‌خواهد با استفاده از انتخابات شوراها در این انتخابات چالش را از تهران به سطح کشور توسعه دهد که هوشیاری بسیار زیادی را می‌طلبد.

وزیر اطلاعات مطرح شدن دستورکارهایی همچون "دولت وحدت ملی برای خروج از بحران" و تضعیف مسئولان نظام از سوی برخی عناصر تئوری‌پرداز وابسته به فتنه را طرحی از پیش ‌تعیین شده عنوان و خاطرنشان کرد:‌سیاه‌نمایی و بحرانی نشان دادن وضعیت نظام یک نقشه برای بازیابی فتنه است و باید در مقطع قبل و بعد از انتخابات هوشیاری بسیاری به خرج داد.
 


:: موضوعات مرتبط: صهیونیسم آخرالزمان 2012 , جامعه , سیاست , ,
:: برچسب‌ها: وزر اطلاعات , انتخابات , فتنه , کاندیدای سوخته ,