پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
خسارت اصلی اینجا بود!
نوشته شده در جمعه 19 مهر 1392
بازدید : 464
نویسنده : حسین

استفاده از عبارات سطحی برای محکوم کردن انتصابات در دولت جدید و ناراحتی از تغییر برخی رفقا. این گزاره مهمترین محور سخنان محافظه‌کاران نسبت به تغییرات صورت گرفته در دولت یازدهم است: "فلانی رفت و فلانی آمد". در همین حال اما اتفاقاتی مهم رخ می‌دهند و متاسفانه ککی پیدا نمی‌شود تا آقایان را بگزد، شاید که به سخن درآیند و فرجی حاصل شود...

دبیرخانه پیمان "جنبش عدم تعهد" در تهران تعطیل شد. داستانش بطور خلاصه اینکه اکبر ترکانِ معروف را سرپرستش کردند، به راحتی گفتند "موازی کاری" خوب نیست، و سرانجام تعطیلش کردند و امورش را به وزارت خارجه محول کردند! به همین سادگی! و این بود پایانی بر آرزوهای دور و دراز آن‌هایی که پس از سال‌ها منتظر بودند تا اتفاقی بیفتد، اما احمدی نژاد که رفت همه چیز به صفر بازگشت. بگذارید کمی به عقبتر برگردیم...

 

آغازی برای آزادی‌خواهان

در روزهای جنگ سرد و تقسیم دنیا به دو بلوک شرق و غرب، زمانی که همه راه‌ها به مسکو یا واشنگتن ختم می‌شد، چند رهبر بزرگ از کشورهایی که این قاعده را بر نمی‌تافتند، دست به دست هم دادند و جنبشی برای مستقل‌ها تشکیل دادند تا آزادی‌خواهان در برابر استثمار قطب‌های جهان با هم متحد شوند. این جنبش به تدریج فراگیرتر شد، اما پس از فروپاشی شوروی و آغاز عصر جهان تک‌قطبی به دوران رکود رسید، اما جرقه‌ای این رکود را پایان داد. پیروزی چاوز در ونزوئلا و کمی بعد از او احمدی نژاد و موج انقلاب بولیواری روح تازه‌ای به این جنبش بخشید. حالا جنبش عدم تعهد تبدیل به بزرگترین سلاح آزادی‌خواهان برای مقابله با یکجانبه‌گرایی آمریکا شده بود، جنبشی متشکل از ۱۲۰ کشور یعنی بزرگترین پیمان پس از منشور سازمان ملل متحد.

اجلاس تابستان سال ۱۳۸۸ در شرم‌الشیخ مصر با اتفاقی خاص همراه شد. در زمانی که با خیانت جنبش سبز به منافع ملی و در نتیجه تخریب وجه بین‌المللی ایران، اعتبار ایران کاهش یافته بود، منوچهر متکی و دکتر احمدی نژاد با رایزنی‌های دیپلماتیک توانستند ریاست بعدی جنبش را به نام ایران ثبت کنند. با ریاست احمدی نژاد به عنوان مشهورترین چهره آنتی‌امپریالیست جهان و عزم او برای تغییر مناسبات جهانی، این پیمان می‌توانست سرانجام به سمت تشکیل یک سازمان بزرگ حرکت کند. پیمانی که از شرایط عضویت آن می‌توان به "کمک به جنبش‌های آزادی‌بخش"، "عدم تعلق به هیچ یک از پیمان‌های نظامی" و "عدم واگذاری پایگاه‌های نظامی" اشاره کرد را نمی‌‍توان یک پیمان کم ارزش در نظر گرفت.

 

پیمانی که ترس امپریالیسم را برانگیخت

با استفاده دکتر احمدی نژاد از ظرفیت عظیم پیمان جنبش عدم تعهد، این جنبش در مقاطع مهمی توانست مناسبات طراحی شده را بهم بزند. این جنبش در شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بارها و بارها از ایران حمایت کرد و هنگام جلسه برای ارسال پرونده ایران به شورای امنیت، برای اولین بار در تاریخ آژانس "اجماع" را شکست و کار را به "رای‌گیری" کشاند. این جنبش به کرات و در صحن عمومی سازمان ملل از حقوق ایران دفاع کرد. کاملا روشن است که با رای اکثریت اعضای عضو جنبش، بیانیه‌ای از یک پیمان با ۱۲۰ عضو در صحن عمومی قرائت می‌شود؛ و این یعنی پیروزی قطعی در صحن عمومی سازمان ملل.

با شروع بهار عربی، تحولات مصر و روی کار آمدن مرسی، جنبش عدم تعهد برای جهان تک قطبی خطرناکتر هم شد. مرسی اصلا مثل مبارک "کم اراده" نبود و از آن مهمتر، اخوان المسلمین یک جنبش کاملا "ایدئولوژیک" محسوب می‌شود. قرار گرفتن رئیس جمهور یک کشور تاثیرگذار مانند مصر که به تازگی یک انقلاب را پشت سر نهاده و نگاه جهانیان معطوف به آن بود، وزن این پیمان را بیشتر و بیشتر کرد. و سرانجام در سال ۹۱ نوبت به ریاست ایران رسید.

متاسفانه در آن زمان دیدگاه‌های تنگ‌نظرانه (برخلاف دیدگاه‌های فوق‌العاده انعطاف‌پذیر فعلی) وزن زیادی داشتند، تا جاییکه به جرات می‌توان گفت ترجمه افتضاح سخنان مرسی به همین دلیل رخ داد. دستاوردهایی مانند یاد کردن از دانشمندان ترور شده ایرانی، "تعهد به عدم اجرای تحریم‌های یکجانبه دیگر کشورها"، محکومیت رژیم صهیونیستی و حمایت از برنامه‌های هسته‌ای ایران در بیانیه پایانی، و از همه مهمتر بالا بردن وزن بین‌المللی ایران به عنوان رئیس یک پیمان بین‌المللی با بیش از ۱۲۰ عضو همه از نتایج این همایش و ریاست ایران بر آن بودند.

 

کورسوی امید به انقلابی‌ها...

با درایت دکتر احمدی نژاد تصمیم گرفته شد تا به عنوان اولین و مهمترین گام جهت تغییر این جنبش از یک "پیمان" به یک "سازمان"، دبیرخانه دائمی جنبش عدم تعهد در تهران مستقر شود. تصمیمی که اگر در دراز مدت و بصورت بابرنامه‌ای عملیاتی می‌شد هم باعث نفوذ دائمی ایران بر این سازمان می‌شد و هم وزن ایران را در جهان افزایش می‌داد. اما دولتی که خود را "دولت تدبیر" می‌نامد در همان ابتدای امر دبیرخانه را تعطیل کرد و اختیارات و وظایفش را به وزارت امور خارجه محول کرد، تصمیمی که به نظر من "غیرعادی" می‌رسید. از طرف دیگر نطق ضعیف روحانی و تاکید او بر "قانون‌گرایی در فضای بین‌المللی" (در حالیکه احمدی نژاد از لزوم تغییر مناسبات و قوانین ناعادلانه سخن می‌گفت) و نداشتن هیچ برنامه‌ای برای مدت ریاست بر جنبش، بر همگان روشن کرد که این دوره نیز اتفاقی رخ نخواهد داد...

با این حال هنوز روزنه‌ای وجود دارد و آن اینکه رئیس آینده این پیمان ونزوئلا خواهد بود، کشوری که این روزها با کمک بولیوی "یک‌تنه" بار جبهه ضد امپریالیست‌ها را به دوش می‌کشد. حالا عدالتخواهان دیگر خیلی به جنبش عدم تعهد فکر نمی‌کنند، حداقل تا ۲ سال دیگر که ریاست آن بر عهده نیکلاس مادورو، جانشین خلف "چاوز انقلابی" قرار بگیرد. حالا فقط می‌توان افسوس خورد که فقط چند ماه تروئیکای جنبش عدم تعهد (متشکل از روئسای قبلی، فعلی و آینده) شاهد حضور دوانقلابی یعنی احمدی نژاد و چاوز بود.

انقلابی‌ها دذ جهان

مرتبط:

علی اکبر صالحی: ریاست ایران بر جنبش عدم تعهد از الطاف الهیست

مطلب کینه‌ورزانه در سایت رادیو زمانه برای توجیه "تدبیر" صورت گرفته

حکمت‌تراشی برای نابودی سازمان‌های مهم در دولت تدبیر!


:: موضوعات مرتبط: آزاد راه گمشده , ,



عوام فریب! پوپولیست!
نوشته شده در جمعه 19 مهر 1392
بازدید : 482
نویسنده : حسین

عوام فریب! پوپولیست!

 

 

یکی از کابران شبکه اجتماعی گوگل در آخرین پست خود نوشت: 

این کار امروز رئیس جمهور رو خیلی دوست داشتم، من رو یاد کارهای احمدی نژاد می اندازه. اما یادتونه وقتی احمدی نژاد از این کارها می کرد چی بهش می گفتند ؟؟؟ می گفتند:

پوپولیست

عوام فریب

حالا می خوام ببینم اونایی که این چیزها رو به احمدی نژاد می گفتند حاضرند به روحانی هم همین چیزها رو بگن؟! من نه طرفدار روحانی هستم، نه بهش رای دادم و نه قبولش دارم، اما انقدر مرد هستم که نقاط قوتش رو زیر پام له نکنم و ازش انحراف و هزار جور مزخرفات دیگه نسازم، آخه من یه احمدی نژادی ام!

پ ن : حضور سرزده دکتر روحاني در منزل جانباز سرافراز حميدحق شناس

 


:: موضوعات مرتبط: سیاست , ,
:: برچسب‌ها: گوگل پلاس , آحمدی نژاد , روحانی , عوام فریب , پوپولیست ,



۱۰۰روز تمام نشده قيمت ها ركورد زد/جدول
نوشته شده در جمعه 19 مهر 1392
بازدید : 503
نویسنده : حسین

۱۰۰روز تمام نشده قيمت ها ركورد زد/جدول

 

 

به گراش نكات پرس، پیش از حماسه سیاسی بیست و چهارم خرداد‌ماه بسیاری از نامزدها در برنامه تبلیغاتی خود اصلاح معیشت مردم را به عنوان اولین هدف برنامه دولت خود اعلام می‌کردند و این موضوع از آنجا ناشی می‌شد که به عقیده همه نامزدها معیشت مردم در سال‌های دولت نهم و دهم در شرایط مناسبی قرار نداشته است. به هر حال موضوع این گزارش بررسی معیشت مردم در دولت محمود احمدی‌نژاد نیست و در واقع بحث قیمت‌ها پس از آغاز دولت یازدهم مورد بررسی قرار می‌گیرد.

 
حسن روحانی رئیس دولت یازدهم از همان ابتدا از برنامه 100 روزه‌ای صحبت‌ کرد که باید در آن معیشت مردم اصلاح می‌شد چرا که مقام معظم رهبری حتی پیش از آغاز حماسه 24 خرداد‌ماه نیز به دولت دهم این موضوع را گوشزد کرده بودند که باید معیشت مردم جدی گرفته شود.
 
برنامه‌ای که حسن روحانی از آن به عنوان برنامه 100 روزه نام برد و وزرای او نیز در جلسات رأی اعتماد مجلس مرتبا بر آن تاکید کردند موید این موضوع بود که قرار است برنامه‌های جدی برای اصلاح معیشت مردم صورت گیرد.
 
سؤال اول این است که معیشت مردم از نظر مسئولان دولتی شامل چه حوزه‌های می‌شود، آیا بهای مسکن، اجاره بها، قیمت انواع میوه و تره‌بار، قیمت کالاهای اساسی، مواد پروتئینی و یا حتی قیمت خودرو و خدمات شهری هم در حوزه اصلاح معیشت مردم در نظر گرفته می‌شود، یا در نگاهی کلان‌تر با حل مشکل نرخ رشد نقدینگی در جامعه به سمت مهار تورم حرکت خواهد شد و یا برنامه‌هایی نظیر افزایش قیمت حامل‌های انرژی و یا به عبارت هدفمندی حامل‌های انرژی یا اصلاح قیمت‌ها می‌تواند تأثیر مستقیمی در معیشت مردم بگذارند. همه اینها مباحثی بوده و هست و همواره کارشناسان مختلفی در حوزه‌های مختلف آن را مورد بررسی قرار می‌دهند اما هدف از این گزارش بررسی قیمت انواع کالاهای اساسی که شامل انواع محصولات پروتئینی، لبنی و کالاهای ضروری و مورد نیاز مردم است، می‌شود.
 
بنابر آمارهای بانک مرکزی که در جدول زیر به صورت مقایسه‌ای بین هفته منتهی به هفتم تیرماه و هفته منتهی به 12 مهر‌ماه مورد بررسی قرار گرفته است این آمارها با هم مقایسه می‌شود.
 
                        
 

 با نگاهی به قیمت‌های خرده‌فروشی بانک مرکزی در فاصله 7 تیر‌ماه تا 12 مهر‌ماه شاهد روند صعودی قیمت‌ها در اکثر کالاهای اساسی هستیم و این در حالی است که مسئولان دولت یازدهم مرتباً از ثبات قیمت‌ها صحبت می‌کنند.

 
با مقایسه قیمت ها در 3 ماه گذشته شاهد افزایش قیمت محصولات لبنی، حبوبات بویژه لوبیا قرمز و لوبیا سفید، تخم مرغ و برنج داخلی هستیم که در این میان تخم مرغ با هزار تومان گرانی در هر شانه و همچنین محصولات لبنی رکود دار گرانی هستند تا آنجا در این مدت هر بسته پنیر 450 گرمی 400تومان افزایش قیمت داشته است و ماست و شیر پاستوریزه در هر لیتر افزایش قیمت در حدود 200 تومان داشته اند. این در حالیست فعالان حوزه لبنی بدنبال مجوز افزایش قیمت محصولات خود هستند.
 
لذا می توان نتیجه گرفت تخم مرغ در این مدت افزایش قیمت 12.5 درصدی و همچنین پنیر و سایر محصولات لبنی در سکوت خبری افزایش قیمت بیش از 10 درصدی داشته اند.
 
 قیمت‌های تهیه شده در جدول بالا براساس آمارهای بانک مرکزی است و به صورت میانگین شهر تهران اعلام می‌شود.لذا ممکن است؛ قیمت‌ها در برخی نقاط تهران بالاتر یا پایین‌تر از این باشد لذا سری به خرده فروشی های سطح شهر هم زدیم تا قیمت انواع کالاهای اساسی و مواد پروتئینی را جویا شویم.
 

 

در حالی قیمت متوسط مرغ در سطح شهر تهران از 7000 تومان در هر کیلوگرم فراتر رفته است که مسئولان وزارت صنعت آن را نمی پذیرند و معتقدند قیمت ها باید حدود 6500 باشد.

 
 
 

 

بنابر این گزارش؛ علی‌اکبر پورکاوه به فارس می‌گوید کارخانجات لبنیات مجوز افزایش قیمت خود را روی میز سازمان حمایت گذاشته‌اند و به دنبال افزایش قیمت‌ها هستند و یا از طرفی دیگر فعالان صنعت روغن‌نباتی مرتباً از تقاضای افزایش قیمت روغن‌نباتی صحبت می‌کنند و می‌گویند تولید با این وضعیت مرغون به صرفه نیست.
 
به نظر می‌رسد؛ سازمان حمایت و بازرگانی داخلی وزارت صنعت باید در اقدامی از روند افزایشی قیمت کالاهای اساسی جلوگیری کرده و همانطور که در مصاحبه‌هایشان گفته می‌شود به دنبال ثبات قیمت‌ها باشند.
 
یکی از روشهای توزیع کالاهای اساسی عرضه از طریق فروشگاه های زنجیره ای است لذا قیمت کالاهای اساسی در یکی از فروشگاه های زنجیره ای نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
 
 

بنابراین گزارش، درحالی روند صعودی قیمت کالاهای اساسی در کشور ادامه دارد که قیمت دلار و سایر ارز‌ها روند نزولی به خود گرفته است لذا انتظار می‌رود تا شاهد ثبات قیمت‌ها در کالاهای اساسی نیز باشیم.

 
 

:: موضوعات مرتبط: جامعه , ,
:: برچسب‌ها: افزايش قيمتها , حسن روحاني , اقتصاد ,



بازدید : 492
نویسنده : حسین

احمدی‌نژاد لباس ما را می‌پوشید!

 

 

 

به گزارش نکات پرس به نقل از برای مردم، مصطفی-ش 50سال سن دارد و رفتگر شهرداری است با آن لباس نارنجی و جاروی چوبی دسته بلندش هر روز 30کیلومتر راه را با موتور می آید تا به محل کارش برسد. مصطفی از کار و زندگی اش اینگونه برایمان میگوید که "من اصالتا اهل دولت آبادم، هر روز کیلومترها راه می آیم تا شهر شما را تمیز کنم و این برایم یک افتخار است، اینکه مملکت خودمان را تمیز می کنم"

او میگوید که از رزمندگان دفاع مقدس است و آن روزها را اینگونه توصیف میکند "آن روزها درست است سخت بود، نان نبود، ماشین نبود، خانه نبود، امنیت نبود و.. اما آدم ها باهم مهربان‌تر بودند، صاف‌تر بودند؛ این همه بلایی که سرمان می آید، این همه خشکسالی و... همه بخاطر همین است. ما آدم ها خودمان به هم رحم نمیکنیم، دشمن هم شده ایم، دروغ میگوییم، خب اینها همه مکافات دارد. اما زمان جنگ بهتر بود، مخصوصا توی جبهه ها"

مردم ایران هموره از دوران دفاع مقدس به عنوان یک دوران طلایی و نوستالژیک در تاریخ یاد میکنند که مظهر غرور ملی، همبستگی مردمی و معنویت عمومی در جامعه بوده است و این را می توان به وضوح در نوع فیلم ها و یا روایتگری های تاریخ انقلاب اسلامی مشاهده کرد.

وقتی از مصطفی درباره کارش میپرسم، درد دلش باز می شود که "چی بگم، کار ما خیلی سخت است، سرما و گرما، توی برف و توی آفتاب، باید بیاییم و شهر را تمیز کنیم! کمردرد و زانو درد کمترین مشکلی است که برایمان پیش می آید، مردم هم که رعایت نمی کنند، آشغال‌هایشان را روی زمین می‌ریزند! بدون اینکه فکر کنند جمع کردن اینها چقدر سخت است. آن وقت نه حقوق خوبی داریم و نه امکانات و مزایای خاصی، حتی مرخصیمان دست خودمان نیست، هرسال 10 روز خودشان مرخصی بهمان میدهند و مابقی آن را سوخت می‌کنند، حتی اضافه کاری مابقیش را نمی دهند، از وقتی شرکتی شدیم خیلی اذیتمان می‌کنند، اما جرات اعتراض نداریم، چون بیکار می‌شویم"

در گذشته‌ی جامعه‌ی ایران، شغل رفتگری یک شغل پست به شمار می آمد اما در سالهای گذشته با فرهنگ سازی های انجام شده از طریق برخی مقامات دولتی و سینماگران خوبمان، مردم بیشتر متوجه اهمیت و شخصیت این شغل شده اند، مصطفی در این‌باره می گوید "نه! از شغلم خجالت نمی کشم، دارم نیاز مملکتم را برطرف میکنم،ایران هم دکتر می خواهد هم رفتگر! من این لباسم را با کت و شلوار این وطن فروش ها که میروند نوکری آمریکا را میکنند عوض نمیکنم، با مثل آن بنی صدر خائن"

موضوع را عوض میکنم و از خانواده اش می‌پرسم، اما او انگار همچنان درد دل دارد، از پسر کوچکش می گوید که آرزو کرده پدرش تصادف کند و همسرش که داغ یک زیارت مشهد بر دلش مانده، می گوید "زندگی شیرین است چون آدم میداند آخرتی هست و خداییوجود دارداما بعضی چیزها جگرم را میسوزاند! یکبار پسر کوچکم به مادرش گفته بود: ای کاش پدر امروز تصادف کند تا مرخصی بگیرد و یک ماه درخانه بماند. وقتی مادرش برایم این را گفت، انگار دنیا برسرم خراب شد؛ یا خود همسرم تا به حال چند بار گفته که دوست دارد باهم برویم مشهد اما هنوز نتوانسته ام، یعنی حدود 15سال است که نتوانستم"

برایم جالب است که او داریوش مهرجویی را نمی شناسد و فیلم "نارنجی پوش" را هم ندیده اما میگوید "من این فیلمی که شما میگویید را ندیدم، یعنی اصلاوقت نمیکنم، سینما هم که گران است و اصلا بدرد ما نمیخورد، اما هر که هست دستش درد نکند، کاش کمی هم مشکلات ما را نشان داده باشد، خدا خیرش دهد"

 

به او میگویم چرا دنبال حقوقتان را نمی گیرید؟ دولت از شما حمایت میکند! آهی میکشد و دوباره حرفهایش رنگ و بوی سیاسی می‌گیرند. از سیاست های احمدی نژاد شروع میکند و به دلهره های آینده اش میرسد.

مصطفی میگوید "احمدی نژاد خوب بود، مثل خودمان بود، درد ما را می فهمید، حتی من یک عکس از او دیدم که لباس ما را تنش کرده بود، احمدی نژاد خیلی به فکرمان بود، همین [یارانه] هدفمندی که میداد میدانی چه اثری داشت؟ من اجاره خانه ام را با آن میدهم! برای همه خوب بود، منِ بی پول می‌توانستم خرید کنم و نان شبم را تهیه کنم، خب این پول را به کی میدادم، به مغازه دار، اونهم کاسبی اش خوب می‌شد، مغازه دار چکار میکرد؟ پول را میداد به کارخانه دار، خب کارخانه دار هم وضعش خوب میشد. کارخانه دار چکار می کرد؟ پول را میداد به کارگرهای بیچاره کارخانه، کارگر هم یک نانی سر سفره میبرد. همه سود می‌کردند، همه!"

اما آقا مصطفی به همین جا قناعت نمیکند و نقدی هم بر نظریه توسعه با زبان ساده‌ی خودش دارد "اما قبل از احمدی نژاد اینطور نبود! آن‌ها پول‌های مملکت را میدادند به کارخانه دار، او هم میرفت خانه بزرگ می‌خرید، بچه هاش می‌رفتند خارج، ماشین خارجی سوار می‌شد، برای زنش طلا میخرید و... آخر سر اگر چیزی تهش می‌ماند، می‌داد به کارگرش! ما ندارها هم که هر روز ندارتر می شدیم، من میترسم، میترسم دوباره همین کارها را بکنند، احمدی نژاد می گفت که میخواهد [یارانه حاصل از] هدفمندی را بکند 250 هزارتومان، اما نشد..."

تحلیل ساده افرادی چون این رفتگر زحمتکش شهرمان، اشاره به نظریه اقتصادی دولت عدالت دارد که در مقابل نظریه سرمایه داری و توسعه محور قرار داشت. امروزه بسیاری از اقتصاددانان بزرگ، راهبرد "توزیع ثروت از پایین" را راه حل مناسبی برای گردش صحیح مالی در جامعه و کاهش فاصله طبقاتی عنوان میکنند که در گذشته با اقداماتی چونهدفمندی یارانه ها، پرداخت سهام عدالت، حق دارو و غیره انجام می پذیرفته است.

در آخر می خواهم از این پیرمرد خدوم چند عکس برای گزارشم تهیه کنم که موافقت نمی کند و می گوید "برایم درد سر میشود، نانم را میبرند، بیخیال"


:: موضوعات مرتبط: احمدی دلاور , ,
:: برچسب‌ها: احمدی نژاد , رفتگر , مردمی , خادم , رئیس جمهور ,



وای وای
نوشته شده در چهار شنبه 9 مرداد 1392
بازدید : 582
نویسنده : حسین

 

 

 

 

یک خانوم توی گیلان به دکتر احمدی نژاد دست زد!! کجایید کفن پوشان !

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


:: موضوعات مرتبط: سیاست , ,
:: برچسب‌ها: وای , احمدی نژاد ,