حرکت راهبردی نظام بر مبنای جوان گرایی دینی

       چرا ما با واقعیت های انقلاب اسلامی کنار نمی آییم؟یک عدهمی خواهند بسته ، محدود و تنگ نظر به صورت تکفیر ی  به کل نظام اسلامی جفا کنند . می دانیم معمارنهضت ،حضرت امام (ره) وهمچنین مقام عظمای ولایت ، مبنای حرکت راهبردی نظام رابسیار وسیع و پویا و در عین حال قابل مهندسی با زمان ترسیم نموده اند . اما تفکریکه در زمان طاغوت بر این کشور حاکم بود بصورت فراماسونی وابسته (انگلسیی ،آمریکایی )، بر تمام ثروت و قدرت و پست های سیاسی حاکمیت داشت. این عده وابسته وجاه طلب که از آن طرف مرزها  تایید و منصوبمیشدند ، در یک سیکل مستبد و مخوف بر تمامی امورات مردم و دولت حاکمیت داشتند .هیچ نیروی دیگری حق ورود به این سیکل را نداشته و حاکمین تا زمان مرگ بر مال و جانمردم تصمیم می گرفتند . انقلاب اسلامی این روند حاکمیتی را بر هم زد ، امامتاسفانه بعد از چند سال از گذشت سالهای اول انقلاب این تفکر(طاغوتی) در قالبویترینی انقلابی و مذهبی دوباره شکل گرفت و عده ای از خواص که خود را از مردم جداکرده و با دیدگاه قدرت طلبی تمام پست ها و مقام های حکومت را در دست گرفته بودند ،آن سیکل بسته را در ظاهری متفاوت و از نظر ریشه و ذات با همان حاکمیت طاغوتی پیادهنمودند،(طوریکه گوئی دراین کشورقحط الرجال شده است)این در صورتی است که انقلاب نو پا و جوان ماپر بود ازنیروهای جوان و خلاق که در تمامی مراحل سخت و نفس گیر انقلاب اسلامی واردمیدان شده و تمامی گره ها را با آن دیدگاه انقلابی و ولایی رفع نموده بودند. حاکمیت نظام در دست یک عده افراد امتحان پس داده که در مدیریت ها مردود ویا تجدید شده بودند ، دست به دست می چرخید و با همان دید قبیله گرایی و کوتاه نگریبه حاکمیت خود ادامه می دادند.

حال با این که در زمان سازندگی ضرورت کشور،ایجادتفکر جوان گرایی و تخصص گرائی ِ توام با تعهد ولایی بود، متاسفانه این مهم محققنگشت. تا این که افکار عمومی ، این حاکمیت غلط را باعث بی عدالتی و مغایر با اهدافانقلاب اسلامی دانسته و با انتخاب رئیس جمهوری جوان ، پر تلاش ، عدالت جو و نچندان مشهور ،این ساختار مدیریتی را تغییر دادند.

همین خصوصیات منحصر به فرد دکتر احمدی نژاد این سیکل بسته و تبعیض آمیز را شکافت.این منش باعث بروز مخالفت های فراوانِ جناح های سیاسی حاکم شد . آنانی که باتابلوی اصول گرایی و یا مارک اصلاح طلبی! خود را بر نظام تحمیل و حاکمیت غلط خوداستبدادی و دیکتاتوری دینی را در قالب شعار های بسیار تند و متحجرانه ، به شکل  خودخواهی های فردی و مغرضانه وهمچنین با پشتوانهمافیای ثروت و قدرت در این نظام رشد داده بودند ، از سوی گفتمان سر کار آمده بهمبارزه طلبیده شد.

آنها با گفتمانی نفاق آمیزو برمبنای(به اصطلاح) پایبندی به اصولارزشی امام (ره) و شهدای گرانقدر وارد میدان شدند اما هر چه در توان داشتند بامانع تراشی  به این تفکر پویا و عدالتخواهانه (با ترفند های سیاسی ، اشکال تراشی های اقتصادی و سیاه نمایی های غیرواقعی) تازیدند .آنها در این شش سال و اندی که از عمر دولت عدالت جوی احمدی نژادمی گذرد( و ما شاهد آن بودیم که ایشان ، هیچ ملاحظه ای حتی به نزدیکترین افرادحامی خود نداشت و اجازه قدرت طلبی و حیف میل بیت المال را نمی داد )به مخالفت وتخریب روی آوردند ، اما مهندسی نظام به فرموده رهبر فرزانه انقلاب ، عقب نشینینخواهد کرد و در چارچوب مردم سالاری دینی  حرکترو به جلو (که باعث پیدایش پیشرفتهای شگرف در تمامی زمینه ها شده است) ادامه خواهدداشت .شاهد آن هستیم که ایران، امروزه به عنوان ام القرای مسلمانان و آزادی خواهانجهان مطرح است .

دیگر نمی توانیم با روشهای غلط مدیریتی  در گذشته ، انقلاب را مورد آزمون و خطا قراردهیم.  ما این رشد و صلا بت را در سایهتغییر سیستم مدیریتی ، در پرتو رهنمود های امام خامنه ای و تلاش های شبانه روزی وبی ادعای دولت مردان ِ عدالت خواه و جوان گرا به دست آورده ایم .

 انشالله تا رسیدن  به قله های الهی و ظهور دولت حق به جلو می رویم. بنده و امثال بنده به عنوان جوانان نسل اولی  انقلاب ،  میدان را به شما جوانان عزیز داده ایم .

همچنین از شما عزیزان انقلابی و ولایت مدار تقاضا دارم باپیروی وسرلوحه قرار دادن این تفکر،هرچه در توان دارید  در راستای پیشرفت ایران اسلامی  تلاش و همت نمایید.

انشالله

     مجلس کم محتوا با سوالهایبی محتوا ، پاسخ گو حازق و با بصیرت  

        درگفتمان اصیل و آرمانی حضرت روح الله(ره) در خصوص حکومت داری اسلامی ، آزادی بیان و انتقاد های سازنده از بزرگ ترین عواملبرای پیشرفت و تعالی حکومت محسوب می شود چرا که این عوامل برای بالا بردن کیفیت وکمیت تفکر کارگزاران نظام ، (که حاصل آن راندمان مثبت  و انتخاب بهترین افراد برای قانون گذاری تااجرای آن نظریه و انتقادهای سازنده و دلسوزانه می باشد) بسیار موثراست. در شکل گیریو تثبیت دموکراسی دینی ،بر خلاف دنیای استکبار و نظریه های کاپیتالیستی که حکومتدینی را مردود ،دیکتاتور و عقب مانده تبلیغ می کنند، مبنای فکری ، مردم سالاریدینی است و آن به عنوان تنها حکومتی در عالم مطرح است که  مردم در آن بصورت واقعی با انتخاب حاکمان،در سرنوشت نظامشان دخیل هستند . این برتری ما، در سایه لطف الهی و عنایات حضرت  ولی عصر(عجلالله تعالی فرجه الشریف) و رهبریت معظم امام خامنه ای(حفظه الله) به رشد و بالندگیرسیده است و باعث شده جهان از این روش حکومتی مردم سالارانه ی پایبند به اصول وشریعت اسلام ، الگو بر داری کند.

با این تفاسیر اگر ما بخواهیم ، این نعمت آزادی بیان وانتقاد کردن را ، وسیله ای برای اغراض شخصی و دنیوی خود یا جناح و حزب خاصیقراردهیم ، جز هرج و مرج سیاسی و القای یاس و ناامیدی در افکار جامعه حاصلی نداشتهو نخواهد داشت.

 به فرموده حضرتامام خامنه ای در نوروز 1390(نقل به مضمون)  "مسائلی غیر ضروری که در آن مردم نقشینداشته ، باید در بین کارگزاران حل و فصل گردد. حرام است که در بین مردم تبلیغ ورسانه ای شود ، چرا که حاصل آن تشویش و التهاب در بین مردم و در نهایت باعث یاس و نامیدیبیشتر است"اما متاسفانه عده ای از خواص حاشیه ساز، مغرض وبه قول دکتر بداخلاق سیاسی ، بر خلاف نظر صریح ولی فقیه ، به این عمل زشت و دشمن شاد کن رویآورده و  مردم را درگیر جنجال های سیاسی بیمورد می کنند. مورد بارز ، آن رفتار های ساختار شکن و ضد ولایی مجلس هشتم است ، کهدر آن عده ای ور شکسته ی سیاسی ، جاه طلب و مردودِ فتنه 88 ، با جو سازی  و جنجالی کردن  مسائلی ( که مهمترین آن سوال از ریاست  محترم جمهوری بود)باعث مشوش شدن افکار عمومی میشوند .آنها با پیراهن عثمان نمودن این گونه مسائل ،چند صباحی خوراک تبلیغاتی  خود را فراهم می نمایند.

همان طور که می دانیم، طبق اصل 136 قانون اساسی ، مجلس می توانداز وظایف رئیس جمهور (در صورت به حد نصاب رسیدن سوال کنندگان)سوال کند نه اختیاراتو مواضع رئیس جمهور!

با این حال در این 4 سال مجلس هشتم ، هر دفعه که دولت اعلامآمادگی برای جواب گویی به این سوالات می کرد، مجلسیان با پس گرفتن امضاء ، به حدنصاب نرسیدن و ملقی شدن سوال از رئیس جمهور را اعلام می نمودند .پس از آن  در رسانه ها با هجمه فراوان ، تهمت های ناروا بهدولت می زدند تا با سیاه نمایی هایِ عوام فریبانه ، جامعه را نسبت به دولت بدبینکنند و همچنین  هرگاه واقعه ای منفی درحکومت رخ می داد ، مجدداٌ با یک شانتاژ، منفی گرایی و ربط دادن مسائلی که ربطی بهاین سوال ها ندارد، آن را مطرح می نمودند.آنها  تا آخر مجلس هشتم روی این افکار پوسیده بسیارلجاجت dir="RTL" style="text-align: justify; direction: rtl; unicode-bidi: embed; ">مخاطبان گرامی؛ با بررسی دقیق سوالات مطرح شده ، کممحتواییِ مجلس هشتم بیشتر بر ما آشکار می شود ! واقعا ًسوالاتی که در مجلس مطرحگردید ، بی محتوا و غیر تخصصی بود، آنهم در مورد اختیارات و مواضع رئیس جمهور!!!

اینجاست  که انسانوادار به گریه و خنده می شود!!! گریه به دلیل آن که می بینیم ، پس ازگذشت 33 سال ازانقلاب، سطح فکری خواص چقدر نزول کرده است  ! وبه فرموده؛ آقا خواص باز از مردم عقب مانده اند.  خنده به واسطه محتوای سوال ها ، که  بچه گانه بودن و کوته فکری در آنها موج می زند!تعدادی از سوال ها هیچ ربطی به وظایف رئیس جمهور ندارد (مانند یازده روز خانهنشینی  و یا تغییر وزیر و ... ) تعدادیدیگر از سوال ها که اسماً جنبه تخصصی دارد! بار ها و بارها  وزیر مربوطه در کمسیونهای مجلس پاسخ داده ونمایندگان قانع شده بودند .                                                                          

البته حضرات از کینه توزی شخصی و لجاجت های نفسانی دست ورنداشته و تا قبل از انتخابات 12 اسفند مجدداٌ خوراک تبلیغاتی کم آورده بودند و بازاز شخص ریاست جمهوری خواستند که این سوالهای کذائی را در مجلس جواب دهد .آنها پیشبینی می کردند با آمادگی دکتر در مقام پاسخ گویی ،نتایج انتخابات از این قضیهمتاثر خواهد شد ، لذا آن را به بعد از انتخابات موکول کردند .

 مردم ، با بصیرت وآگاهیِ وصف ناپذیر به این حقیقت پی برده بودند و می دانستند این افراد مغرض ، کهخود  را وکیل ملت می دانند، هدفی غیر ازجاه طلبی و دنیا گرایی ندارند . مردم به تعصب و جهالت حضرات با شعارهای تابلویِ:صدای ملت ! و منتقدین دولت ! برای تصاحب کرس های  مجلس پی برده بودند. اما این خواص متاسفانه بازصدای ملت را در سال 84 و 88 نشنیدند یا خود را به ناشنوائی زدند . حال که مردم به  تمامی این ترفند ها و شانتاژ ها ، نه گفتند و عدماعتماد خود را به آنها اعلام کردند، آنها می خواستند با هوچی گری و جو سازی ، سکوتولایی دکتر را بشکنند و باعث تشدد و التهاب در کشورشوند  که زمینه ایجاد موانعی در پیشرفت و اجرای عدالتبگردد .

  عملکرد مجلس هشتمدر آخرین دیدار مجلسیان با امامخامنه ای  مورد انتقاد ایشان  قرار می گیرد و معظم له عدم رضایت خود را از روند مجلس با استفاده از  واژه ی " کارَکی " نشان می دهند.ایشانبیان فرمودند:" صد ها لوایح و قانون که نیاز مبرم در زندگی روز مره مردم ودولت است ،پشت در ها داخل زون کن ها مانده و خاک می خورد" . ولی آقایان فقطدنبال حاشیه سازی و فرافکنی هستند و طرح لوایحی که مربوط به وظایف مجلس و نیازمردم است در آن دیده نمی شود! اما با طرح لوایح و مواردی ( وقف دانشگاه آزاد ،حقوق مادالعمر نمایندگان ، معطل ماندن هدفمندی یارانه ها ، قانون کسب کار ، بیمهبیکاری طولانی مدت ، وزارت ورزش جوانان ،اختصاص امتیاز 50 ساله نشر کتب  استاد مطهری به ...) به آسمان ریسمان بافتن وسیاه نمایی رسانه ایی پرداختند . طرح مسائلی که جز بد بین کردن افکار عمومی نسبتبه دولت مردان(  و همچنین ارجاع آن به قوهقضایه در مقام شکایت از رئیس جمهور )چه سودی برای نظام داشته است؟؟؟ ( عدم معرفیوزیر ورزش! ، پرونده 1 میلیاردی فتنه 88! ،دیر فرستادن لایحه بودجه از طرف دولت ،استیضاح بی مورد وزیران  که مورد بارز آناستیضاح وزیر راه ترابری مهندس بهبهانی بود که ایشان با تلاشی وصف ناپذیر ودلسوزانه نسبت به بیت المال ،خود با پیمانکار های متخلف برخورد و مبارزه می کرد کهایشان قربانی حامیان ثروت و قدرت در مجلس شد!).

مقام معظم رهبری(مدظله) چندین بار قانون نظارت بر نمایندگانرا متذکر می شدند اما آنها با پرچم ولایت مداری!!! ، فرمایش معظم له را زیر پاگذاشته و توجهی نکردند تا آخرین ماههای دوره مجلس هشتم  که آن را بصورت وصله پینه با  چندین ماده تصویب و در شورای نگهبان مطرح شد کهآن هم مغایر با شرع اسلام دانسته شد!!! و برگردانده شد به مجلس. تصویب قانون نظارتبر نمایندگان ،باعث می شد ،افرادی که با پولهای آلوده مافیای ثروت قدرت به مجلسراه یافته اند مشخص شوند  لذا ایننمایندگان! به خاطر همین امر از تصویب آن جلوگیری می کردند.

مورد دیگری که قابل ذکر است و  مهمتر ،دستگاه های نظارتی و پیش گیری کنندهتخلفات هستند( دیوان محاسبات زیر مجموعه قوه مقننه و سازمان بازرسی زیر نظر قوهقضایه ) آنها  از این بابت از بیت المالحقوق دریافت می کنند که تخلفات و جرائم مالی و ... را شناسائی و پیگیری کنند.اماآنها به  وظایف خودشان عمل نمی کنند !!! منباب مثال ، پرونده جنجالی سه هزار میلیاردی است که  آنها توجهی نکرده  و بعد از اتفاق افتادن جرم تازه  طلب کار نظام شده اند! ( مدیران این دو دستگاهبه نحوی جزء منتقدین تابلو دار دولتمردان عدالت جوی ما می باشند)

 اما بالاخره روزموعود (24 اسفند 90) فرا رسید و تابوی سوال از رئیس جمهور با پاسخ های قاطع ،دلیرانه و بصیرتی دکتر احمدی نژاد شکسته شد .ایشان با گفتن گوشه ای اندک از حقایق، به تمامی  این بد اخلاقی ها و جو سازیهای سیاسی پاسخ گفتند.

 مجلسیان فکر میکردند با مطرح کردن آن در این زمان ، انتقام عدم اعتماد مردم را می توانند ازدولتمردان و شخص رئیس جمهوربگیرند! اما آنها خیلی کوته فکر و محدود به مسائل میاندیشند. آنها نمی دانند که شخص رئیس جمهوراینجا مطرح نیست ، بلکه یک گفتمان ارزشیو آرمانی مطرح است،  که معمار کبیر انقلاباسلامی  حضرت امام (ره) آن را عرضه کرده اندو خون هزاران شهید بابت بقای این گفتمان فدای اسلام و بیمه کردن آن شده است

هدف اجرای آن نیز عدالت و زمینه سازی برای حکومت حضرت ولیعصر در این کشور است .                                                                           

خداوندا ما را مدیون و روسیاه در برابر ائمه و شهدا قرارمده         

گیرم پدر تو بوده فاضل ،از فضل پدر تو را چه حاصل !؟

قدیمی ها ضرب المثل های بجا و پر معنی ، در خصوص موارد اجتماعی و سیاسی در زندگیخود می ساختند، كه چراغ روشنائی برای مردمان آن زمان و آیندگان می گشت، این ضرب المثلها را امروزه باید بیاد بیاوریم و یاد آوری آن ضروری می باشد .ما در این دوره شاهد،حركات زشت و تخریب كننده ای برای مخدوش نمودن چهره پیشگامان(بزرگان) انقلاب اسلامی هستیم،و این مصداقی است برای دو ضرب المثلکه در ادبیات گذشتگان ما مرسوم بوده :

- گیرم پدر تو بوده فاضل ،از فضل پدر تو را چه حاصل

- پسر نوح با بَدان بنشست،خاندان نبوتش گم شد

آری  این دو ضرب المثل در جامعه كنونی مامشهود است.ما به وضوح شاهد، رفتار وابستگانِ چهره های خاصِ تاریخ انقلاب و شهدای شاخص  ، در سو استفاده از نام و نشان این بزرگان ، برای عوام فریبی و جاه طلبی در جهتبدست آوردن مقام های زود گذر و ثروت های نا مشروع دنیوی،هستیم.

جالب این است كه این وابستگان هیچ سنخیّتی در رفتار و كردار خود با آن عزیزان ندارند!و به دنبال منافع مادی برای خود هستند. آنها برای پیشبرد نیات دنیا طلبانه خود ، استفادهابزاری از نام و نشان و حتی تصاویر! آنها می كنند.

نمیدانم ، فضل و كرامات و تفكر شهیدان بزرگواری چون شهید مظلوم آیت الله دكتر بهشتی،شهید آیت الله مطهری كه تئوریسین های انقلاب جهان شمول ایران اسلامی بوده اند و همچنینحضرت روح الله رهبر کبیر انقلاب ،چه رابطه ای با تفكر وابستگان غافل ، كوته فكر ومقام پرست امروزی آنان دارد.آن عزیزان با تفكر الهی و مبارزه سخت ،در تولد و پیروزی ایننهضت كوشش و تلاش زاید الوصفی نمودند و در راه بقاء و پیشبرد اهداف مقدس و ارزشی انقلاباز خون و جان خود گذشتند، ولی این وابستگان ناخلف! فقط از نام و نسبت آنها ، برای توجیهاعمال ضد ارزشی ، مذموم و خلاف(مثلا تصویب قانون واگذاری انحصار تالیفات و كتب شهیدمطهری توسط مجلس به نفع و ابستگان برای مدت 50سال!!!) خود استفاده می كنند.

 این روند ناپسند و زشت می بایستی موردتوجه خواص  و علمای بزرگ و فرزانه مكتب نابمحمدی قرار گیرد كه با پیروی از مرام مولا علی (ع) و سیره امام راحل(ره) ، از آن غافلنشوند! و تجربه تاریخی عبد الله بن زبیر كه باعث رقمخوردن غم نامه جمل تا  نابودی زبیر سیف الاسلامشد ،بار دیگر تکرار نگردد!

 البته ما در این عمر سی و سه ساله انقلاب، شاهد اقدامات بصیرت مدارانه و علوی تبار از سوی علما و بزرگان ولایی(همچون آیت الله محمدیگیلانی،آیت الله حائری شیرازی،آیت الله خزعلی و بزرگواران دیگری)در راستای اعلام برائتاز وابستگان ناخلف و منحرف دنیوی خود بوده ایم. خداوند وجود گرانمایه چنین بزرگانیرا كه به عنوان الگو برای تمامی خواص مد نظرند! ،حفظ نماید.

خدایا ، ما از غفلت های دنیوی و دام های دشمنان دینت ، به تو پناه می بریم.          

 دکتر عبدالرضا داوری طی مناظره با جعفر قادری در دانشگاه شیراز از واقعیت تلخ "امریکایی خواندن شهید بهشتی" پرده برداشت و گفت:"اتهاماتی که آقای قادری و دوستانشان در مجلس و برخی نهادهای دیگرعلیه احمدی نژاد و مشایی گفته اند هیچگاه علیه بازرگان و بنی صدر هم گفته نشد. نمی خواهم مقایسه کنم ولی برای عبرت گیری می گویم.به خوبی یادم هست که در بهمن و اسفند 59 گروهک رجوی در نشریه خود دهها مقاله و یادداشت نوشت و شهید مظلوم دکتر بهشتی را به بند و بست با امریکا متهم  کرد و کار این اتهام زنی ها به جایی رسید که حتی عده ای از اعضای حزب جمهوری اسلامی دیگر حاضر نبودند پشت شهید بهشتی نماز بخوانند و اینگونه بود که امام خمینی فرمودند شهادت بهشتی پیش مظلومیت او چیزی نبود. "

یکسال پس از اشغال سفارت امریکا در تهران ، زمزمه هایی در مطبوعات کشور در خصوص حل و فصل مسئله گروگان های آمریکایی آغاز شد، که به همین بهانه مسعود رجوی و دار و دسته منافقش ، در زمستان 59 ، خط جدیدی را برای تخریب و مقابله با نظام دنبال کردند تا بتوانند در فضای سیاسی کشور ، رهبری نظام را به سازش با امریکا متهم کرده و گروهک خود را پیشتاز در آمریکاستیزی جا بزنند و در این پروژه نوک تیز حمله گروهک رجوی ، شهید بهشتی را هدف قرار می داد.

گروهک رجوی در نشریه خود که موسوم به «مجاهد» بود سلسله مقالاتی مسلسل وار را با عنوان «ماجراهای پشت پرده گروگانگیری» منتشر می کند و در آن مقالات نه به طور ضمنی، بلکه با صراحت و وقاحت تمام شهید مظلوم دکتر بهشتی را «واسطه» و «رابط» و «مرتبط» با سیا، پنتاگون و رژیم سلطنتی معرفی می کند!

 در پایان عناوین شماری از مقالات زنجیره ای نشریه گروهک رجوی علیه شهید بهشتی را مرور می کنیم:

 • «بهشتی ؛ برگ برنده امریکا...» (هفته نامه مجاهد، شماره 107،7 بهمن 59)

 • «بهشتی متخصص بند و بست با شیطان بزرگ و شرکا!!» (هفته نامه مجاهد، شماره 109، 23 بهمن 59)

 • «آقای بهشتی! با گزارش ارتباطات خود زحمت مجاهدین را کم کنید!» (هفته نامه مجاهد، شماره 111، 11 اسفند 59)

 شهید بهشتی از منظر دکتر احمدی نژاد

 دکتر محمود احمدی نژاد روز هفتم تیرماه امسال در جلسه هیات دولت، سال 1360 را در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا به حال سالی مهم و ویژه عنوان کرد و گفت : سال 1360 مملو از حوادث تاریخ ساز و سرنوشت ساز بود که وجوه تلخ و شیرین بسیاری داشت.

 رییس جمهور تلخ ترین حادثه این سال را انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی دانست و افزود:‌ حداقل در طول تاریخ سیاسی 300 ساله اخیر کشورمان سابقه نداشته است که در یک روز و در اثر یک حادثه تقریباً بدنه اصلی حکومت شامل جمعی از وزراء، مسئولان دستگاه قضایی و نمایندگان مجلس از دست بروند.

 دکتر احمدی نژاد اظهار داشت: در حادثه هفتم تیر،‌ شهادت شهید بهشتی به عنوان مدیریت فکری، اجرایی و میدانی انقلاب اسلامی از همه برای انقلاب و نظام جمهوری اسلامی سنگین تر بود، چرا که ایشان تئوری انقلاب را تبیین، ‌تدوین و در عرصه اجرایی جاری می کرد و در آن زمان نظام افرادی در طراز ایشان کمتر داشت.

 وی در تشریح دیدگاه های والا و بلندنظرانه شهید بهشتی به مشروح مذاکرات تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی در مجلس خبرگان قانون اساسی اشاره و خاطرنشان کرد: در مذاکرات آن مجلس، آنجا که بحث به استثناء کردن برخی موارد در صدور مجوز شکنجه برای اقرار گرفتن می رسد، شهید بهشتی تصریح می کند، که حتی اگر 10 مسئول ارشد کشور گروگان گرفته شده و یا اسیر شوند، فساد آن کمتر از این است که به یک متهم سیلی زده شود چرا که این سیلی زدن گشودن راه اقدامات ناصواب دیگر است.

 رییس جمهور اضافه کرد: شهید بهشتی در این بخش از مذاکرات مجلس خبرگان قانون اساسی تاکید می کند، این ما مسئولان جمهوری اسلامی هستیم که باید فدای انقلاب، اسلام و ارزشها شویم و قانون باید برای صیانت از آرمانها و ارزشها تدوین شود، نه برای صیانت از مسئولان.

 دکتر احمدی نژاد با اشاره به این جمله حضرت امام خمینی (ره) درباره شهید بهشتی که "شهید بهشتی یک ملت بود برای ملت ایران" گفت: اگر ایشان فرصت می یافت تا دیدگاه های خود را در عرصه اجرایی عملیاتی کند، یقیناً وضع به گونه ای دیگر پیش می رفت؛ نظیر تعبیری که حضرت امام راحل درباره ایشان فرمودند، در قرآن درباره حضرت ابراهیم به کار برده شده است.

 رییس جمهور افزود: در عرصه اقتصاد، دیدگاه های شهید بهشتی یکی از بهترین، دقیق ترین و عمیق ترین دیدگاه هاست. ایشان تاکید داشتند که بیت المال باید به طور مساوی بین همگان تقسیم شود و در همان سال 1359 معتقد بودند که زمان اجرای این کار در حال گذشتن است.

 دکتر احمدی نژاد اظهار داشت: دشمن با شناخت کافی از شهید بهشتی، عملیات ترور ایشان را طراحی کرد و اگر چه در سال 60 ترورهای زیادی در کشور اتفاق افتاد، اما حادثه هفتم تیر به جهت اینکه شاخص و تعیین کننده مرز بین اسلام ناب و دیگر ایده ها بود، یک درخشندگی و تفاوت اساسی با دیگر وقایع سال های پس از انقلاب اسلامی دارد.

 رییس جمهور تصریح کرد: امروز همچنان در عرصه مدیریت کشور شدیداً به اندیشه های رفیع شهید بهشتی نیازمندیم و خوب است همه مسئولان در جمهوری اسلامی دیدگاه ها و عملکرد ایشان را در همان مدت کوتاه مسئولیت های وی مرور کرده و الگوی خود قرار دهند.

 دکتر احمدی نژاد به بخش دیگری از مواضع شهید بهشتی در جلسات تدوین قانون اساسی اشاره و خاطرنشان کرد: هنگامی که بحث بین اولویت بخشی به استقلال، تمامیت ارضی و حاکمیت ملی با آزادی پیش می آید، ایشان بحث بسیار زیبایی دارند و عنوان می کنند که اگر عدالت و آزادی نباشد، استقلال نیز برقرار نمی شود چرا که استقلال ضامن عدالت و آزادی است و اگر آزادی نباشد توده های مردم پشتیبان استقلال، تمامیت ارضی و حاکمیت ملی نخواهند بود.

 رییس جمهور ادامه داد: در سال های ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی که کمتر کسی سابقه کار اجرایی داشت، این شهید بهشتی بود که نظم را برقرار کرده و امور را ساماندهی می کرد و در آن شرایط توانست در مجلسی که همه افراد آن عالم و دانشمند بودند و تفاوت نظرهای زیادی بین آنها وجود داشت، قانون اساسی جمهوری اسلامی را تدوین کند که امروز باید آن را بر بام دنیا گذاشته و به آن افتخار کنیم.

 دکتر احمدی نژاد با مترقی، انسانی و انقلابی توصیف کردن قانون اساسی جمهوری اسلامی گفت: در جلسات تدوین این قانون گاه بر سر یک کلمه چندین ساعت بحث های خیلی جدی بین عالمان و دانشمندان عضو مجلس خبرگان تدوین قانون اساسی در می گرفت.

 رییس جمهور به انتصاب شهید بهشتی به عنوان رییس دیوان عالی قضایی بعد از تدوین و تصویب قانون اساسی اشاره کرد و افزود: در همان مدت یک سال و نیم ریاست ایشان در دستگاه قضایی کشور یک آرامش و اطمینان خاطری به دستگاه قضایی کشور در ساحت عمومی جامعه به وجود آمد و نظمی بسیار زیبا برقرار شد و اینها همه ناشی از آن بود که شهید بهشتی فردی زلال، پاک و سمبل اخلاق بود که ذره ای خدشه در شخصیت وی وجود نداشت و هر کس که با او ملاقات می کرد اطمینان خاطر و آرامش پیدا می کرد.

 دکتر احمدی نژاد به این جمله شهید بهشتی که فرموده بود؛ "باید جاذبه در حد اعلاء و دافعه در حد ضرورت باشد" اشاره کرد و اظهار داشت: اینها واقعاً جملات بهشتی هستند و همین خصوصیات باعث شد تا تیرهای زهرآگین نفاق، ریا و خودخواهی بدخواهان و دشمنان، شهید بهشتی و یارانش را تکه تکه کرده و بسوزاند و ملت را از وجود ایشان محروم نماید.

 رییس جمهور تصریح کرد: امروز راه روشن است و عاقبت بخیری در گرو خدمتگزاری است و هر که مرام خدمتگزاری را با هر چیز دیگری عوض کند به خدا، به خدا و به خدا ضرر کرده است.

 دکتر احمدی نژاد با اشاره به قدرت مواد منفجره ای که در ساختمان حزب جمهوری اسلامی کار گذاشته شده بود و این ساختمان بتنی را کاملا ویران کرد، خاطرنشان ساخت: شدت و قدرت این بمب متناسب با شدت کینه ای بود که بدخواهان از شهید بهشتی داشتند.

 همه باید خود را فدای استقلال، آزادی و عدالت کنیم و هر قدر خالصانه تر در این مسیر حرکت کنیم، نزد مردم عزیز تر خواهیم بود و امیدوارم راه و منش شهید بهشتی و یارانش همواره چراغ راه خدمتگزاران در بخش های مختلف نظام جمهوری اسلامی باشد.

شبکه ایران