با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
داشتم عبرت های عاشورا را میخوندم که خبر جالبی دیدم حیف آمد منتشر نکنم:
"در پی مصاحبه محمد رضا باهنر با روزنامه اصلاح طلب! اعتماد و "نمک نشناس" خواندن میر حسین موسوی در این مصاحبه ، فرزند یکی از سران فتنه در پاسخ به بخشی از این سخنان گفت:بنده شما را مانند آفتاب پرستی می دانم که به هر طرف که گرما و قدرت می رود حرکت میکنی و رنگ عوض مینمایی.امیدوارم یادتان نرفته باشد که قبل از انتخابات سال ۸۸ به حضور میرحسین موسوی رسیدی و از ایشان خواهش کردی که وارد انتخابات شود و کشور را از دست احمدی نژاد نجات دهد"
این نظر ما نیست نظر یک اصلاح طلب هم است٬!!!!!!
برگرفته از عبرت های عاشورا ص۲ ستون ۳ چاپ جمعه۱۷ شهریور ۹۱
مسائل مهمى در كشور ما وجود دارد كه شعر ميتواند از اينها بهرهمند شود و در خدمت اين مفاهيم در بيايد. مفاهيم هم مفاهيم شخصى نيست؛ مفاهيم ملى است. فرض بفرمائيد امروز يك ظلم بزرگ هستهاى دارند به ما ميكنند. درست است كه مثل ميانمار، ما را قتلعام نميكنند؛ خب، دستشان نميرسد؛ دستشان ميرسيد، همين كار را هم ميكردند؛ نميتوانند؛ اما همان كارى كه ميتوانند، در ظلم به اين ملت و به اين كشور دارند انجام ميدهند. خب، اين يك موضوع مهمى است. يا فرض بفرمائيد دانشمندان ما را به شهادت ميرسانند؛ اين پديدهى كوچكى نيست، پديدهى مهمى است. ميخواهند ترور كنند، تروريستند؛ خب، تو سرشان بخورد؛ وقتى كه تروريست سراغ دانشمند مىآيد، مسئله از صرف يك ترور فراتر ميرود؛ مسئلهى جبههبندى و دشمنى با دانش است، با پرورش دانش در كشور است، با پرورش دانشمند در كشور است؛ مسئله ابعاد وسيعى پيدا ميكند. پس اين يك مسئلهى ملىاست، يك مسئلهى بزرگ است؛ اينها بايد در شعر منعكس شود. همان طور كه به نظرتان ميرسد كه بايد مثلاً براى ميانمار يا مصر يا بيدارى اسلامى يا فلسطين يا جنگ سى و سه روزه شعر بگوئيد - كه ميگوئيد و خوب هم هست و لازم هم هست - مسائل موجود كشورتان هم مسائلى هستند كه شما نميتوانيد از اينها صرفنظر كنيد؛ اينها بايد در عالَم شعر بيايد.
خب، يك عدهاى هستند كه به مسائل كشور اصلاً اهميت نميدهند. من آدمهائى را مشاهده كردم كه مدعى ميهندوستى و مدعى عاشق اين آب و خاك بودند، اما به مسائل اين آب و خاك اهميت نميدادند. هشت سال در اين كشور جنگ بود؛ اين جنگ را جمهورى اسلامى كه راه نينداخته بود؛ بر جمهورى اسلامى تحميل شده بود. خب، آنهائى كه با جمهورى اسلامى مخالفند، در اين جنگ بايد چه موضعى ميگرفتند؟ بايد چه كار ميكردند؟ دولت، دولت جمهورى اسلامى است؛ اما ملت، ملت ايران است؛ شهر دزفول است، خرمشهر است، تهران است؛ چرا نسبت به آن بىتفاوت ماندند؟ چرا شعراى مطرح، هنرمندهاى مطرح، رماننويسهاى مطرح، مقالهنويسهاى مطرح، روشنفكرهاى مطرح، نسبت به اين قضيه بىتفاوت ماندند؟ آيا اين بىتفاوتى عيب نيست؟ اين بزرگترين عيب است. ايران كه ايران است؛ مگر دشمن به اين كشور حمله نكرده؟ هيچ وسيلهى دفاعى ندارند. حداكثر دفاعى كه ميتوانند از خودشان بكنند، اين است كه بگويند ما نسبت به جمهورى اسلامى بديم؛ اين تعصب نگذاشته است كه ما در مورد ايران، در مورد تهران، در مورد خرمشهر، در مورد جوانهاى اين كشور، در شعرمان يا در نثرمان يا در رمانمان، يك كلمه حرف بزنيم. خود همين دفاع از خود - كه حداكثر چيزى كه ميتوانند بگويند، اين است - براى آنها بزرگترين ننگ است كه يك چنين تعصبى بر ذهن و روح و قلم و دل يك جمعى حاكم باشد.
امروز هم همين جور است. امروز شما مىبينيد جبههى استكبار با همهى وجودش، با همهى توانش، با همهى قدرت تبليغاتىاش، با همهى توانائىهاى تشكيلاتىِ سياسىاش، در مقابل ملت ايران ايستاده و دارد كارهائى انجام ميدهد - حالا اين كارها چقدر اثر ميكند يا نميكند، آن بحث ديگر است - بالاخره دشمن دارد خباثت خودش را ميكند؛ او كم نميگذارد؛ او با مقابلهى با ملت ايران و كشور ايران، روح پليد و خبيث و ملعون خودش را دارد ارضاء ميكند؛اينجا هم در مقابلهى با او سينهها سپر شده، ايستادند، استقامت ميكنند، مقاومت ميكنند، دارد دفاع ميشود؛ خب، اين يك حادثهى ملى است؛ اين حادثهى ملى را ميتوانيد از نظر دور بداريد؟ اينها بايد در شعر منعكس شود. عرض كردم؛ من هيچ اصرار ندارم كه شما يك قصيدهى پنجاه بيتى دربارهى اين قضيه بگوئيد؛ نه، يك غزل هفت هشت بيتى بگوئيد، يك بيتش، دو بيتش مثل يك تكمضراب، اين مسئله را بيان كند. اينها لازم است. بالاخره در مصاف حق و باطل بايد موضعى داشت؛ نميشود بدون موضع بود.
(امام خامنه ای/ ۱۴ مرداد ۱۳۹۱/دیدار با شاعران)
*** به خدا در هیچ مذهب و زبان و آیین و جغرافیایی خیانت به وطن افتخار نیست.
همین یکی دو سال پیش بود که همه ی جوانان انقلابی ، رسانه های مدعی اصولگرایی و مسئولان مدعی حمایت از کیان جمهوری اسلامی یک درخواست بزرگ از قوه قضاییه داشتند:
سران فتنه را دستگیر کنید!!
طولی نکشید که این درخواست عمومی فراموش شد یا شاید همفراموشانده شد.(وقتی مسائل فرعی و کم اهمیت در این یکی دو سال بزرگترین خطر قلمداد شود چرا این درخواست ساده فراموش نشود.)
دست ها و قلم ها و زبان های ظاهر الصلاح جو را به گونه ای تغییر دادند که "حامی احمدی نژاد ماندن " شک برانگیز -تعجب آور و مشکوک نشان داده شد.کم کم توهین های رکیک و شرم آور به رییس جمهور و معتمدانش به امری عادی تبدیل شد و کار به جایی کشید که مدعیانی که شعار می دادند "احمدی احمدی حمایتت می کنیم" در کنج رجا نیوز ها و فلان نیوز ها نشستند و شروع به نیش و کنایه زدن به محبوب سابق خود کردند.
باید آفرین گفت به هنرمندانی که زبردستانه اذهان بسیاری از جوانان مومن و انقلابی را از درخواست دستگیری و مجازات فتنه گران به درخواست جدا شدن ام الخبائث !! از احمدی نژاد منحرف کردند.
آری ،این چنین وبلاگ نویسانی مثل احمد شریعت باید بازداشت شوند ،ولی صاحبان تریبون های بزرگ و وحشت ناک مثل جهان نیوز ومشرق نیوز و....به تهمت زدن ادامه دهند.
آسوده باش موسوی ! آسوده فتنه گری کن مهدی هاشمی! جهان نیوز انقلابی !راحت تهمت بزن!
مسئولین اگرمن این همه پرونده دادگاهی می داشتم آیابه راحتی می گذاشتیداین همه سفرخارج ازکشورداشته باشم حتی اطرافیانم هم کنترل میشدنداماسفرهای خارجی خانواده آقای هاشمی درسال ۹۱درسایت الف اعلام شده بیشترامارات ومکه یکبارو بقیه آلمان وترکیه ولندن وقبرس ومالزی بوده بیشترامارات بوده عده ای میگندمگرخانواده آقای هاشمی ازدولت حقوق میگرن که سفرهای خارجی آنهاراکنترل میکنیدیاباچه دلاری بایدعرض کنم برادرعزیز بعضی مواقع این آقازادهانرخ ارزراتعین میکنندبرای اینهانرخ ارزمهم نیست درسته مستقیماحقوق نمیگرن اماوامافکرکرده ایدچرااون آقازاده لندن نشین شده ودرلندن بازنمیگردداگرمن بدبخت می بودم الان جگرم دراومده بودکسی نیست سراغ دارای های این خانواده رابگیره که ازکجاآورده اند وبه چه امیدتوسال۸۸اون کارهارادرکشوراانجام دادندالان به راحتی به کشورهای عربی واروپای سفرمیکنند اون آقازاده شون که عشقش نکشیده به کشورنمیاداعضای خانواده به راحتی به بهانه المپیک رفتنددیندش چه جالب بودن مسئولین قضای بنده به عنوان یک جوان ۲۰ساله متاهل دانشجوبیکارمیگم اگرامثال ماهاوفرزندان آقای هاشمی فرقی میگذاریدواگزارتون به خداباشه چراکه نان لواش۱۰۰تومنی میخورم اون هاهم این نان رامیخوره درسته فرقمون بین بابامون اماخدااین حرف راقبول نمیکنه
نامه تعدادی از بسیجیان به وزیر ارشاد :مدیران بی تربیت روزنامه شرق را تنبیه کنید.
جمعی از بسیجیانکشور در نامه ای به وزیر ارشاد خواستار برخورد جدی این وزارت خانه با روزنامه هتاک شرق شدند.
در این نامه آمده است:
وزیر محترم ارشاد جناب آقای دکتر حسینی
سلامٌ علیکم؛
با صلوات بر محمّد و آل محمّد و احترام، روز گذشته و درست در ایام بزرگداشت هفته دفاع مقدس و گرامیداشت نام و یاد شیرمردانی که استقلال، عزت، شرف و امنیت امروزمان را مدیون آنها هستیم و در ایامی که حتی ضدانقلاب ترین و بی دین ترین افراد هم تلاش می کنند حرمت آن را پاس بدارند و با تجلیل از رزمندگان دفاع مقدس خود را وطن پرست نشان دهند؛ روزنامه بد نام و ارتجاعی «شرق» که پیوسته سخنگوی مرفهان بی درد و صاحبان ثروت های باد آورده است در یک اقدام وقیحانه و غیر قابل توجیه با چاپ کاریکاتوری، انبوه رزمندگان بسیجی را افرادی چشم بسته معرفی می کند که سربندها را به جای پیشانی روی چشم بسته اند.
جای تعجب نیست کسانیکه همواره چشم و گوش بسته دنباله رو سیاست های روباه پیر استعمار بوده و هستند بسیجیان رزمنده دفاع مقدس را افرادی چشم و گوش بسته بدانند و انسانهایی را که امام خمینی(ره) آنها را آزاده ترین و هوشمندترین انسانهای تاریخ بشر نامیدند را این گونه ببیند.
جای تعجب اینست که چرا دولتی که خود را بسیجی میداند و معاون اول رئیس جمهورش در هفته دفاع مقدس لباس بسیجی می پوشد از چنین روزنامه های عقب مانده حمایت و در این شرایط اقتصادی از پول مردم محروم و بیت المال به چنین روزنامه های متحجری یارانه می دهد.
ای کاش قبل از دادن جواز انتشار چنین نشریاتی، مدیر مسئول و سر دبیران آنها را آموزش می دادید و تفهیم می کردید که دو روی فئودالیته گذشته و دیگر نباید رسانه ها ابزار فئودالها و زمین داران و زمین خواران بزرگ باشند. کاش قبل از دادن مجوز به اینگونه ننگین نامه ها به آنها می آموختید دوران استعمار که روزنامه ها تیترشان را از سفارتخانه ها و سرویس های جاسوسی می گرفتند تمام شده و می توانند آزاد باشند و بجای بیان خواسته های استعمارگران و ابر جنایتکاران حرف ملتشان را بنویسند و از ارزش های ملّی خودشان دفاع کنند. کاش به آنها آموزش می دادید که دنباله روی خط مشی منافقین و شاه و صدام در مبارزه با بسیج سرنوشتی جز سرنوشت شوم این طاغوت ها ندارد.
و آقای وزیر! به راستی در دوره ای که انواع شبکه های ماهواره ای بیگانه و پایگاههای اطلاع رسانی خارجی در دسترس مردم کشور هست چرا باید به نشریاتی که هیچ موضع مستقل و مبتکرانه ای از خود ندارند و صرفاً ترجمه و تکرار مواضع رسانه های خبیث مانند رادیو تلویزیون دولتی انگلیس، بی بی سی و صدای آمریکا و اسرائیل هستند از بیت المال کمک شود؟! حتماً خواهید گفت که بخاطر این توهین رنگین نامه ی شرق به دادگاه شکایت کنیم . به شما می گوییم که حتماً این کار را خواهیم کرد و به کمتر از تعطیلی این روزنامه و تنبیه مدیران بی تربیت آن درملاء عام راضی نیستیم امّا می خواهیم چند روزی فرصت بدهیم تا ادعای بسیجی بودن دولت را آزمایش کنیم و ببینیم عکس العمل وزارت ارشاد دولت برادر احمدی نژاد نسبت به این کاریکاتور خائنانه و عاملان آن چیست. امید داریم که از این آزمایش رو سفید بیرون آیید.
و بسیجیان بویژه رزمندگان بسیجی دفاع مقدس که از هر ناحیه ای مظلوم واقع شده اند لااقل در دوره ی وزارت شما به این صراحت مظلوم واقع نشوند.
اقدامات سلسلهوار در توهین به ارزشهای دینی و اعتقادی مسلمانان که در قالب یک طراحی امریکایی ـ صهیونیستی و با انتشار فیلم و کاریکاتور موهن به ساحت پیامبر اعظم صلوات الله علیه و آله آغاز شده و موجی از اعتراض را در کشورهای اسلامی به دنبال داشته است، روز گذشته وارد فاز جدیدی شد تا روزنامه شرق نیز با انتشار کاریکاتوری موهن نسبت به رزمندگان دفاع مقدس، حمله به ارزشها و اعتقادات مردم مسلمان را به داخل کشور بکشاند.
به گزارش رجانیوز، همزمان با ایام گرامی داشت دفاع مقدس روز گذشته روزنامه شرق اقدام به انتشار کاریکاتوری موهن به رزمندگان دفاع مقدس، به قلم هادی حیدری یکی از اعضای اصلی حلقه رسانهای کارگزاران کرد تا موج توهین و تخریب ارزشها به داخل کشور نیز کشیده شود.
روزنامه شرق که از سوی محافل نزدیک به کارگزاران سازندگی تامین مالی میشود، در کاریکاتور موهن خود، تلاش کرد با طعنه نسبت به همدلی رزمندگان دفاع مقدس در بستن سربندها در ایام عملیات، این همدلی را به همکاری برای بستن چشمهای همدیگر و ندیدن حقایق تعبیر کند.
این در حالی است که هادی حیدری در وبلاگ خود نام این کاریکاتور را «چشم بندان» که یادآور«پیشانی بند» بسیجیان است قرار داده است که مسئولان روزنامه شرق با صرف نظر از این اسم، عنوان «کارتون خواب» را برای این کاریکاتور موهن انتخاب کردهاند.
حیدری که سابقه همکاری چندین ساله با تیم رسانهای کارگزاران و محمدقوچانی را در پرونده خود دارد، در جریان فتنه ۸۸ به دلیل انتشار مطالبی در جهت حمایت از جریان فتنه بازداشت شده بود.
در همین حال هیات نظارت بر مطبوعات که پیش از این هفته نامه نه دی را به بهانه انتشار کاریکاتوری به قلم همین کاریکاتوریست توقیف کرده بود، هنوز در قبال این اقدام موهن ضد ارزشی واکنشی نشان نداده است و تنها وزارت ارشاد به ارسال یک تذکر کتبی بسنده کرده است.
انتشار این کاریکاتور با واکنش گسترده فعالان فضای مجازی روبرو شده است و در حالی که رسانههای ضد انقلاب از جمله روزآنلاین تلاش کردند به انتشار گسترده این کاریکاتور موهن بپردازند، بسیاری از فعالان شبکههای اجتماعی و وبلاگنویسان نیز به این اقدام توهینآمیز انتقاد کرده اند. در همین زمینه زهرا طباخی در بولتن نیوز نوشت: «آقای هادی حیدری! به اربابان غربی ات که در روزنامه شرق کوک می شوند بگو: آنها که چشم عقل شان بینا می شود نیازی به چشم بصر ندارند! بار دیگر اگر خواستی سرداران بسیجی و سپاهی را با چشم بسته طراحی کنی توجه داشته باش که راهشان را گم نخواهند کرد! سربند یا زهرا خود راهگشای دنیا و آخرت است…دیدار ما به قیامت!»
درود دوستان خوبم حکیم محمد بن زکریای رازی (251-313ه ق)بزرگترین پزشک جهان شرق , و یکی از پزشکان بزرگ سراسر اعصار بشری , در ایران زمین بیشتر به عنوان طبیب اشتهار دارد،و بسی کمتر به عنوان فیلسوف شناخته شده است.در نزد مردم درس خوانده میانه حال حکیم ری به دو چیز معروف است : کاشف الکل و دین ستیزی.
حکیم رازی بارها اعلام کرده فلسفه ارسطو را نمی پذیرد و چنان که معاصران به درستی اعلام کرده اند ارسطو طی حدود 2000سال سلطه ی فکری و فلسفی , حریفی نقاد تر و حکیمی بزرگتر از رازی به خود ندیده است. در یک کلمه رازی فیزیک ارسطو را نقض کرده ؛ ولی هدف و غرض اصلی وی , همانا رد و رفض متافیزیک او بوده؛ حکیم رازی یگانه متفکر مادی ایرانی در سراسر اعصار است که هرنوع فلسفه مابعدالطبیعی را از بیخ ابطال نموده , تا حکمت طبیعی اصیل ملی و مغانی ایران را به اثبات رساند.
سومین پیامبر ستیز بزرگ جهان اسلام عقیده داشت هرکس باید با تمام وسع و همت در تعلم فلسفه بکوشد و خود را به بحث و نظر و فراگیری برطریق حق مشغول دارد.کسی که در فلسفه نظر کرده باشد ابدا معتقد به شرایع پیامبران نخواهد بود. چون اینگونه اعتقادات خرافی موجب بر اختلافات , همانا مصر بر جهل و تقلید است که منجر به نزاع و کشتار میشود. اهل شریعت دین را حسب تقلید از رئیسان خود برمیگیرند که نگرش و پژوهش در اصول را وا می نهند و از آن باز می دارند.
انسان کامل در نزد رازی, همان است که آدمی خود(نه خدا) محور و مرکز وجود قرار میگیرد و همین اندیشه انسان گرایی نیز یادآور جنبش روشنگری در اروپای سده 18 می باشد. انسان گرایی رازی خود ناشی از فلسفه علمی اوست که دانشمندان غربی او را مشعل افروز خرد گرایی و انسان مداری وصف نموده اند , از آنرو که برای عقل انسانی در همه امور و احوال,چندان فضیلت قائل شده که آدمی را از هر رهنمای دیگری که ادیان در وجود انبیا متصور میدانند بی نیاز می سازد.
رازی در آغاز عصر نوزایی فرهنگی ایران در دوران اسلامی,منادی وحید جدایی فلسفه از دین و یگانه نگره پرداز پیشاهنگ جدایی دین از سیاست یا استقلال دولت از خلافت سنی ,و مبشر قوانین مدنی به جای قوانین ((شرایع))مذهبی بوده است.
عصر رازی دوره بازگشت (نوزایی)فرهنگ ایران باستان در زمینه تمدن اسلامی ,مقارن با فروپاشی خلافت عباسی در ایران زمین (سده های 3تا5 ه ق) بر اثر رستاخیز عناصر ایرانی بود.رازی به عنوان نماینده خردگرایی عصر خویش یاد آور جنبش روشنگری در سده هجدهم است,مبین تصور پیشرفت علمی و تنها شخصیت مستقلی به شمار می رود که بر ستیغ انسانگرایی ایرانی و دانش و خردورزی ایستاده است.رازی اعتقاد به علم شهود (وحی) نداشت , بلکه معتقد به معرفت تجربی یا علم حصولی می بود.وی با نفی هرگونه متافیزیسم و رد علت غایی در طبیعت , مساله مبدا و معاد را هم بر طبق اصول حکمت طبیعی توضیح می نمود.
پی نوشت 1 : این پست برداشتی مستقیم از متن کتاب حکیم رازی نوشته پرویز سپیتمان است/حکیم رازی از جنجالی ترین کتابهای دهه 80 بود که نشر طرح نو آن را به چاپ رسانید. در کتاب نظر محمد بن زکریای رازی را درباره شریعت می خوانیم که ایشان عقیده داشتند وجود پیامبر در تناقض با عدالت خداوندی است. این کتاب واکنش های زیادی در محافل فلسفی و دولتی کشور برپا نمود که بارها از تجدید چاپ آن جلوگیری شد و حکومت اسلامی هم از ورود انتشارات طرح نو به نمایشگاه بین المللی بابت چاپ این کتاب جلوگیری نمود .چاپ اول کتاب درسال 83 و در936صفحه است/.