با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
اگرحسین بن علی بود میگفت اگر میخواهی برای من عزاداری کنی، برای من سینه و زنجیربزنی، شعار امروز تو باید فلسطین باشد . شمر امروز موشه دایان است. شمر هزار وسیصد سال پیش مُرد، شمر امروز را بشناس.
«والله وبالله ما در برابر این قضیه مسئولیم . به خدا قسم مسئولیت داریم . به خدا قسم ماغافل هستیم . و الله قضیه ای که دل پیغمبر اکرم را امروز خون کرده است ، این قضیهاست . داستانی که دل حسین بن علی را خون کرده ، این قضیه است . اگر میخواهیم بهخودمان ارزش بدهیم ، اگر میخواهیم به عزاداری حسین بن علی ارزش بدهیم ، باید فکرکنیم که اگر حسین بن علی امروز بود و خودش میگفت برای من عزاداری کنید ، میگفتچه شعاری بدهید ؟ آیا میگفت بخوانید : ” نوجوان اکبر من” یا میگفت بگویید : ”زینب مضطرم الوداع ، الوداع ” ؟! چیزهایی که من ( امام حسین ) در عمرم هرگز بهاینجور شعارهای پست و کثیف ذلت آور تن ندادم و یک کلمه از این حرفها نگفتم؟! اگرحسین بن علی بود میگفت اگر میخواهی برای من عزاداری کنی، برای من سینه و زنجیربزنی، شعار امروز تو باید فلسطین باشد . شمر امروز موشه دایان است. شمر هزار وسیصد سال پیش مُرد، شمر امروز را بشناس. امروز باید در و دیوار این شهر با شعارفلسطین تکان بخورد. هی دروغ در مغز ما کردند که آقا این یک مسئله داخلی است.مربوط به عرب و اسرائیل است . … تلاش مامسلمین در این زمینه چه بوده است؟ به خدا خجالت دارد ما خودمان را مسلمان بدانیم ،خودمان را شیعه علی بن ابی طالب بخوانیم. … آیا ما وظیفه نداریم که کمک مالی بهآنها بکنیم؟ آیا اینها مسلمان نیستند، عزیزان ندارند؟ آیا اینها برای حق مشروعبشری قیام نمیکنند؟ « فضل الله المجاهدین باموالهم و انفسهم (سوره نساء ، آیه ۹۵) الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فیسبیل الله باموالهم و انفسهم»( سوره توبه ، آیه ۲۰) به وسیلهمال که میتوانیم کمک کنیم . والله این انفاق واجب است، مثل نماز خواندن و روزهگرفتن واجب است. اولین سوالی که بعد از مُردناز ما میکنند همین است که در زمینه همبستگی اسلامی چه کردید ؟ پیغمبر فرمود : «من سمع مسلما ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم » هر کس بشنود صدای مسلمانیرا که فریاد میکند یاللمسلمین مسلمانان به فریاد من برسید ، و او را کمک نکند ،دیگر مسلمان نیست ، من او را مسلمان نمیدانم . چه مانعی دارد که ما برای اینهاحساب باز کنیم ؟ چه مانعی دارد که مقدار کمی از درآمد خودمان را اختصاص به اینهابدهیم ؟ … مردمبیدار آن مردمی هستند که فرصت شناس باشند، دردشناس باشند، حقایق شناس باشند. منوظیفه خودم را عمل کردم . وظیفه من فقط گفتن بود و خدا میداند جز تحت فشار وجدانو وظیفه خودم چیز دیگری نبود. این کمک مالی را وظیفه شما میدانم و وظیفه خودم وهر خطیب و واعظی میدانم که این را بگوید، بر هر خطیب و واعظی واجب میدانم کهچنین حرفی را بزند. مراجع تقلید بزرگی مثل آیت اللهحکیم و دیگران رسما فتوا داده اند که کسی که در آنجا کشته میشود ، اگر نماز همنخواند شهید در راه خداست. پس بیاییم به خودمان ارزش بدهیم ، به کار و فکر خودمانارزش بدهیم ، به کتابهای خودمان ارزش بدهیم ، به پولهای خودمان ارزش بدهیم ، خودمانرا در میان ملل دنیا آبرومند بکنیم . علت اینکه دولتهای بزرگ جهان چندان دربارهسرنوشت ما نمیاندیشند ، این است که معتقدند مسلمان غیرت ندارد . آمریکا را فقطهمین یکی جری کرده است . میگوید مسلمان جماعت غیرت ندارد ، همبستگی و همدردیندارد. میگوید یهودی که برای پول میمیرد، جز پول چیزی نمیشناسد، خدایش پول است، زندگیش پول است ، حیات و مماتش پول است ، به یک چنین مسئله حساسی که میرسدروزی یک میلیون دلار به همکیشانش کمک میکند ولی هفتصد میلیون مسلمان دنیاکوچکترین کمکی به همکیش خود نمیکنند»
به امید ظهور امام مهدی(ع) که در همین نزدیکی است....
انگار همین دیروز بود که سردار علقمه دستش قطع شد . انگار همین دیروز بود که دکترای فیزیک پلاسما توی دهلاویه با اصابت خمپاره مجروح شد .انگار همین دیروز بود که فرمانده مهندس مفقود الاثر شد. انگار همین دیروز بود که رتبه 4 کنکور تجربی ، دکتر اینده، درس شو گذاشت کنار و به فرمان رهبرش راهی جبهه شد. انگار همین دیروز بود که یکسری از گل های این مملکت یکی یکی پرپر شدن و روز زمین افتادن . انگار همین دیروز بود که خیلی از جوونای این مملکت شهر و دیارشون رو، ول کردن و راهی جبهه شدن و پا توی راهی گذاشتن که اخراین راه به خدا ختم می شد. انگار همین دیروز بود که جوونای این مملکت برای رفتن روی مین از بقیه رفقاشون سبقت می گرفتن انگار همین دیروز بود که توی کلاسای جبهه، درسه از خود گذشتگی ، درس فداکاری ، درس اخلاص به رزمنده ها یاد میدادن و...
راستی چه قدر این سی سال زود گذشت چه قدر ما جوونا زود عوض شدیم اما نه، صبر کن.
انگار بازم دشمن دست از سر ما برنداشته، انگار این جنگ تمومی نداره ،انگار هنوز یه سری گل لاله هستن که دارن جلوی چشمای خانوادشون ، جلوی چشمای بچه دوسه سالشون پرپر میشن یه لحظه صبر کن.
این دفعه دیگه صدای توپ و تفنگ نیست که میاد .اگه خوب گوش کنی میشنوی صدای قلم دانشمنداست .انگار میدون مین جاشو به میدون علم داده انگار شکل سلاح ها عوض شده انگار دیگه تیر و خمپاره نیست که داره دشمن رو نابود می کنه بلکه این نوک قلم هاست که قلب دشمن رو هدف گرفته، انگار جهاد علمیه که حرف اول رو میزنه.
آره درسته امروز جنگ هنوز ادامه داره اما روشش تغییر کرده.
شده جنگ عقیده ها ، شده جنگ علمی ،جبهه جنگ جاشو به جبهه علم وفرهنگ داده.
با توهستم، ای افسر جوان جنگ نرم، اگر در خواب غفلتی اگر هنوز باورت نشده جنگی هست و تو وسط معرکه ای زود به خودت بیا
اگرم که جنگ رو احساس کردی و اونو پذیرفتی بلند شو و به فرمان رهبرت لبیک بگو و پا توی میدون بذار چرا که فردای قیامت در برابر خون شهدا مسئولی.
و همان طور که امام عشق فرموده اند:ما شهادت را که در شرع مقدس میشناسیم و در روایات و آیات قرآن از آن نشانی میبینیم، معنایش این است که انسان به دنبال هدف مقدسی که واجب، یا راجح است، برود و در آن راه، تن به کشتن هم بدهد.
یاد چند روز پیش افتادم که دانش آموزان مدارس دخترانه قائمشهر ، برای اعزام به مناطق عملیاتی جنوب کشور در حسینیه عاشقان ثارالله تجمع کرده بودند . دختر 16 ساله ای می گفت : شهدا به ما درسی دادند که هیچ مدرسه و دانشگاهی و در هیچ مقطعی این درسها را به ما نمی دهند.
کوچه هایمان را به نامشان کردیم که هرگاه آدرس منزلمان را می دهیم ، بدانیم از گذرگاه کدام شهید با آرامش به خانه می رسیم! این در حالیست که نام این کوچه ها بی درنگ مجاهدت های آن بزرگ مردان تاریخ را در مناطق مرزی کشور به ما گوشزد می کند. در فکر محل شهادت آن عزیزان بودم که یاد سخنی از مقام معظم رهبری افتادم که فرمودند : هر کس دلش برای اسلام و قرآن می تپد باید این مناطق را به عنوان عرصه فداکاری ها و رشادتهای جوانان این مرز و و بوم گرامی بدارد.. اینجا بود که فهمیدم چرا امروز نسل جوان کشور که در جبهه ی علمی در مدرسه و دانشگاه هم سنگر با شهدا هستند ، داوطلبانه و بلکه مشتاقانه برای رفتن به راهیان نور لحظه شماری می کنند! یاد چند روز پیش افتادم که دانش آموزان مدارس دخترانه قائمشهر ، برای اعزام به مناطق عملیاتی جنوب کشور در حسینیه عاشقان ثارالله تجمع کرده بودند . دختر 16 ساله ای می گفت : شهدا به ما درسی دادند که هیچ مدرسه و دانشگاهی و در هیچ مقطعی این درسها را به ما نمی دهند. یاد شهیدان مزدستان ، بلباسی ، کشوری ، شیرسوار و 1000 شهید شهرستان قائمشهر بخیر .. یاد مردانی که فداکاری های آنها نه فقط یک کشور بلکه استکبار جهانی را به زانو در آورد .. در این فکرها بودم که مطلبی از یک روزنامه توجهم را به خود جلب کرد!!
عجب! اعزام شهروندان یک شهر به راهیان نور ، برای شهرداری هزینه محسوب می شود؟؟ آیا وظایف نهادهای شهری فقط آسفالت و ساخت و ساز و ..است؟ آیا تبلیغات فرهنگی و دینی در محل اعتبارات شهرداری ، تعریف شده نیست؟؟ شاید حق با شما باشد. شاید فعالیت فرهنگی شهرداری ها فقط به تابلوهای تبلیغاتی بیلبوردی شهری خلاصه می شود!! جناب آقای نماینده!! اگر امروز اقتدار، پیشرفت و عزتی شامل حال ملت ما شد ، اینها مطمئنا از سفره ی رحمت و برکت دفاع مقدس است . یاد ایام انتخابات افتادم که هواداران شما برای سوق دادن افکار عمومی اینکه شما هم در این حماسه ی مردمی نقش داشته اید ، روز "جانبازی" شما را جشن گرفته بودند. مسئول محترم! شما گفتید " به جای کاهش اعتبارات عوارض شهرداری برای پرداخت هزینه های مربوط به مدارس بهتر است آموزش و پرورش این هزینه ها را تقبل کند و به جای اینکه پول صرف فرستادن بچه های مردم به مناطق جنگی خرج کند که انتهای آن نیز رخ دادن حوادثی همچون حادثه ی بروجن خواهد بود بهتر است بودجه های خود را برای مدارس اختصاص دهند" آیا شما به عنوان نماینده ملت می دانسته اید که فقط در سال جاری با افزایش 35 درصدی آمار غرق شدگان در سواحل دریای خزر ، 152 نفر از هم وطنانمان به کام مرگ کشانده شده اند؟؟؟ آیا می دانسته اید در سال گذشته حدودا 20/000 نفر از هم وطنان ما بر اثر تصادفات جاده ای جان خود را از دست داده اند؟؟؟
آیا تا به حال نشنیده اید که برای دانش آموز و دانشجویی برای رفتن به مدرسه و دانشگاه حادثه ای در جاده رخ داده باشد؟؟؟
به نظر می رسد جنابعالی به علت اینکه فرصت مطالعه برای رفع مشکلات مردم را ندارید و از آنجا که می بایست راهکار مناسبی برای مرتفع شدن مشکلات ارائه می دادید ، به این حادثه که یکی از حوادث این کشور است ، متوسل شدید تا خلأ مسئولیتی خودتان را پوشش دهید.
چندین سال پیش درست توی چنین روزایی بود که جنگ شروع شد . خیلی ها رفتن و واسه آرمان هاشون، واسه اعتقاداتشون جنگیدن و جونشون رو دادن . درست توی چنین روزایی بود که خیلی از بچه ها یتیم شدن . درست توی چنین روزایی بود که خیلیا تا آخر عمرشون اعضای بدنشون رو از دست دادن . درست توی چنین روزایی بود که خیلیا مفقود الاثر شدن و دیگه هیچ وقت برنگشتن و...
حالا بماند که بعد از این همه سال که می گذره ، نه تنها ما خیلی از وصیتای شهدا رو عمل نکردیم که هیچ ،خیلی هاشون برعکس انجام دادیم .حالا بماند بعد از این همه سال نه تنها یه قاب عکس از شهدا روی دیوار خونمون که نزدیم هیچ ، پر دیوارای خونمون شده عکس خواننده ها و بازیگرای خارجی .حالا بماند که بعد از این همه سال که میگذره نه تنها یه کوچه به اسم شهدا که نزدیم هیچ اسم اونا رو از کوچه های شهرمون خط زدیم و...
اخه تا کجا باید پیش بریم ،اخه تا کی باید حرفای رهبرمون رو زمین بذاریم ، اخه تا کی به خاطر حفظ آبرومون سکوت کنیم ، آخه تا کی امر به معروف و نهی از منکر رو کنار بذاریم ، اخه تا کی در مقابل بی حجابی ها سکوت کنیم ، اخه تا کی در مقابل این همه گناه چشمامون رو ببندیم و سرمون رو توی برف کنیم...
دیگه وقتش رسیده که به خودمون یه تلنگر بزنیم به خاطر شهدا ، به خاطر خودمون و به خاطر آرمان هامون که مدت هاست دارن خاک میخورن.
چرا ما با واقعیت های انقلاب اسلامی کنار نمی آییم؟یک عدهمی خواهند بسته ، محدود و تنگ نظر به صورت تکفیر ی به کل نظام اسلامی جفا کنند . می دانیم معمارنهضت ،حضرت امام (ره) وهمچنین مقام عظمای ولایت ، مبنای حرکت راهبردی نظام رابسیار وسیع و پویا و در عین حال قابل مهندسی با زمان ترسیم نموده اند . اما تفکریکه در زمان طاغوت بر این کشور حاکم بود بصورت فراماسونی وابسته (انگلسیی ،آمریکایی )، بر تمام ثروت و قدرت و پست های سیاسی حاکمیت داشت. این عده وابسته وجاه طلب که از آن طرف مرزهاتایید و منصوبمیشدند ، در یک سیکل مستبد و مخوف بر تمامی امورات مردم و دولت حاکمیت داشتند .هیچ نیروی دیگری حق ورود به این سیکل را نداشته و حاکمین تا زمان مرگ بر مال و جانمردم تصمیم می گرفتند . انقلاب اسلامی این روند حاکمیتی را بر هم زد ، امامتاسفانه بعد از چند سال از گذشت سالهای اول انقلاب این تفکر(طاغوتی) در قالبویترینی انقلابی و مذهبی دوباره شکل گرفت و عده ای از خواص که خود را از مردم جداکرده و با دیدگاه قدرت طلبی تمام پست ها و مقام های حکومت را در دست گرفته بودند ،آن سیکل بسته را در ظاهری متفاوت و از نظر ریشه و ذات با همان حاکمیت طاغوتی پیادهنمودند،(طوریکه گوئی دراین کشورقحط الرجال شده است)این در صورتی است که انقلاب نو پا و جوان ماپر بود ازنیروهای جوان و خلاق که در تمامی مراحل سخت و نفس گیر انقلاب اسلامی واردمیدان شده و تمامی گره ها را با آن دیدگاه انقلابی و ولایی رفع نموده بودند. حاکمیت نظام در دست یک عده افراد امتحان پس داده که در مدیریت ها مردود ویا تجدید شده بودند ، دست به دست می چرخید و با همان دید قبیله گرایی و کوتاه نگریبه حاکمیت خود ادامه می دادند.
حال با این که در زمان سازندگی ضرورت کشور،ایجادتفکر جوان گرایی و تخصص گرائی ِ توام با تعهد ولایی بود، متاسفانه این مهم محققنگشت. تا این که افکار عمومی ، این حاکمیت غلط را باعث بی عدالتی و مغایر با اهدافانقلاب اسلامی دانسته و با انتخاب رئیس جمهوری جوان ، پر تلاش ، عدالت جو و نچندان مشهور ،این ساختار مدیریتی را تغییر دادند.
همین خصوصیات منحصر به فرد دکتر احمدی نژاد این سیکل بسته و تبعیض آمیز را شکافت.این منش باعث بروز مخالفت های فراوانِ جناح های سیاسی حاکم شد . آنانی که باتابلوی اصول گرایی و یا مارک اصلاح طلبی! خود را بر نظام تحمیل و حاکمیت غلط خوداستبدادی و دیکتاتوری دینی را در قالب شعار های بسیار تند و متحجرانه ، به شکل خودخواهی های فردی و مغرضانه وهمچنین با پشتوانهمافیای ثروت و قدرت در این نظام رشد داده بودند ، از سوی گفتمان سر کار آمده بهمبارزه طلبیده شد.
آنها با گفتمانی نفاق آمیزو برمبنای(به اصطلاح) پایبندی به اصولارزشی امام (ره) و شهدای گرانقدر وارد میدان شدند اما هر چه در توان داشتند بامانع تراشی به این تفکر پویا و عدالتخواهانه (با ترفند های سیاسی ، اشکال تراشی های اقتصادی و سیاه نمایی های غیرواقعی) تازیدند .آنها در این شش سال و اندی که از عمر دولت عدالت جوی احمدی نژادمی گذرد( و ما شاهد آن بودیم که ایشان ، هیچ ملاحظه ای حتی به نزدیکترین افرادحامی خود نداشت و اجازه قدرت طلبی و حیف میل بیت المال را نمی داد )به مخالفت وتخریب روی آوردند ، اما مهندسی نظام به فرموده رهبر فرزانه انقلاب ، عقب نشینینخواهد کرد و در چارچوب مردم سالاری دینی حرکترو به جلو (که باعث پیدایش پیشرفتهای شگرف در تمامی زمینه ها شده است) ادامه خواهدداشت .شاهد آن هستیم که ایران، امروزه به عنوان ام القرای مسلمانان و آزادی خواهانجهان مطرح است .
دیگر نمی توانیم با روشهای غلط مدیریتی در گذشته ، انقلاب را مورد آزمون و خطا قراردهیم.ما این رشد و صلا بت را در سایهتغییر سیستم مدیریتی ، در پرتو رهنمود های امام خامنه ای و تلاش های شبانه روزی وبی ادعای دولت مردان ِ عدالت خواه و جوان گرا به دست آورده ایم .
انشالله تا رسیدن به قله های الهی و ظهور دولت حق به جلو می رویم. بنده و امثال بنده به عنوان جوانان نسل اولی انقلاب ، میدان را به شما جوانان عزیز داده ایم .
همچنین از شما عزیزان انقلابی و ولایت مدار تقاضا دارم باپیروی وسرلوحه قرار دادن این تفکر،هرچه در توان دارید در راستای پیشرفت ایران اسلامی تلاش و همت نمایید.